جلسه دوازدهم از دوره بیست و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اروند آبادان با استادی همسفر الهام، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «ازدواج» روز دوشنبه ۰۸ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم یکبار دیگر به من توفیق داده شد تا در این جایگاه خدمت کنم، از خانم زهرا نگهبان جلسه، تشکر میکنم که امروز اجازه خدمتگزاری در جایگاه استادی را به من دادند.
دستور جلسه ازدواج از آن دستور جلسههایی است که شاید بشود ساعتها درموردش صحبت کرد؛ اینجا اکثراً تجربه ازدواج داشتیم و امیدوارم که با مشارکتهایمان از همدیگر درس بگیریم.
دستور جلسه ازدواج بخاطر اهمیت خانواده در کنگره، بین دستورجلسهها گنجانده شده است، ما در صحبتهای آقای مهندس، متوجه شدیم، خانواده به هر روشی که تشکیل شده؛ سنتی، مدرن، خواسته، ناخواسته، باید تمام تلاشمان را بکنیم و از هر راهی که میتوانیم خانواده را حفظ و پایههای خانواده را مستحکم کنیم.
خیلی از اعضای کنگره، به خاطر تاریکی اعتیاد، تا مرز فروپاشی خانواده پیش رفتند؛ اما به لطف آموزشهای کنگره توانستند پایههای زندگی خود را دوباره محکمتر و قشنگتر از قبل بازسازی کنند، ما معنی خانواده را بهتر متوجه میشویم چون از گذرگاه سخت اعتیاد عبور کردیم و توانستیم با وجود همه سختیها، خانواده خود را حفظ کنیم و قدرش را بدانیم.
این را برای سفر اولیها و تازهواردین میگویم، اگر جایی ناامید شدید، بدانید راهی برای ساختن و ادامهدادن وجود دارد، فقط باید در مسیر درست کنگره با صبوری پیش برویم، انشاالله همه چیز درست میشود.
ازدواج را میتوان به سفری تشبیه کرد که مسیری پر فراز و نشیب است و با عشق و محبت، خشم، عصبانیت، ناراحتی و شادی همراه میباشد؛ و خیلی چیزهای دیگر که میتواند من الهام را در مسیر زندگی بسازد؛ این همان هدف ازدواج، یعنی تکامل است.
باید با این دیدگاه که سختیها برای ساختهشدن ما است، با مشکلات روبهرو بشویم و به جای غصهخوردن و نقزدن به دنبال راهی بگردیم که چه درسی از مشکلات بگیریم، باید آموزش بگیریم تا از مواردی مثل: خشم، کینه و ناراحتیها رها بشویم تا به جهانبینی برسیم.
با بالا بردن آگاهی، نور وارد زندگیمان میشود؛ هر قدر نور و آگاهی وارد زندگی من بشود، به همان اندازه آرامش بیشتری نصیب من خواهد شد؛ هرقدر پشت من به نور باشد، آرامش از من دور میشود.
روشنایی که با آگاهی و آموزش بدست میآید، همان جهانبینی است که در کنگره دائما تکرار میشود؛ در کتابها، جزوهها، مشارکتها، من با کاربردی کردن آنها به آرامش میرسم.
چند پارامتر از تجربههای شخصی خودم طی ۱۸سال زندگی مشترک، چه زمانی که مسافر من تخریب داشت، چه زمانیکه نور کنگره وارد زندگی ما شد. یکی از مهمترین مواردی که باید در زندگی رعایت شود، رعایت حرمتها است. هرچقدر در برخورد با دیگران، حرمتها و مرزها را رعایت کنم، همانقدر حرمت من نگاه داشته میشود.
بنظر من در زندگی مشترک، احترام گذاشتن، عشق و محبت را به دنبال دارد؛ ازدواج من سنتی بود و الان از دیدگاه خود به زندگی خودم صحبت میکنم؛ اینکه در تمام شرایط زندگیام، عصبانیت، ناراحتی، خشم، انتقاد، شادی؛ احترام به طرف مقابل را نگه دارم و همین باعث شد، عشق و محبت بین دو طرف بیشتر شود و اگر هم نبود، ایجاد شود.
باید بدانم هر جایی که به آگاهی رسیدم، نقطه شروع است و اینطور نیست که فکر کنیم چند سال از زندگی من به این منوال گذشته است پس باقیاش هم به همان شکل بگذرد.
مورد دوم، مسؤلیتپذیری است که همه ما خانمها میدانیم؛ هرکسی، در خانه مسئولیتش را به بهترین شکل انجام بدهد، به آرامش نزدیک میشود.
در کنگره با روش DST میگوییم، دوربین را به سمت خودت برگردان، این فقط در سفر درمان اعتیاد نیست بلکه در مسیر زندگی خودمان هم است؛ هر جایی که نگاهم به خودم باشد، حواسم به گفتارم، کردارم و رفتارم با دیگران و اعضای خانوادهام که چجوری است و تلاش کنم نقش خود را به بهترین شکل ایفا کنم.
چیزی که تجربه شخصی من است، خیلی ازش راضیام و در لژیون هر چند وقت یکبار تکرار میکنم، این است که جایگاهها را باهم عوض نکنیم، هر کس در زندگی در جایگاه خودش باشد.
وقتی جایگاهها را تغییر بدهیم، انتظاراتی بوجود میآید و برآورده نشدنشان، باعث خرابی حالمان، بهانهگیری، نق زدن و قضاوت کردن میشود؛ و اینجاست که از آرامش دور میشویم.
چیزی که در زندگی آرامش را به همراه میآورد، صلح است، باید تلاش کنم با هر شرایط مالی و اجتماعی که دارم صلح برقرار باشد و از هر چیزی که باعث ایجاد تنش بین من و همسرم میشود، دوری کنم؛ پس حواسمان باشد که نقشها را عوض نکنیم و هر فرد در جایگاه خودش باشد.
مورد بعدی قیاس کردن است که باعث فروپاشی زندگی میشود؛ قیاس از ذهن شروع میشود و اگر ادامه پیدا کند به گفتار و کردار هم میرسد؛ زمانی که به خودم میآیم، میبینم تمام حواس من روی کمبودهای زندگیام و داشتههای زندگی دیگران متمرکز شده و مرتب تلاش میکنم خلأ زندگی را پر کنم اما این خلأها هیچوقت پر نمیشود. هر جایی در ذهنم متوجه قیاس در خرابی حالم شدم، بدانم این همان ضدارزشی است که باید متوقفش کنم و مانع قدرت گرفتنش شوم.
در آخر به خودمان به عنوان یک خانم احترام بگذاریم؛ چرا که احترام گذاشتن به خودمان، در طرز برخورد با دیگران؛ کلمات، صحبتها و رفتاری که از خود نشان میدهیم، نمایان میشود؛ همچنین نحوه پوشش ما، مهم است؛ ساده اما آراسته لباس بپوشیم، بدانیم کجا چه لباسی بپوشیم، کجا چه صحبتی بکنیم، اینها همه باعث میشود کع ناخودآگاه دیگران به ما احترام بگذارند.
تایپ: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر بدریه (لژیون چهارم)
ویراستار و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
114