در آموختن جهانبینی، فراز و فرودها و مسائلی وجود دارد که انسان باید به آنها دقت کند. مهمترین این مسائل، تفسیر ما از اتفاقات است. تفسیر انسان به حدی مهم است که میتوانیم یک اتفاق خوشایند را تبدیل به فاجعه و یک موقعیت پیچیده و دردناک را به گونهای تفسیر کنیم که خوب به نظر آید. انسان وقتی میتواند تفسیر خوبی از اتفاقات داشته باشد که به پختگی و دانایی بالایی برسد و این مستلزم زحمت و تلاش فراوان است.
در همین نقطه است که نیروهای منفی وارد میشوند و به انسان القائات منفی میکنند و اصطلاحاً دل انسان را خالی میکنند. وقتی اشتباهی رخ میدهد، اگر انسان احساس کند که شرایط جبران وجود دارد و میتواند خرابیهای به وجود آمده را درست کند، ضعیفترین انسان هم که باشد، باز دست به کار میشود، امیدوار میگردد و شروع به حرکت میکند. نیروهای منفی میخواهند انسان را از جمع دور کنند؛ در حالی که قرار گرفتن در جمع درست، باعث تکامل و رشد انسان میشود. البته قرار گرفتن در جمع غلط نیز موجب تخریب فرد میگردد.
جهانبینی قوانین درست زندگی کردن را میآموزد. اگر انسان فرابگیرد، زندگیاش تغییر خواهد کرد و این ربطی به هوش و استعداد ندارد. ما در جهانبینی با مسائل مختلفی همچون روح آشنا میشویم؛ اما اگر در زندگی از آن استفاده نکنیم، با حیوانی که دارای روح نیست، فرقی نداریم. روح القا درست انجام میدهد و مسیرها را برای انسان هموار میکند و در مقابل، جن با القا منفی باعث دور کردن انسان از مسیر درست میشود. نیروهای منفی با تفسیر غلط از مسائل باعث ناامیدی و شکست انسان در زندگی میشوند.
انسان وقتی در سختی و گرفتاری است، با شنیدن و یاد گرفتن جهانبینی امیدوار میشود که میتواند با آموختن این قوانین کلید مشکلات خویش را بیابد و این باعث حرکت انسان میشود. اما این مرحله اول ماجراست. جهانبینی باعث میشود تفکر در انسان شکل بگیرد و این در قسمت عقل راه پیدا کرده است. برای کاربردی کردن نکات و قوانین درست در زندگی، باید به قسمت دل و قلب نفوذ کند؛ زیرا فقط با آموزش دیدن و تفکر، شرایط سخت زندگی درست نمیشود، بلکه باید از آن قوانین در زندگی استفاده کرد.
گذر از مرحله عقل به مرحله قلب مانند عبور از یک قله به قله دیگر است. وقتی میخواهیم از قلهای به قلهای دیگر برویم، ابتدا باید از قلهای که هستیم پایین بیاییم و دوباره با تحمل سختیها و مشقتها به قله بعدی صعود کنیم. در زندگی نیز همینگونه است؛ برای رفتن به مراحل بالاتر، گاهی انسان همه چیزهایی که دارد را از دست میدهد، ضعیف میشود و مورد آزمایشهای زیادی قرار میگیرد. اگر از این سختیها عبور کند، فلز وجودی و ظرفیت انسان تغییر میکند و به جایگاه بالاتری دست مییابد.
برای رفتن به مراحل بالاتر، ابتدا باید نقطه تحمل در انسان بالا رود. اگر ظرفیت در شخص شکل نگرفته باشد، قدرت و جایگاه بالایی که پیدا میکند، باعث نابودی خود و اطرافیانش میگردد. ملاک سنجش نیروی منفی، برآورده شدن خواستهها است که با القا منفی باعث ناامیدی در انسان میشود. خداوند در قرآن میفرمایند: «انسان چیزی نیست جز آنچه تلاش میکند». اگر ما در جهت اهداف خود از تلاشی فروگذار نکردهایم، ولی به خواسته خود نرسیدهایم، حتماً نباید میرسیدیم. مهم این است که باور داشته باشیم تمام تلاش و کوشش ما در جایی پسانداز شده است و باید از حرکت هیچگاه دست نکشیم؛ زیرا این مشکلات، عقبه و گذرگاههای سختی است که باید برای رسیدن به مراحل بالاتر از آنها عبور کنیم.
این سیدی باعث تفکری جدید در من شد و برای من پیام امیدواری داشت که نتیجهگرا نباشم و در جهت رسیدن به خواستهها، بدون در نظر گرفتن نتیجه، به تلاش خویش ادامه بدهم. سختیها و مشکلات زندگی را امتحان برای رشد و پیشرفت خود ببینم و تفسیرم را در مواجهه با مسائل تغییر دهم. انسان گاهی باید خورد و متلاشی شود تا دوباره از نو با جنس مرغوبتری ساخته شود.
منبع: سیدی عبور (استاد امین دژاکام)
نویسنده: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون اول)
عکس: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیوناول)
ویرایش: همسفرالین رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیوناول)
ارسال: همسفر لیلا دبیر سایت
همسفران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
69