ششمین جلسه ازدوراول کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰رفسنجان بادستورجلسه"وادی دوازدهم وتاثیرآن روی من"بااستادی مسافر محمد ونگهبانی مسافر اسماعیل ودبیری مسافراکبرروزپنجشنبه4دیماه1403ساعت16آغازبه کارنمود.
خلاصه سخنان استاد:
خوشحالم درجمع شما دوستان کنگره هستم، تشکر میکنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان، تشکر بعد از استاد عزیزم آقا احسان که آموزشی را گرفتم از ایشان بوده، و تشکر از آقا محسن که هم اجازه دادن من در شعبه رفسنجان خدمت کنم وهم استادی جلسه را به من سپردند.
خوب دستور جلسه وادی ۱۲ است، در رابطه با این وادی سه سی دی موجود است و من سعی میکنم چیزی که برداشت کردم را خدمتتان بگویم.در این وادی می گوید؛ در آخر امر، امر اول اجرا می شود.در اول گفته شده که به انسان اختیار داده شده و ما با اختیار می توانیم مسیر درست وغلط را انتخاب کنیم، و ما همه در وجودمان علوم است، فقط باید با آموزش گرفتن به مرحله اجرا درآورد و شرط لازم به دنبال آموزش رفتن است، در جای دیگه میفرمایند: صفات خداوند در وجود هر انسان است، حال بخشندگی، مهربانی و....واین ها بستگی به خود ما دارد که چگونه استفاده ببریم.
جهان فیزیکی از امواج بوجود آمده، وآن امواج عشق است و قدرت عشق است که همه را به هم وصل می کند، و عکس آن هم هست، نفرت که همه چی را از خود دور میکند.وقتی جهان بوجود آمد نیروی تبدیل و تغییر به صورت خودکار بوجود آمد، جهان با تغییر امواج به جهان فیزیکی درآمد، و هم زمان به ما آموخت که آخر امر، امر اول اجرا می شود، یعنی من مصرف کننده اگر روزی میخواستم درمان بشوم اول در در ذهنم بود، بعد از گذشت ۱۰الی۱۱ ماه به رهایی رسیدم یعنی آخر امر، امر اولی که خواستم درمان بود اجرا شد،
من همیشه خداوند را شکر میکنم که به واسطه درمان اعتیاد وارد کنگره شدم ولی بعد متوجه شدم که کنگره فراتر از درمان اعتیاد است.در کنگره، اعتیاد، یکی از صفاتی است که از من گرفته می شود و بعد آن تمام صفات بد دیگری که با خودم داشتم به مرور زمان آنها هم از من گرفته می شوند، و جایگزینش صفات خوب وحال خوب می شود.
و من هرآنچه در کنگره جلوتر می روم وبا آموزش هایی که می گیرم، میبینم که چقد در گذشته عقب بودم و چه اشتباهاتی کردم،و همه این ها در صورتی بوجود می آید که زمان بدهیم. به گفته آقای مهندس هر کاری فقط با دادن زمان حل می شود.
همانطور که ما با مرور زمان مصرف کننده شدیم، با گذشت همان زمان دوباره درمان می شویم، و اگر من با درمان تغییر را در خودم به وجود نیاورم پس تبدیل هم انجام نمی شود.
تغییر بسیار مهم است، من با تغییر میتوانم دیگر آن آدم قبل نباشم، و در کنار این تغییرات که در صراط مستقیم باشد، نیروی القا، احیا و تحرک، به کمک من می آیند.حال این الهامات میتواند در راه درست باشد یا در راه فجور،واین بستگی به ما دارد که هم تشخیص درست بدهیم و هم بتوانیم به اجرا درآوریم.
در این وادی آقای مهندس میفرمایند، که شما همنشینی با کسانی که حال خوب داشته باشند در شما اثر خوب میگذارد و بلعکس.مثالی هم مصداق این است که: کمال همنشین بر من اثر کرد.زمانی کنار یک گل بنشینید بوی گل را میگیرید.
در جای دیگه میفرمایند افراد مصرف کننده والکلی جزء نیروهای بازدارنده قرار دارند، زیرا درون آنها را تاریکی فرا گرفته و امکان دارد شما را از راه بیرون کنند، و ما باید خودمان حواسمان به آن نیروها باشد تا تحت تاثیرشان قرار نگیریم.جهان کلآ بر اضداد بنا شده است، اگر به اینگونه نبود اصلآ معنا نداشت، به عنوان مثال اگر مرگ وجود نداشت، حیات معنا نمیگرفت و اگر روشنایی نبود چگونه میتوانستیم تاریکی را درک کنیم و...
ممنونم که به صحبت های من گوش کردید.
تایپ وعکس:مسافران شعبه رفسنجان
انتشار:مسافرعباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
121