جلسه دهم از دوره نهم سری جلسات کارگاههای آموزشی خصوصی نمایندگی شوشتر به استادی مسافر مسلم و نگهبانی مسافر بابک و دبیری مسافر سجاد با دستور جلسه "ازدواج" در روز یکشنبه مورخ ۷/بهمن/۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد: تشکر میکنم از نگهبان جلسه و راهنمای خوبم که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم، تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.درمورد دستور جلسه این هفته که "ازدواج" هست، جناب مهندس میفرمایند که ازدواج در ابتدا برای حب بقا میباشد و برای این هست که بقای انسان حفظ شود.مسله دوم این است که برای حفظ ذات خودمان در بعضی موارد برای اینکه بتوانیم اسم خود را زنده نگه داریم و یا اگر اموالی داریم به دست آیندگانمان برسد ازدواج می کنیم.ازدواج باعث می شود که ما یکسری چیز ها را در کنار هم بیاموزیم؛ اقای مهندس میگوید عشقِ موقع ازدواج نباید که حتما مثل عشق لیلی و مجنون و یا عشق های اسطورهای باشه، ایشان فرمودند که اگر آن ها می ماندند و عاشق و معشوق به هم میرسیدند شاید بعد از شش ماه عشقی که بین آن ها بود به پایان میرسید و به طلاق ختم میشد.مهندس در مورد داستانی صحب کردند که داستان این گونه بود: زن و مردی بودند که زن دو تا دست نداشت و مرد دو تا پا نداشت، کارهایی که زن باید با دستانش انجام میداد آن ها را مرد انجام میداد چون زن دست نداشت، و موقع راه رفتن یک سبد داشتن که مرد در آن می نشست و زن آن را بر شانه های خود این طرف و آن طرف میبرد.این یعنی زن و مرد باید مکمل هم دیگر باشند و قرار نیست تمام اشتراکات آن ها شبیه به هم دیگر باشد، بعضی از نواقص را زن ساپورت میکند و بعضی از نواقص را هم مرد ساپورت میکند.ما باید در زمان قبل از ازدواج چشمانمان را بیشتر باز کنیم، ولی در ادامه بعد از ازدواج باید چشمانمان را روی بعضی چیز ها ببندیم و سر یکسری مسائل ریز و پیش پا افتاده به یکدیگر گیر ندهیم تا مشکلاتی درست نکنیم.و نکته دیگری که جناب مهندس همیشه میگویند که برای همه چیز است؛ که ما فقط برای بدست آوردن تلاش میکنیم و میجنگیم، برای مثال فردی ده یا بیست بار به خواستگاری دختری میرود و کار به دعوا و خشونت میرسد تا به آن دختر برسد ولی وقتی به آن رسید دیگر برای نگهداری آن تلاشی نمی کند.ما باید همان قدر که برای بدست آوردن تلاش میکنیم برای نگه داشتن آن تلاش بیشتری بکنیم.درمورد بحث مهریه نباید به اندازهای باشد که نامعقول باشد، به یک اندازه معقول باشد، نه آن قدر ناچیز که مرد با کوچک ترین چیزی وسوسه شود که به سمت طلاق برود، و نه انقدر زیاد که مثلا به اندازه تاریخ تولد باشد که زن وسوسه شود برای طلاق، هر دو حتی اگر مرد توانایی پرداخت رو داشته باشه در ادامه اون زن ممکنه وسوسه بشود، پس اگر مهریه را رقم بالا بزنیم این خود در ادامه باعث به وجود آمدن مشکلات می شود.در مسئله ازدواج باید یکسری حجاب و پرده ها را حفظ کنیم، مثلا در مورد نظافت شخصی همانطور که ما برای یک مهمانی رفتن و یا بیرون رفتن با دوستان خود، بهترین لباس را میپوشیم و بهترین عطر را استفاده می کنیم، همین را باید در خانه حتی بیشتر هم حفظ کنیم.
.jpg)
ما باید خود را جوری برنامه ریزی کنیم که بعد از گذشت ۴۰ یا ۵۰ سال زندگی مشترک باز هم مثل همان روز های اول باشیم و اینطور نباشد که ما در بعضی جا ها کوتاهی کنیم، چون از همین ریزه کاری ها یکسری مشکلات به وجود می آید.قلب انسان ها جا های زیادی دارد و این نیست که یک همسر بگویید ما که ازدواج کردیم و او دیگر در اختیار من هست و فقط هرچه من میگویم باشد، اما درستش این است که فکر کنیم همان مادری که این فرزند را بزرگ کرده است، مادری که بیست سال یا سی سال به این فرزند خدمت کرده تا به این جا برسد او هم یکسری انتظارات دارد.نباید اینجور باشد که بگوییم همه جا و هر لحظه در اختیار من باشه، و ما نباید به نقاط ضعف همدیگر گیر بدهیم باید روی نقاط مشترکی که داریم کار کنیم و آن نقاط مشترک را بیشتر تقویت کنیم.از این که به صحبت های من گوش کردید از همه شما عزیزان سپاس گزارم.
تایپ وارسال :مسافرامین
گروه سایت نمایندگی شوشتر
- تعداد بازدید از این مطلب :
138