ازدواج یعنی محبت کردن، به همدیگر عشق ورزیدن

"بنام قدرت مطلق الله"

دلنوشته مسافر جواد لژیون دوازدهم راهنمای محترم مسافر احمد در باب دستور جلسه "ازدواج"

سلام دوستان جواد هستم یک مسافر

مدت تخریب بیش از بیست سال آلوده به انواع انتی ایکس هرویین، کراک، شیشه، حشیش قرص، مدت 10 ماه و 17 روز سفر کردم به روش دی اس تی، داروی درمان شربت اوتی به راهنمایی استاد محترم آقای احمد از لژیون ۱۲ شعبه فردوسی رشته ورزشی شنا و باستانی رهایی به لطف قدرت مطلق الله و زحمات بی‌دریغ احمد آقای عزیز 118 روز هست که آزاد و رها هستم.

شادم و شاکر بابت حضور در کنگره ۶۰ و خدا را شکر می‌کنم که لایق گرفتن آموزش‌های ناب کنگره ۶۰ هستم امیدوارم که بتوانم این آموزش‌هایی را که می‌گیرم کاربردی کنم. من قبل از اینکه وارد کنگره ۶۰ بشوم در تاریکی شدیدی بودم و واقعاً دچار جهل و نادانی بودم، تصورم از ازدواج در قدیم این بود که زندگی زناشویی این است که مرد خرج زندگی را بدهد و زن هیچ حقی ندارد، باید یکسره به او سخت گرفته بشود، نه محبتی بود نه عشقی بود، به‌واسطه اینکه حسم آلوده بود و حالا این را فهمیدم که می‌خواستم همه‌چیز را کنترل کنم ولی هیچ‌وقت هم موفق نمی‌شدم.

می‌خواستم با ترس از من حرف‌شنوی داشته باشند ولی برعکس می‌شد و هرروز از هم دورتر می‌شدیم. در اثر مصرف شیشه دچار شک و تردید و توهم شدید شده بودم. نوزده سال زندگی مشترکم به جدایی ختم شد و دائم در جنگ و جدال بودم کارم به دادگاه‌های زیادی افتاد و زندگی را به نابودی کشاندم، ولی از زمانی که به کنگره ۶۰ وارد شدم وسفراول را شروع کردم و به سفر دوم رسیدم دراثرتغییر حس‌ها حالا به این نتیجه رسیدم که مقوله ازدواج فقط مسائل جنسی نیست، ازدواج دو نفر باهم، یعنی داشتن یک هدف مشترک، محبت کردن به همدیگر عشق ورزیدن، ازدواج یعنی اگر من حق‌دارم طرف مقابل یعنی شریک زندگی من هم حق دارد، یعنی به تکامل رسیدن و باعث ارتقای یکدیگر شدن، یکی شدن، از جان مایه گذاشتن و یعنی ختم به خیر شدن، امیدوارم با آموزش‌های نابی که در کنگره دریافت می‌کنیم همه ما بتوانیم زندگی خوب و با آرامشی داشته باشیم.

ارسال خبر: مسافر محمد لژیون پنجم