بیشترین چیزی که باعث تصمیمگیری انسان میشود حسهایی است که درون آنها ایجاد میشود. حالا یا توسط دیگران و یا توسط افکار و اندیشهای که دارند، این حسها میتواند در مسیر زندگی انسانها تأثیر زیادی داشته باشد. بعضی وقتها این حسها حالت تکرارشونده پیدا میکند و دائماً وجود دارد؛ ولی شدت متفاوتی دارد و هیچوقت صفر نمیشود.
اگر حس، حس خوبی باشد تخریب چندانی ندارد و میتواند در انسان حالت رکودی به وجود بیاورد و یا مانع از انجام کارش شود؛ ولی وقتی حسها جنبه منفی پیدا میکنند دیگر تنها مسئله اتلافوقت نیست، مسئلهای که پیش میآید مسیر انسان را از بین میبرد. آدمهایی که دائماً با آنها برخورد داریم در یک رنج از نظر تفکرات هستند ممکن است فقط یک درصد از آنها آدمهایی باشند که قدرت تخریب بسیار بالایی دارند و شاید هم که فقط یک درصد از آنها باشند که قدرت گذشت و بخشندگی بسیار بالایی دارند و تقریباً ۹۸ درصد آنها در یک رنج متوسطی از نظر خصوصیات قرار میگیرند.
هر کسی از دید خودش مسئله را قضاوت و بررسی میکند. یکسری دادههای شخصی وجود دارد که در اثر آنها اتفاقات را شخص بررسی میکند، یکسری دادههایی است که دیگران به شخص انتقال میدهند، یعنی مشکل بین دو نفر پیش آمده و بعضی از آنها واسطهها هستند که مطالبی را از شخص به شخص دیگری انتقال میدهند و میگویند فلانی این گونه در مورد تو فکر میکند و یا فلانی، فلان حرکت را انجام داده است. در این طور مسائل اگر کسی واقعاً بخواهد مسئله خود را حل کند، مهمترین کاری که باید انجام دهد تمام این دادهها را حذف کند.
مرحله دوم این است که بسیاری از زمانهای شخص باید بخشش را انجام دهد. خود من همیشه به این دید نگاه میکردم که حق با من است و میگفتم چون من سعی کردم روی عدالت رفتار کنم؛ ولی زمانهای مسئله پیچیدهتر از آن است. همه چیز صورآشکار و پنهان دارد، حتی افکار انسان هم اینگونه است. یعنی بخش کوچکی از افکار ما در دسترس است و ما نسبت به بخش دیگر دسترسی و یا شناخت نداریم.
خداوند وقتی میخواهد به انسان چیزی بهتری را بدهد چیزی که قبلاً به او داده است را از او پس میگیرد، مثلاً وقتی میخواهد به کسی قدرت فیزیکی بیشتری بدهد قدرت فیزیکی که قبلاً داشته از او میگیرد و یا وقتی کسی که بخواهد عشق بیشتری داشته باشد اول عشق او را میگیرد. ممکن است در یک مقطعی آن عشق را نداشته باشد؛ ولی در هر صورت معمارانی هستند که چیزی را از انسان میگیرند تا چیز جدیدتر و یا بهتری به انسان بدهند.
در کنگره۶۰ همینطور است کسی که درمان میشود مواد را میبخشد. بخشیدن به مفهوم رها کردن است و این رها کردن باعث میشود چیز بهتری به دست بیاورند آن چیز بهتر همان سیستم شبهافیونی طبیعی بدن است. انشالله هر آنکس که در درون خود حس ناخوشایندی دارد بتواند با کاربردی کردن آموزشها و قوانین آن حسها را از درون خودش خارج کند تا همیشه در آرامش و آسایش باشد.
نویسنده: همسفر ثمین رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون چهاردهم)
تایپ: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما ندا (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون ششم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
88