English Version
This Site Is Available In English

در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می کنیم؟

در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می کنیم؟

نهمین جلسه از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی مجازی ویژه همسفران نمایندگی تخت جمشید با استادی همسفر سپیده با دستور جلسه «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می‌کنیم؟» روز شنبه ۱۳ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

خداوند مهربانم، پنجره دل را به‌سوی تو باز می‌کنم، هوای مهربانی را نفس می‌کشم و به خاطر فرصت جدیدی که به من دادی تا مهربان‌تر و عاشقانه‌تر زندگی کنم، سپاسگزارم.
درود و عرض ادب خدمت دوستان، سپیده هستم یک همسفر. ممنون از فرصتی که به بنده داده شد برای خدمت کردن و آموزش گرفتن. چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی کنیم؟ اوایل که عضو کنگره ۶۰ شده بودم، بارها و بارها از خودم پرسیدم چطور ممکن است افراد در کنگره بدون هیچ مزد و منتی خدمت می‌کنند و آن‌قدر حالشان خوب است، مگر می‌شود؟ در مسیر آموزش فهمیدم اگر دردمند باشی و عزیزت جلو چشمانت چون شمع آب شود و کسی بیاید دردی از تو درمان کند خدمت که هیچ، حاضری جانت را فدا کنی. بله این هجمه از همسفران و مسافران خدمتگزار دارند شکر خداوند را به‌جا می‌آورند. آن‌ها دارند از روزهایی می‌آیند که پر از عذاب و پر از اشک سپری می‌شده است. حالا؛ باید قدردان این حال خوب و جسم سالم باشند. بله کم‌کم در طول سفر متوجه شدم که چرا برای گرفتن خدمت ماه‌ها و سال‌ها به انتظار نشستن لذتی مثال‌زدنی دارد؟
قدردانی در کنگره این‌چنین است، گاه با رفتار گاه با پندار و گاه با کردار؛ باید همراه باشد. شکرگزاری در پندار یعنی به ذهنمان بیاموزیم از محبت و کارهای نیک افراد نسبت به خودمان تشکر کنیم.
شکرگزاری در رفتار یعنی شکر کردن هم از طرف مقابل و هم شکر کردن و تشکر از خداوند مهربان و تشکر از طبیعت تا نعمت‌ها افزوده شود.
شکرگزاری در کردار یعنی برای تشکر از عصاره جانت ببخشی و هر اقدامی که می‌توانی در قالب خدمت انجام دهی دریغ نکنی. اگر به گذشته خودمان و به‌روزهای قبل از ورودمان به کنگره نگاه کنیم، می‌بینیم چه مشقت‌ها که از سرگذشت و چه روزهای خاکستری و رنگ‌پریده‌ای داشتیم، در یأس و بلاتکلیفی بودیم و دلمان برای یک خنده از ته دل لک‌زده بود. گاهی زخم آن‌قدر کاری و عمیق بود که مثل یک فرد طاعون‌زده به مرگ فکر می‌کردیم و در بهترین حالت به رفتن و نبودن می‌اندیشیدم. مطمئناً تمام دردها، سختی‌ها و رنج ها خاطره‌ای کمرنگ می‌شود و از آن رد باریکی به‌جا خواهد ماند و اکنون جای آن‌همه نا ملایمتی و بی‌تعادلی را حال خوش آموزش و خدمت و مهم‌تر از همه تشکر و قدردانی از کنگره ۶۰ و سکان‌دارش آقای مهندس گرفته است و هرروز پررنگ‌تر می‌شود. حالا آن‌قدر حال دلم خوب است که آن خاطرات به فراموشی سپرده می‌شوند و فقط روز کشف کنگره را به خاطر دارم و تلاش می‌کنم تا قدردان این‌همه مهر و محبت و عشق باشم.
گاهی حضور یک دوست در جهانت، به‌مثابه دستان خداوند است که حرف‌هایت را شنیده تنهایی‌ات را دیده و به شکل یک انسان عاشق برایت حمایت و نور می‌فرستد.
احیای انسان‌ها در کنگره ۶۰ شبیه به معجزه‌ای است که ذره‌ذره اتفاق میافتد و ذره‌ذره به آسمان جهانت رنگ می‌دهد. حضور آقای مهندس شبیه آرزویی است که آن را به خدا نگفته‌ای؛ اما برآورده می‌شود. خداوند همیشه به شیوه خودش مراقب بندگانش است و با زمان‌بندی خودش همه‌چیز را درست می‌کند؛
پس چگونه می‌شود در کنگره نمانی و عاشق نشوی؟ پس بیایید برای این فرصت جدید مهربان‌تر و عاشق‌تر با تمام قدرت و هر چه در توان داریم خدمت کنیم و قدردان این‌همه خوبی کنگره ۶۰ باشیم.
از گروه مرزبانی و اینجت محترم شعبه خانم فاطمه سپاسگزارم. خدا قوت جانانه به راهنمای گران‌قدرم خانم آمنه که بی‌منت و صادقانه خدمت می‌کنند تا من از وجود پرمهر ایشان سرشار شوم و از آموزش‌های ناب کنگره بهره بگیرم.
 

نویسنده: همسفر سپیده رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون هشتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر فائزه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تخت جمشید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .