همسفر معصومه:
ما برای ازدواج باید معیارهایی را در نظر بگیریم اینکه وقتی ۲ نفر میخواهند با یکدیگر ازدواج کنند باید تا حدودی در یک سطح باشند و به این صورت نباشد که یکی دکتری داشته باشد و دیگری بیسواد باشد یا یکی خیلی ثروتمند باشد و دیگری از لحاظ مالی خیلی ضعیف باشد. مسئله دیگری که در ازدواج خیلی مهم است رعایت تمیزی و بهداشت فردی است، ما باید همیشه مرتب باشیم نه اینکه با بوی عرق، طرف مقابلمان را اذیت کنیم و نکته بعدی اینکه زن و شوهر باید از نقاط مشترک یکدیگر استفاده کنند نه نقاطی که در آنها با هم اختلاف نظر دارند. باید احترام یکدیگر را حتی پشت سر یکدیگر نگه دارند و از هم بدگویی نکنند. زوجی که زیر یک سقف زندگی میکنند مال و ثروت که جمع کردند مال هر دوی آنهاست مال یک نفر نیست و باید بدانیم اگر آقا یا خانم زورگویی کند یا مثلا آقایی که زورش بیشتر است زن را کتک بزند جواب کارش در این دنیا به او باز گرداننده میشود. در گذشته ازدواج را خیلی ساده میگرفتند و ازدواج آسانتر بود؛ اما اکنون چون همه چیز خیلی تجملاتی شده است ازدواج هم سختتر و سن ازدواج بالا رفته است.
همسفر الهه:
هر بازی در هستی قوانینی دارد و اجرای قوانین در بازی باعث رسیدن به حال خوش میشود. مهمترین قانون در ازدواج احترام متقابل میباشد زیرا فرد بیادب در سختی و عذاب میباشد. سومین قانون، مشارکت بین زوجین میباشد که مکمل یکدیگر هستند. چهارمین قانون روی نقاط مشترک یکدیگر کار کردن است و اینکه به خواستههای یکدیگر احترام بگذاریم و از یکدیگر سبقت نگیریم. توجه به نقاط مشترک پایه زندگی را محکم میکند و آن بنا روز به روز آبادتر میشود. اگر به نقاط غیر مشترک تکیه کنیم فاصله بین زوجین بیشتر میشود و هر کدام در جهت مخالف حرکت میکنند. در زندگی مشترک من و تویی وجود ندارد بلکه ما شدن یعنی در تعادل زندگی کردن، ما شدن نشانهاش این است که یکدیگر را تخریب نکنیم و خودداری کردن از گفتن کلمه طلاق زیرا طلاق باعث سست شدن پایههای زندگی میشود کلمه طلاق حتی تصورش ضد ارزش است. همه چیز در هستی به صورت امانت در اختیار ما گذاشته شده است و نحوه مصرف آن به اختیار و انتخاب ما بستگی دارد. هیچکس نمیگوید که ازدواج بکنیم یا نکنیم زیرا تصمیم نهایی با خودمان است. من میخواهم از تجربه خودم بگویم که همیشه وقتی مجرد بودم میگفتم میخواهم همسری داشته باشم که اعتیاد نداشته باشد اول همسرم سالم بود و بعد از چند وقت به بیماری اعتیاد دچار شد و من خیلی ناراحت بودم تا اینکه بعد از چند سال همسرم فهمید که در کاشمر کنگره۶۰ وجود دارد و وارد کنگره۶۰ شد و بعد از ۱۰ ماه و شش روز سفرش تمام شد و رهایاش را در تهران گرفت و من خیلی خوشحال شدم چون دیگر اعتیاد را کنار گذاشت و الان میتوانم بگویم از ازدواج با همسرم پشیمان نیستم چون دیگر او اعتیاد ندارد و به قول آقای مهندس دژاکام «درمان اعتیاد با ترک سیگار کامل میشود.» به شکر خدا سفر سیگار را شروع کرده است و تقریباً ۲۰ روز دیگر برای رهایی سیگار به تهران میرود و باز هم شکر.
همسفر سمیرا:
ازدواج باعث تشکیل خانواده میشود و یکی از نهادهای اصلی جامعه است. در کنگره آموختیم که ما به جهان خاکی آمدهایم برای آموزش گرفتن، خدمت کردن و به تکامل رسیدن و یکی از راههای به تکامل رسیدن ازدواج است. ازدواج سفری است پر از فراز و نشیب، پایین و بالا، عشق و محبت و همه چیز در آن وجود دارد و اینها باعث به تکامل رسیدن ما میشود. اگر بخواهیم ازواج را در یک مثلث قرار دهیم یک ضلع آن مرد، یک ضلع زن و قاعده این مثلث نقاط مشترک است و نقاط مشترک کارهایی است که زن و مرد نسبت به یکدیگر به تفاهم میرسند. در ازدواج مسئله قیاس بسیار مهم است، زمانیکه ازدواج صورت میگیرد زن و مرد نباید خودشان را با زن و مردهای دیگر مقایسه کنند.(قبل از ازدواج چشمانمان را باز کنیم و خوب تحقیق کنیم؛ اما بعد از ازدواج باید چشمانمان را روی بعضی مسائل ببندیم.) مورد دیگر که برای قاعده مثلث میتوان در نظر گرفت احترام است، احترام و حفظ حرمتها در خانواده بسیار امری ضروری است و باید همواره در انجام آن کوشا باشیم. مسئله بعدی عشق و محبت است، بارها شنیدهایم که هر چیزی را میتوانیم با عشق و محبت درست کنیم. اگر بخواهیم مسئله ازدواج را به کنگره ربط بدهیم، همه ما میدانیم از ازدواج یک فرد مصرفکننده با اعتیاد فرزندانی به اسم ترس، ناامیدی، عدم اعتمادبهنفس و ... متولد میشود و گریبان گیر ما میشود و زمانیکه میخواهیم از آن جدا شویم یا به اصطلاح طلاق بگیریم باید مهریه (خماری، مشکلات جسمی، مشکلات روحی و روانی) آن را بپردازیم و زمانیکه با حال خراب و پر از مشکل به کنگره میآییم و توان پرداخت مهریه را نداریم و نمیتوانیم درد بکشیم و خماری پس بدهیم، کنگره این امر را برای ما به روش DST قسطبندی کرده است و به صورت پلکانی و بدون درد خماری مواد ما را کاهش میدهد و کار ما را بسیار بسیار آسان کرده است.
همسفر مریم:
خداوند در قرآن فرمود: ازدواج سنت من است هر کس از آن سرپیچی کند از من نیست. هر شخصی چه زن و چه مرد برای اینکه به تکامل برسد و برای ادامه زندگی هدف داشته باشد باید ازدواج کند. زمانیکه فرد میخواهد ازدواج کند باید تفکر و اندیشه کند که چه شخصی را انتخاب میکند تا زندگی آرام و باصفایی داشته باشد و در آرامش و آسایش به زندگی ادامه دهد. چه زن و چه مرد باید به سیرت شخص مقابل توجه کند نه فقط به زیبایی صورت و به فکر ایمان و نجابت او باشد نه مال و ثروت همچنین به فکر این باشد که در آینده باید فرزندی خوب و مفید به جامعه تحویل بدهد نه اینکه سربار جامعه باشد. زندگی هم یک سفر است و برای اینکه سفری خوب و خاطرهانگیز و سالمی داشته باشیم نیاز به یک همسفر خوب و بامحبت داریم که این سفر خوش بگذرد. ازدواج خوب و مفید مانند یک مثلث است که یک ضلع آن زن و یک ضلع دیگر آن مرد و ضلع دیگر آن که مشترک است فرزند است. مرد بدون زن نمیتواند به زندگی ادامه دهد و آبرو و اعتبار یک زن هم به وجود شوهر میباشد و آبرو و اعتبار فرزند هم به وجود پدر و مادر میباشد. یک زن همیشه در خانه باید وسایل رفاه و آسایش را برای همسر و فرزندان خود فراهم سازد و یک مرد هم باید با کار و تلاش وسایل رفاه و آسایش را برای همسر و فرزندان خود فراهم سازد، فرزندان هم باید به پدر و مادر احترام گذاشته و سپاسگزار زحماتشان باشند. اگر در هر خانوادهای تمام افراد حرمت یکدیگر را نگه دارند، زندگی سراسر از محبت، آرامش و آسایش میشود و چنین خانوادهای همیشه و در تمام مراحل زندگی موفق و پیروز است.
همسفر فاطمه:
ازدواج مانند هندوانه در بسته میماند، ما نمیتوانیم هندوانهای که از بازار میخریم داخلش را هم ببینیم پس نباید در ظاهر همه چیز را ببینیم و ریسکپذیر نباشیم. من زمانیکه متوجه شدم همسرم مصرفکننده شده است احساس ناامیدی و افسردگی پیدا کردم؛ اما با شناختی که از مسافر خود داشتم و علاقه به مسافر و زندگی مشترکمان، ماندم و در قطع مصرف به آن کمک کردم و او را برای رهایی یاری کردم و الان نتیجه صبر، تلاش و سالها سختی خود را میبینم. در طبیعت هم همه چیز جفت آفریده شده است حیوانات، گیاهان و غیره. ما برای رشد و به تکامل رسیدن ازدواج میکنیم که در کلام الله هم فرموده شده: انسانهایی که میخواهند دینشان کامل شود ازدواج میکنند. مرد و زنی که با هم ازدواج میکنند نیاز نیست که حتما شبیه هم باشند اگر تفاوت بین آنها نباشد ادامه زندگی برایشان سخت خواهد شد. اگر هر دو عصبی باشند هیچ چیز در زندگی روی روال پیش نخواهد رفت؛ اما تفاوتی که بین آنها است باعث میشود اخلاق و خصوصیات آنغها مانند دو آهنربا در کنار هم قرار بگیرد و آنها را با هم مطابقت دهد و به مرور زمان که در کنار هم قرار میگیرند زندگیشان بهتر و بهتر میشود.
رابط خبری: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
73