جلسه دوازدهم از دور سی و ششم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس روزهای چهارشنبه به استادی مسافر محمد رضا ، نگهبانی مسافر هوشنگ و دبیری مسافر احسان با دستورجلسه ازدواج در تاریخ 10 بهمن ۱۴۰۳ رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود
خلاصه سخنان استاد :
تشکر میکنم از نگهبان جلسه، ایجنت محترم و مرزبانان شعبه که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند تا بتوانم این جایگاه را تجربه کنم .
از سال 99 – 98 که وارد کنگره 60 شدم همیشه دوست داشتم در این جایگاه بشینم امروز که زمانش رسید دست و پاهایم میلرزید ولی خداروشکر توانستم به یاری خداوند بشینم در این جایگاه .
جایگاه جالبی است و دیدن از ایجا خیلی لذت بخش است .
من هیچ وقت اعتماد به نفس صحبت کردن در این جایگاه را نداشتم و این که من توانستم بشینم در این جایگاه و قدرت این رو داشته باشم که صحبت کنم مدیون کنگره 60 هستم و از راهنمای محترم اقا علیرضا تشکر میکنم ، خیلی زحمت بنده را در طول این سفر کشیدن .
من متاهل هستم و سعی میکنم تجربیاتم را بگویم : ازدواج ساختار انسان را تکمیل میکند
زندگی من به دو بخش تقسیم میشود قبل از ازدواج و بعد از ازدواج .
قبل از ازدواج من فکر میکردم میتوانم ادم مسئولیت پذیری باشم کارها را پیش ببرم و از صبح تا شب بیرون از خانه در پارک بودم و هزاران هزار مشکل داشتم .
نمیدانم چه اتفاقی افتاد ، لطف خدا شامل حال بنده شد و ازدواج کردم از این بابت خدا را شکر میکنم.
شرایط بعد از ازدواج برای من اصلا خوب پیش نرفت ، چون اگاهی نسبت به این موضوع نداشتم که باید تغییر کنم دیگه شرایط مثل قبل نیست . ما آمدهایم کنگره 60 که صفتمان تغییر کند و ازدواج هم باید منجر به این بشود که ما یکسری صفتها را تغییر دهیم و به این موضوع توجه داشته باشیم که ما دیگر تنها نیستیم بلکه 2 نفر هستیم .
ولی متاسفانه من بعد از ازدواج همان محمدرضایی بودم که از قبل بودم و همه آن بدیهارا با خود به خانه آورده بودم ، چون نه اطلاعاتی داشتم و نه اگاهی داشتم .فقط ازدواج کرده بودم.
قبل از ازدواج در خانه پدرم محدودیت هایی داشتم که بعد از ازدواج و جدا شدن از خانواده این محدودیت ها نبود و باعث خراب شدن همه چیز شد ومصرف موادم بیشتر شد و فکر میکردم همسرم من رو اینطوری دیده و پسندیده و مشکلی نیست و 2 سال به همین روال گذشت .
همیشه فکر میکنم ازدواج من باعث این شد که من با کنگره 60 اشنا بشوم و خدا را صد هزار بار شکر میکنم و بعد از آشنایی من با کنگره 60 آموزش گرفتم و تازه فهمیدم مسئولیت پذیری یعنی چه ، و فهمیدم 2 نفر بودن چه حسی دارد و چقدر زیباست وقتی 2 نفری مشکلاتمان را حل میکنیم، اوایل هم من و هم همسرم میخواستیم آموزش هایی که دریافت میکنیم از کنگره 60 به هم دیگر آموزش بدهیم و این کاملا اشتباه است و با گذر زمان متوجه این شدیم که ما باید مسائل و موضوعاتی که در آ؛ن نقطه مشترک داریم را باهم دیگه بالا ببریم و همینطور صفت های بدمان را با اموزش گرفتم از کنگره 60 ذره ذره تغییر بدهیم .
شکر میکنم خدای خودم را و امیدوارم آنهایی که مجرد هستند این اتفاق نصیبشان شود و خودشان را تکمیل کنند ، به نظر من ازدواج هم یک سفر هست تا بتوانیم خودمان را به سر منزل مقصود برسانیم.
تهیه متن: مسافر حسین، لژیون نهم .
ویرایش و ارسال به سایت: مسافر میلاد، لژیون پانزدهم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
134