جلسه نهم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی بندرعباس به استادی راهنما همسفر سمیرا، نگهبانی راهنما همسفر زهره و دبیری همسفر اشرف با دستورجلسه « در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» در روز دوشنبه ۱۵ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که در نمایندگی بندرعباس و در جمع شما هستم. امیدوارم این شعبه انشعاب پیدا کند و شما را در شالهای رنگارنگ ببینم. در سوره نحل آیه ۷۸، خداوند فرموده است: «خدا شما را از شکمهای مادرانتان در حالی که چیزی نمیدانستید بیرون آورد و برای شما گوشها و چشمها قرار داد تا شکرگزار باشید.»
ما اصلاً نمیتوانیم در برابر نعمتهایی که خداوند به ما داده است شکرگزاری کنیم؛ ولی همین که قدر بدانیم و بفهمیم که چه سعادتی نصیبمان شده، کافی است؛ اگر من سمیرا، شکرگزار یا قدردان نباشم، کفر و پنهان کنم، از این سقفی که بالای سرم است محروم میشوم.
شکرگزاری کار سختی نیست؛ آمدن و حضور به موقع، مشارکت و خدمتکردن به معنای شکرگزاری است. شکرگزاری یعنی خدایا شکرت که این مسافر وجود دارد که من هم باشم و در کنار او آموزش بگیرم.
وقتی صحبتهای آقای مهندس را میشنویم، راه را از چاه تشخیص میدهیم و در سختیها میتوانیم مقاوم باشیم و ایستادگی کنیم.در سیدی "قاضی" مهندس میگوید: «آنهایی که مدام ناله میکنند و غر میزنند رد میشوند؛ آنهایی که صبر میکنند، قبول میشوند و آنهایی که شاکرند، شاگرد اول هستند.»
ایشان گفتند: «اگر ما در مرکز دایره باشیم به الهامات و حال خوش و به همه چیز میرسیم؛ اگر از این مرکز دور شویم همه چیز از ما گرفته میشود.»
در کتاب "عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر" نوشته شده است: «بیاییم این آتش ویرانگر را خاموش کنیم»؛ یعنی همه با هم، با کمک یکدیگر، این سقف و این لژیون را باید بزرگتر کنیم.
من همیشه شاکر خداوند هستم. هر ثانیه که دارم نفس میکشم، میگویم: «از اینکه زندگی کردن و مقاوم بودن را یاد گرفتم، از اینکه یک مسافر در کنارم است و با دید باز زندگی میکنم، شکرگزار خداوند هستم.»
ما باید مراقب باشیم که فراموشکار نشویم؛ چرا که اگر فراموشکار شویم یعنی آگاهی ما افزایش نیافته است و نمیتوانیم آنچه میخواهیم را بهدست آوریم. هنر وقتی مفید است که از آن استفاده کنیم؛ وگرنه دیگر ارزشی ندارد. ما باید قدردان چیزهایی که داریم باشیم.
وقتی میبینم که آقای مهندس ورزش کردن، تغذیه سالم و طرز فکر درست را به ما یاد داد و علم و دانش ما را بالا برد، از خودم میپرسم بهجز کنگره، کجا اینها را به ما یاد میدادند؟
من فکر میکنم بهترین دانشگاه هم این علم را به ما نمیداد که حال ما اینجا اینقدر خوب است؛ وقتی کنگره این همه حس خوب را به ما داده است، چگونه قدردان باشم؟
هرچه حرمت کنگره و راهنما به ما میگوید باید چشم بگوییم؛ این یعنی شکرگزاری کردن که اصلاً کار سختی نیست.
آقای امین در سیدی "علم و عمل" میگوید از گفتن تا عملکردن چقدر فاصله است؟ بین آنچه راهنما میگوید و انجام دادن آن، چقدر فاصله است؟
من رهجو، خیلی خوبم و کنگره را دوست دارم و عاشق راهنما هستم؛ ولی اگر حرف راهنما را گوش ندهم، بهموقع نیایم و تکالیفم را انجام ندهم، اینها به درد نمیخورند.
مطمئن باشید هر کسی کنار ما قرار میگیرد قرار بوده که باشد تا ما آموزش بگیریم و تجربه کسب کنیم.
کنگره نیازی به من و پولم و خدمتم ندارد؛ چون کسانی هستند که کنگره بیایند و ادامه بدهند. ما به کنگره نیاز داریم؛ چون داریم آموزش میگیریم و باید علم و آگاهیمان بالا برود.
من همیشه نگاهی به قبلم میاندازم و نگاهی به الانم میکنم و میبینم که چقدر تغییر کردهام. شاید نتوانستهام قدردان آن چیزی باشم که کنگره به من داد؛ اما از حسهای خوبی که کنگره به من داده است بهره بردهام.
من همیشه به رهجوهایم میگویم: «شب قبل از اینکه بخوابید، ببینید چقدر از کنگره علم، نکته و چیزهای جدید یاد گرفتهاید؟»
آقای امین میگوید: «نیروهای بازدارنده تا پشت در کنگره رهایت نمیکنند؛ باید حواست باشد.»
ما یاد گرفتهایم که باید نیروهای بازدارنده را ضربه فنی کنیم و جوری آنها را بر زمین بزنیم که نگذاریم وارد تفکرمان شوند.


تایپ: همسفر آزیتا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
عکس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) دبیر سایت
ارسال: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بندرعباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
507