خداوند در سوره روم میفرماید: از نشانههای او این است که همسفرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان رحمت قرار داد. این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند. در جهان اطراف ما، هر اتفاقی باید در زمان خاص خودش بیفتد و هر موجودی به تکامل نیاز دارد. خداوند با قرار دادن ازدواج در بین انسانها محبت و رحمت را قرار داده که باعث تکامل میشود.
به عقیده من، ازدواج باید زمانی اتفاق بیفتد که زن و مرد از نظر فکری، جسمی و روحی بالغ شده باشند. این سه مولفه از مهمترین ارکان ازدواج هستند؛ یعنی زمانیکه من به عنوان یک همسر وظایف خودم را بدانم یا بتوانم خودم را در جایگاه فرد مقابلم قرار بدهم و خواستههای او را از دیدگاه خودش ببینم در این حالت است که میزان درک من از طرف مقابلم روشن میشود.
ازدواج تنها دلیل خوشبختی نیست. اینکه شخصی بدون شناخت و بدون کمک گرفتن از قوه عقل و منطق وارد رابطهای شود زندگی پایداری نخواهد داشت و زمانی متوجه این موضوع میشود که بهترین سالهای عمرش را از دست داده است؛ در واقع ما با تصمیمی که برای انتخاب همسر میگیریم آینده خودمان و فرزندانمان را رقم میزنیم.
ازدواج تنها یک قرارداد دو طرفه نیست، بلکه ادامه رفتارهای باقیمانده از دوره مجردی نیست، ازدواج جفتگیری نیست و نباید فکر کنیم که تا آخر عمر شاد و خوشبخت و در رفاه کامل خواهیم بود. ازدواج یعنی داشتن شناخت و آگاهی، صبر متقابل، تعهد به یکدیگر و مکمل همدیگر بودن در چارچوبی به نام خانواده.
به عقیده من هیچ زندگی بدون داشتن این موارد حتی اگر هم ظاهری وجود داشته باشد، نه هدفی، نه پیشرفت و نه آرامشی در آن وجود خواهد داشت. قبل از ورود به زندگی مشترک، بهترین راه این است که بدون هیچ کم و کاستی در مورد خواستهها و عقاید همدیگر صحبت کنیم و به نتایج مشترکی برسیم.
ما در کنگره آموختهایم که هیچ کسی را نباید به کاری اجبار کنیم. قرار نیست کسی را به اجبار و بدون خواستههایش در کنار خودمان حفظ کنیم. من نباید آن چیزی شوم که او میخواهد و او نباید آن چیزی شود که من میخواهم. تنها من باید بهترین خودم باشم برای او و او باید بهترین خودش باشد؛ باید یاد بگیریم که بتوانیم در کنار هم با تفاوتهایمان، مسیر قشنگی از زندگی بسازیم.
رسیدن به این مرز از واقعبینی باعث میشود پایه ساختمان زندگیمان را محکمتر بسازیم هر چه خانهای پایدار بخواهیم، باید پایه محکمتری داشته باشیم. انتخابی درست است که از روی عشق و علاقه باشد تا کسی عاقل نباشد، عاشق هم نمیشود. تمام این بالا و پایینها قبل از ازدواج است، اما زمانی که وارد زندگی مشترک شویم، دنیای جدیدی را تجربه خواهیم کرد.
زمانی که وارد زندگی مشترک میشویم، باید از خودگذشتگی و چشمپوشی کردن را بیشتر به کار ببریم و بدانیم که ما برای آرامش کنار هم هستیم نه برای مبارزه و بحث. مطمئناً در این مسیر زندگی، گاهی شرایط سختی را تجربه خواهیم کرد، اما اگر دیدگاهمان نسبت به زندگی مثبت باشد، تمام مشکلات را آزمونی از طرف خدا میبینیم که میخواهد ما را قویتر کند تا انسانی شایستهتر باشیم.
زندگی مشترک هیچ وقت بیعیب و نقص نبوده، نیست و نخواهد بود. ازدواج هم همیشه کم و کسریهایی دارد، جفت نشدنهایی دارد و اختلاف سلیقهها و تفکرهایی دارد؛ اما باید بدانیم ازدواج یک ارزش بزرگ است و این ارزش بزرگ را به خاطر چند مشکل کوچک از بین نبریم. هنر عشق در پیوند تفاوتهاست، معجزهاش در نادیده گرفتن کمبودهاست.
نویسنده: مرزبان همسفر مریم
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر عطیه
ویرایش و ارسال: همسفر الین نگهبان سایت
همسفران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
396