جلسه سوم از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره60 نمایندگی شوشتر با استادی همسفر سمیه، نگهبانی همسفر نازنین و دبیری همسفر مهناز با دستور جلسه «ازدواج» روز دوشنبه 8 بهمنماه 1403 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان لژیون سردار همسفر نازنین و همسفر شهلا و همسفر مرضیه ایجنت شعبه تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند تا در این جایگاه بنشینم و خدمت کنم و خیلی خوشحالم که امروز در شعبه شوشتر در خدمت شما دوستان هستم. دستور جلسه امروز ازدواج است. همه انسانها صور آشکار و صور پنهان دارند. وقتیکه یک نفر قصد ازدواج داشته باشد، صور پنهانش را که نمیتوانیم ببینیم؛ پس بیشتر به سراغ صور آشکار او میرویم و ظاهر را میبینیم، ظاهر شامل ماشین، ملک، خانواده و ... است و تمام اینها جز صور آشکاری هستند که شخص نگاه میکند که بخواهد انتخاب کند، بعدازآن به سراغ صور پنهان شخص میرود. کسی که صور پنهان خوبی داشته باشد، مطمئناً در صور آشکارش نیز تأثیر میگذارد و آرامش را میتواند در چهره خودش داشته باشد. من زمانی که بخواهم برای ازدواج تصمیم بگیرم چیزی که در نظرم هست این است که کسی را پیدا کنم که شبیه خودم باشد؛ ولی ما هیچوقت نمیتوانیم کسی را پیدا کنیم که تمام عقاید و علایقش شبیه خودمان باشد، یکی از ملاکهای انتخاب همین است، من یک سری را در طرف مقابلم میبینم، آن علایق و اعتقاداتش شبیه من است و آنجا است که جاذبه صورت میگیرد، جاذبه همینطور به وجود میآید، مطمئناً تفاوتهایی هم وجود دارد، همه این تفاوتها باعث تکامل انسان میشوند، اگر قرار باشد کاملاً شبیه هم باشیم، هیچچیزی صورت نمیگیرد، آن تفاوتهای فردی هستند که باعث تکامل من میشوند.
من در بعضی صفات مشکلدارم آنجا همسرم میتواند به من کمک کند یا حتی بالعکس؛ چون در لژیون سردار هستیم، اگر میخواهیم در مورد مسائل مالی صحبت کنیم، ما در کنگره یاد گرفتهایم که پایه و اساس بر مبنای همان رفتارهای اولیه است؛ یعنی سفر اول و انتخابهای اول، اگر من پایهام را محکم گذاشتم، راحتتر میتوانم به بالا بروم؛ اما اگر در سفر اول پایهام را سست گرفتم، شاید تا آخر کج برود. اوایل برای عضویت در لژیون مالی باید 5 میلیون پرداخت میکردیم تا عضو شویم. زمانی که من و مسافرم تصمیم گرفتیم که وارد لژیون سردار شویم پساندازمان را گذاشتیم و تصمیم گرفتیم که مسافرم عضو لژیون سردار شود.
من این را بهشخصه دیدم، وقتیکه این تصمیم را گرفتیم باعث شد که مسافرم سال بعد تلاشش را بیشتر کند تا من هم وارد لژیون سردار شوم. حالا بعضی از مسافرها هستند که از همان ابتدا دوست دارند که همسفرشان اول اقدام کند، واقعاً یک مسافر و همسفر که زن و شوهر هستند؛ باید جیبهایشان باهم یکی باشد، نه اینکه برفرض بگویند که چون من نصف پول را دادهام باید من اول عضو شوم. ما در کنگره بخشش و از خود گذشتن را یاد گرفتهایم. بخشش و از خود گذشتن شاخصه یک همسفر است. تمام ما همسفران که در کنگره هستیم این شاخصه را داریم و برای همین در کنگره هستیم؛ چون بخشیدیم و از خودمان گذشتیم، دوست داشتیم که زندگیمان بهتر شود. برای همین در کنار مسافرانمان ماندیم؛ پس این بخشش را من کجا باید نشان بدهم؟ آنجایی که بگویم من میبخشم که شما اول بروید و میدانم که بعدازآن این اتفاق برای خودم هم میافتد و مسافرم تلاشش را میکند.
من وقتیکه نزدیک گلریزان میشود در لژیون این را میگویم که اول باید مسافرتان عضو لژیون سردار شود بعد خودتان بیایید؛ چون اگر برعکس این کار باشد و شما اول اقدام کنید مسافر آن پایه و اساس است، آن پایه خراب میشود و مسافر هیچ تلاشی برای همسفر نمیکند؛ اما وقتیکه ببیند همسفرش ازخودگذشتگی کرده و پولی را که داشته وسط گذاشته است تا مسافرش یک حرکتی کند، آن موقع است که سال بعد تلاشش را میکند که همسفرش را هم عضو لژیون سردار کند، اینیکی بودن ازنظر مالی در زن و شوهرها باعث به وجود آمدن حس آرامش میشود. ما در آموزشها یاد گرفتهایم که همیشه یک نفر باید تصمیم نهایی را بگیرد، البته آن شخص باید یک انسان معقول باشد، طبق آموزشها که میگویند؛ مرد خانواده، مردی است که معقول باشد و باید تصمیم نهایی را بگیرد. کسی که معقول باشد مشورت میکند و بعدازآن تصمیمش را میگیرد. وقتیکه من به این موضوع اعتقاد داشته باشم و دنبال این نباشم که پول من، پول تو یا چرا از پول من استفاده کردی؟ باعث میشود که من پایهام را قویتر بگذارم.
مرزبان کشیک: همسفر مهشید و مسافر مسعود
تایپ: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول )
ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول )
ویراستاری و ارسال: همسفر زینب نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شوشتر
- تعداد بازدید از این مطلب :
294