جلسه هفتم از دور چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوند به استادی راهنما تازه واردین مجتبی، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر اله یار دستور جلسه "ازدواج" دوشنبه 8بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
در ابتدا از نگهبان و دبیر جلسه تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند که از این جایگاه از شما عزیزان آموزش بگیرم خوب جناب مهندس یکی از دستور جلسات سالیانه را به عنوان ازدواج قرار داده است خوب همانطور که همه ما داریم مشاهده میکنیم کنگره روز به روز در حال رشد است و به دنبال این رشد آموزش انسانهای زیادی وارد ین سیستم میشوند ولی هدف اصلی و برداشت من از این دستور جلسه این است که یک سفر اولی باید در ابتدا سفر اول خود را به پایان برساند چرا چون اول باید معقوله اعتیاد برود کنار و این دستور جلسه فقط برای شخص مجرد که بخواهد ازدواج کند نیست بلکه برای خانواده هم میتواند باشد که ما به این جهانبینی برسیم و یاد بگیریم که شخصی برای دختر من یا پسر من خواستند ازدواج کنند من باید به این دانش برسم و این دانش را به فرزند خود انتقال دهم تا برای انتخاب همسر خود به مشکل نخورد و در زمان گذشته شخصی که میخواست ازدواج کند اولین سوالی که از او میپرسیدند که آیا خدمت سربازی خود را گذرانده یا به آن مرحله پختگی رسیده است که بخواهد مسئولیت یک زندگی را به عهده بگیرد چرا چون اگر انسانی در زندگی به دانش لازم نرسیده باشد نمیتواند آن زندگی را نگهدارد و خوب جهت دیگر این دستور جلسه تشکیل خانواده به صورت درست و سالم است ما در کنگره یاد میگیریم به تمام پایههای زندگی اهمیت بدهیم که یکی از مهمترین پایههای زندگی پایه مالی است چرا چون با تفکر ساختارها شکل میگیرد بیتفکر آنچه هست رو به زوال میرود و نباید این فکر را داشته باشم که با آمدن به کنگره همه چی درست میشود بلکه آن همه چی در فکر و ذهن من است و من با تفکر سالم میتوانم بهترین زندگی را برای خود و خانواده خود مهیا کنم آیا من میتوانم مسئولیت شخصی که میخواهد با من زندگی کند را بپذیرم و یا آن هم باید مثل من به سختی مسیر خود را طی کند درست است که ازدواج مانند یک هندوانه دربسته میماند ولی خود شخص با آموزش میتواند تا حدودی از یک سری مشکلات جلوگیری کند خوب من آیا با ازدواج الگویی برای فرزند خود شدم من که با ازدواج تبدیل به یک شخص مصرف کننده شدم و زمانی که من میخواهم الگو باشم باید بینقص باشم و باید اول بیماری اعتیاد خود را درمان کنم تا برای دیگران الگو باشم و حداقل به یک سلامت روان برسم مهمترین چیز برای من مقوله درمان خود است و من اگر نتوانم سفر خود را درست به پایان برسانم اولین مشکل برای خودم است و در این دستور جلسه این نگاه من است که باید ببینم به این موضوع چطور نگاه میکنم و هر کس دارد نقشه و مسیر خود را طی میکند و آنجایی که من خودم برای خودم کاری کنم در آن لحظه درهای خداوند به سوی من باز میشود و این موضوع فرقی نمیکند در چه مقطع از زندگی من باشد و از زمانی که من برای خود کاری کردم آنجا بود که اتفاق خوب رقم خورد خوب من که نمیتوانم دوباره ازدواج کنم بلکه میتوانم زندگی خود را احیا کنم و در آخر من با این دستور جلسه باید یاد بگیرم که نقصهای زندگی خود را برطرف کنم و یک زندگی سالم و پر از آرامش برای خانواده خود رقم بزنم ممنونم که با سکوت خود به صحبتهای من گوش کردید.

تنظیم و ارسال:مرزبان خبری مسافر هادی
- تعداد بازدید از این مطلب :
160