جلسه هفتم از دوره بیستونهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نیمایوشیج با استادی همسفر مقدسه، نگهبانی همسفر محبوبه و دبیری همسفر نصیبه با دستورجلسه «ازدواج» روز دوشنبه ۸ بهمن ماه ۱۴۰۳ آغاز بهکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
شاکر خداوند هستم که در جمع شما دوستان خوب هستم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که چنین مکان مقدسی را فراهم کردهاند تا ما بیاییم و به حالخوش برسیم. از تمامی خدمتگزاران، ایجنت و مرزبانان کمال تشکر را دارم از راهنما خوب و ارزشمند خودم همسفر فیروزه تشکر میکنم که من را لایق دانستهاند که در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم، از راهنما تازهواردین همسفر روزیتا، همسفر عاطفه و همسفر سمیرا تشکر میکنم، همچنین از همسفر هاجر هم تشکر میکنم.
دستور جلسه در مورد ازدواج است، ازدواج؛ یعنی تشکیل یک خانواده و یکی از نهادهای اجتماعی که با ازدواج آغاز میشود که نزد خداوند بهترین و محبوبترین و بنیان سازهای که طبق آیات کلامالله همه چیز از ازدواج بهوجود میآید. همه چیز در دنیا حتی گیاهان و جانوران بهصورت زوج آفریده شد. حتی نیازهای جسمی، روحی، عاطفی و جنسی یکی از مهمترین نیازهای بشر در طول حیات خاکی است که با ازدواجکردن به آن پاسخ داده میشود. هدف از خلقت انسان آموزش، خدمت و رسیدن به تکامل است که یکی از مراحل رسیدن به تکامل، همین ازدواجکردن است که وقتی میخواهی از خامی به پختگی برسی؛ باید سفر کنی که ازدواج یک سفر است که این سفر ممکن است پر از تلاطم، همراه با عشق، لذت و سختی باشد.
ازدواج زمانی باید اتفاق بیفتد که هر دو طرف از نظر فکری یا جسمی بالغ شده باشند؛ یعنی زمانیکه من بهعنوان همسر، وظیفه و مسئولیت خودم را بپذیرم؛ یعنی نیازهای خواسته همسرم را در جایگاه خودش ببینم اینجا تناسب من با طرف مقابل آشکار میشود حالا بیاییم توقعات را پایین بیاوریم که متاسفانه توقعها خیلی بالا رفته است. جوانها میخواهند خواستگاری بروند؛ واقعاً میترسند و اول خواستگاری هزار تا شرط میگذارند که باید خانه آنچنانی داشته باشید، قدیمها اصلاً اینطور نبود زندگی خودشان را ساده شروع کردهاند وقتی زندگی را ساده شروع کنید، بهتر لذت میبرید. مادر خودم در سن نه سالگی ازدواج کردند خیلی سختی کشیدند؛ حتی مهمانی خونه ما میآمد ما حتی ظرف هم نداشتیم از همسایه قرض میگرفتیم، واقعاً زندگی خوبی درست کرده بودند و لذت میبردند. همه ما وقتی چیزی را به سختی بهدست میآوریم لذت میبریم؛ ولی آن چیزی که خیلی راحت بهدست میآید، هیچ لذتی ندارد.
از خودم بخواهم بگویم که مسافر من وضع مالی خوبی نداشت؛ وقتی خواستیم عقد کنیم، رفتیم حلقه بخریم دیدم مسافرم میگوید من نمیتوانم برای شما حلقه بخرم من گفتم برای من مهم نیست، مهم این است که ما در کنار همدیگر باشیم، همدیگر را دوست داشته باشیم، عشق و محبت باشد و در کنار تو آرامش داشته باشم. ما در زندگی فراز و نشیب زیاد داشتیم وقتی در زندگی آمدم با اعتیاد مسافرم مواجه شدم و اعتیاد مسافرم را پذیرفتم. خدا را شکر میکنم که به کنگره آمدیم و اعتیاد مسافرم درمان شد؛ واقعاً خیلی خوشحال هستم همین که همسرم کنار من است. وقتی من تصادف کردم با اینکه مسافرم مصرفکننده بود پشتوانه من بود و تا آخر در کنار من بود. در زندگی همه چیز بهخوبی و راحتی انجام میشود؛ چون از یکسری خواستههای نامعقول گذشتیم این قطعاً بهیاری و کمک خداوند بوده است که شامل حال من شده است. کسانیکه ازدواح کردهاند باید بهگونهای عمل کنند که خودشان پایه زندگی خودشان را حفظ و قدرتمند کنند، کسانی که ازدواج نکردهاند در مسئله ازدواج تعقل و تامل کنند. آقای مهندس راجع به استحکام خانواده خیلی ارزش قائل هستند که در کنگره بخش همسفران را برگزار کردهاند تا بیاییم آموزش بگیریم و زندگی خودمان را حفظ کنیم. آرزوی خوشبختی برای همه جوانان سرزمینم را از خداوند خواستارم.
مرزبانان کشیک: همسفر مریم، مسافر مهدی
نویسنده: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر آمنه ( لژیون هشتم)
عکاس: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
نمایندگی همسفران نیمایوشیج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
148