در هستی هیچ موجودی کامل نیست

جلسۀ دوازدهم از  دورۀ ششم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه مسافران‌ نمایندگی پرند، با استادی مسافر کیانوش، نگهبانی مسافرحسین و دبیری مسافر احمد با دستورجلسه ‌"ازدواج" روز چهارشنبه  10 بهمن ماه 1403  ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان کیانوش هستم مسافر، خداوند را شکر می‌کنم که توانستم یکبار دیگر این جایگاه را تجره کنم از لژیون مرزبانی ایجنت محترم و نگهبان و دبیر محترمشان تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم، از علی آقا راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم که اجازه ندادند من در سفر اول ازدواج کنم شاید برایتان سوال بشود چرا؟ چون که الان دید من نسبت به همه چیز عوض شده است و صد در صد بهتر از آن موقع میتوانم تصمیم بگیرم.
در مورد دستور جلسه ازدواج، من یکبار تجربه ازدواج 10 ساله را داشتم سعی میکنم چیزهایی که باعث شدند من الان مجرد باشم را به طور خلاصه توضیح بدهم، در سیستم هستی همه چیز قانون دارد و ازدواج هم جزو این دسته است و یکسری قوانین دارد که اگر این قوانین را رعایت نکنیم قطعا دچار مشکل خواهیم شد یکی از این قوانین احترام گذاشتن به یکدیگر است در زندگی مشترک اگر احترام متقابل نباشد حتما آن زندگی به سمت تباهی میرود و  آن خوشی که بین زوجین  بود از بین میرود برای مثال باید ایراد های یکدیگر را در تنهایی خودشان به همدیگر بگویند و آن را حل کنند.

قانون بعدی رعایت مسائل بهداشتی است که باید به خوبی رعایت بشود خود من تا قبل از کنگره این موضوع را نمی‌دانستم و در کنگره به درستی این موضوع را یاد گرفتم، مورد بعدی روی نقاط مشترک یکدیگر کار کردن است که خود من به شخصِ این مشکل را در زندگی گذشته ام داشتم و به جای اینکه بر روی نقاط مشترک یکدیگر کار کنیم بیشتر ضعف های همدیگر را می‌دیدیم شاید یکی از دلایلی که باعث شد من زندگی ام را از دست بدهم همین بود که همیشه نقاط ضعف طرف مقابلم را می‌کوبیدم به سرش و می‌گفتم تو این مشکل را داری و نمی‌توانی این را حل کنی به جای اینکه خوبی های طرف مقابلم را ببینم نقاط بدی او را می‌دیدم که این هم یک موضوع طبیعی است و ممکن است هر انسانی داشته باشد.

در هستی هیچ موجودی کامل نیست و حتی خودِ من هم ممکنِ نقاط ضعف بیشتری از او هم داشته باشم خودم را بالاتر از او می‌دیدم و یکی از دلایلی که باعث شد در زندگی قبلی ام  به مشکل بربخورم همین بود، زندگی خوبی داشتم ولی چون قدر آن زندگی را ندانستم یکی یکی آنها را خونه ماشین و حتی زن و بچه ام را از دست دادم نمی‌دانستم با مشکلات چگونه رو به رو بشوم و آن را حل کنم در زندگی مشترک نباید من و تو وجود داشته باشد چون زمانی که دو نفر با هم زندگی میکنند میشود ما، زمانی که به این نتیجه برسی در زندگی مشترک دو نفر باید نظر بدهند حالا راجب مشکلی که دارند، کاری که میخواهند انجام بدهند یا هر چیز دیگری، قطعا بهتر نتیجه خواهند گرفت و آن زندگی موفق خواهد شد.
الان دید من نسبت به سفر اول عوض شده است آن زمان شور را داشتم و شاید اگر آموزش هم نمیگرفتم ازدواج میکردم، ولی الان دنبال یک شخصی هستم که در سطح خود من باشد و خدا را شکر با آموزش هایی که در کنگره گرفتم دیگر آن مشکلات قبلی اجازه نمیدهم برایم پیش بیایند به نظر من ازدواج راحت است ولی آیا من میتوانم آن زندگی را نگه دارم و مراقبت کنم جوری که موفق باشم در زندگی، اگر به این نتیجه و آگاهی رسیدم قطعا میتوانم موفق بشوم خیلی ممنون که توجه کردید.

تایپ : مسافر یاشار لژیون پنجم

تنظیم و بارگذاری: مسافر هادی از لژیون یکم

مرزبان خبری: مسافر حجت