جلسه نهم از دوره دوم لژیون سردار نمایندگی پرند با استادی راهنمای محترم مسافر ابراهیم نگهبانی مسافر ناصر و دبیری مسافر امید با دستور جلسه "در کنگره60 چگونه قدردانی میکنیم؟" شنبه 13 بهمن 1403 ساعت 15:45 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابراهیم هستم مسافر، خداوند را شکر میکنم که بار دیگر در شعبه پرند هستم، مخصوصا یک انرژی خاصی این هفته در این شعبه هست، تبریک میگم بابت قهرمانی در فوتبال مسابقات پارک طالقانی و همچنین قبولی های درخشان در آزمون راهنمایی امیدوارم که در ادامه هم با قدرت و همت ادامه بدهند و لژیون راه بیندازند و موفق باشند.
دستور جلسه امروز راجب این است که در کنگره 60 چگونه قدردانی میکنیم؟ به نظر من اصل کنگره 60 بر مبنای قدردانی بنا شده و اندازه یک چیز را میگویند قدر و من باید جایگاه آن را در زندگی ام بدانم و بتوانم از آن استفاده کنم، یک روز در پارک طالقانی در لژیون ویلیام وایت آقای خدامی آمدند و استاد جلسه بودند و گفتند هر کسی که حالش خراب است ناشکر است بعد از آن هر موقع من نگاه کردم دیدم راست میگویند هر وقت که حالم خراب است ناشکر هستم و نعمت های درون زندگی ام را نمیبینم یکی از نعمت های بزرگی که خداوند به من داده است کنگره 60 است چه زمانی قدر کنگره 60 را میدانم زمانی که با خودم فکر کنم و ببینم قبل از آمدن به کنگره 60 کجا بوده ام ببینم که با چه حالی وارد کنگره 60 شده ام، من به شخص حالم آنقدر خراب بود که سرکار نمیتوانستم بروم به واسطه حال خرابم دیگه سرکار نرفتم و حتی سراغ حقوق ماه آخرم هم نرفتم یک طلبی هم داشتم سال 1389 که به دنبال آن هم نرفتم منتظر مردن فنا و نابودی بودم به کنگره که آمدم حس های خوب را دریافت کردم و شروع به مبارزه کردم با حس های منفی، در روز های اول که آمده بودم اصلا به این موضوع فکر نمیکردم که این سقف بالاسرمان از کجا آمده است یا پول آب برق گاز از کجا میاید و چه چیزی باعث شده است این چراغ روشن بماند تا امثال من بیایند و به درمان برسند، فقط به درمان فکر میکردم بعد که به سفر دوم آمدم دیدم که بله هیچ چیزی را در این دنیا بدون بها نمیدهند و هیچ کسی در این جامعه برای هیچ کس کار مجانی انجام نمیدهد ولی چطوری شده است که من به اینجا میایم چای مجانی میخورم به من خدمات میدهند و هیچکسی به من نمیگوید باید بها پرداخت کنی و همه به دنبال این هستند که من به درمان و حال خوش برسم.
.jpg)
آمدم به سفر دوم لژیون سردار نبودش ولی اندک اندک داشت یک صحبت هایی انجام میشد که بتوانیم شعبات را زیاد کنیم سال 1390 بود که جمعیت کنگره در کل ایران 900 نفر بود شعبه در اصفهان و مشهد وجود نداشت رباط کریم فکر میکنم سومین شعبه کل ایران بود و اولین شعبه ایی بود که از خودش زمین و ساختمان داشت، نم نم با حمایت های افراد لژیون های مالی درست شد فکر میکنم سال 1394 بود که اولین لژیون مالی درست شد ادامه پیدا کرد و شعبات بیشتری به وجود آمد من با خودم فکر میکردم که در حد کمک مالی نیستم و توان کمک مالی را ندارم و آن هایی که پولدار هستند باید عضو بشوند شال نارنجی هم داشتم و اولین سالی بودش که کمک راهنما شده بودم، اینکه میگویند سفر دومی ها در لژیون های مالی و کنگره باشند خودش خدمت است درسته و این را دیدم آنهایی که کمک مالی میکنند زیاد وضعیت مالیشان با من فرقی نمیکند ولی دارند این کار را انجام میدهند پس من چرا انجام ندهم و در ادامه جز لژیون سردار شدم و امسال هم اگر خداوند بخواهد یک مبلغی برای دنوری پرداخت کرده ام.
در کنگره60 به همه یکسان احترام گذاشته میشود آن شخصی که پهلوان یا دنور است با شخصی که عنوانی ندارد احترامشان یکسان است یکم اگر هم بیشتر باشد برای پهلوان به خاطر مرامشان و قدرت بخشندگی آنها است در کل وظیفه من و تمامی اعضای کنگره است که قدردان زحمات جناب مهندس و کنگره باشیم خیلی ممنون که توجه کردید.
.jpg)
.jpg)
تایپ: مسافر یاشار لژیون پنجم
ویراستار: مسافر هادی لژیون دوم
بارگذاری: همسفر فرهاد لژیون دوم
مرزبان خبری مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
179