English Version
This Site Is Available In English

ما در کنگره هنر درست زندگی کردن را می‌آموزیم

ما در کنگره هنر درست زندگی کردن را می‌آموزیم

مولانا می‌گوید:

گفتم به نگار من کز جور، مرا مَشکن گفتا به صدف مانی
کو در به شکم دارد تا نشکنی ای شیدا
آن در نشود پیدا  آن در بت من باشد یا شکل بتم دارد

چه اندازه زیبا پیام‌ها و صحبت‌ بزرگان در هم می‌آمیزد. مولانا به‌سختی شکستن صدف و یافتن در وجودی اشاره می‌کند و آقای مهندس دژاکام به تجربه کردن تاریکی توسط انسان‌ها برای پی بردن به عظمت روشنایی‌ها، اما زمانی که انسان در تاریکی‌ها فرورفت؛ بایستی از گذرگاه‌های بسیار سخت عبور کند و اگر توانست از این گذرگاه‌ها جان سالم بدر ببرد، آن‌وقت انسانی کارآزموده و رها خواهد شد. همسفر یاسمن و مسافر حسن مصداق همین شعر و کلام آقای مهندس هستند.

همسفر یاسمن به همراه مسافرشان با تخریب تریاک و قرص وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ ماه با روش DST و داروی OT به راهنمایی مسافر ابوالفضل و همسفر سمیه در سفر دوم سفر کردند. الآن هم 1 سال و 1 ماه است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر یاسمن شنا، والیبال، بسکتبال و رشته ورزشی مسافر حسن والیبال است. مسافر حسن تاکنون جایگاه‌های خدمتی حضوروغیاب، صدور کارت، پورتال، دبیری، سردار را تجربه کرده‌اند و الآن هم در جایگاه نگهبانی و بخش فالوآپ مشغول خدمت هستند. همسفر یاسمن نیز در جایگاه‌های حضوروغیاب، دبیری، مسئول مصاحبه، دبیر سایت، ورزشبان، سردار خدمت کرده‌اند و در حال حاضر هم در جایگاه مرزبانی ساختمان ققنوس و سایت ورزش همسفران مشغول به خدمت هستند و در آزمون راهنمای DST هم قبول‌شده‌اند. به مناسبت تولد 1 ‌سال رهایی این زوج خدمتگزار گفتگویی تهیه کردیم که شما بزرگواران را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.

جایگاه‌ها در کنگره برای اشخاصی که به آن‌ها دست می‌یابند، یک آموزش است‌. شما چندین جایگاه خدمتی را گذرانده‌اید، آیا همواره آموزش‌ها را متفاوت می‌بینید؟

مرزبان همسفر یاسمن:

بله استاد امین در صحبت‌هایشان از نوشیدنی‌های گوارای کنگره صحبت کرده‌اند که هرکدام مزه خاص خودش را دارد. این تمثیلی است برای تجربه جایگاه‌های خدمتی در کنگره، خدمت کردن در کنگره سراسر آموزش و حال خوش است و فرصتی برای باز کردن گره‌های درونی است. طبق آموزش‌های آقای مهندس هر موضعی صور آشکار و صور پنهان دارد؛ به‌طور مثال قرار گرفتن در خدمت سایت، ویراستاری و کار کردن درست در فضای مجازی را به من می‌آموزد که این می‌شود آموزش صور آشکار، اما در صور پنهان هم آموزش‌هایی وجود دارد؛ مانند صبر، آرامش، دقت بالا، تمرکز کردن روی موضوعی خاص و خیلی اتفاقات دیگر که ذره‌ذره خود را نشان می‌دهد و هر جایگاه خدمتی آموزشی خاص برای من دارد؛ پس به من و برداشت من هم بستگی دارد که بتوانم برداشت خوبی داشته باشم و خوب خدمت کنم و هدف و نیتم خدمت به انسان‌ها و کنگره و رسیدن به حال خوش باشد یا نشان دادن قدرت خودم به دیگران که در این صورت قطعاً دیگر در دایره نخواهم ماند.

مسافر حسن:

یکسری خدمت‌ها در کنگره وجود دارد که خود به سراغ رهجو می‌آید و یک ‌سری هم خود رهجو دنبالش می‌رود که در هرکدام آموزش‌های فراوانی نهفته است که خود فرد باید از این آموزش‌ها یاد بگیرد و برداشت‌های درست داشته باشد. در این خدمت‌ها اگر من رهجو فقط و فقط به فکر خدمت کردن باشم آن موقع چیزی می‌آموزم و خود را آماده مرحله بعد و خدمت بعدی می‌کنم و چه‌بسا خدمت همراه با عشق و محبت باشد آن موقع شیرین‌تر هم می‌شود.

استاد امین در سی‌دی قلب فرمودند: «اگر رنجی به ما رسید و ما آن‌ را در قلب خود نگه‌داشته‌ایم و این حرارت و آتش سوزان را به دیگران منتقل نکردیم، این باعث می‌شود که قلبمان بزرگ شود.» این رنج و بزرگی در دوران قبل از سفر با دوران سفر چه فرقی دارد؟

مرزبان همسفر یاسمن:

قبل از حضور در کنگره وقتی رنجی به من می‌رسید مدام منتظر این بودم که بقیه افراد من را درک کنند به کمک من بیایند و آن‌‌ها حال من را خوب کنند. این انتظار و توقع باعث می‌شد نه‌تنها حالم خوب نشود؛ بلکه هرروز حالم بدتر شود، توقع و قیاسم بیشتر شود و قلبم کوچک‌تر و ذهن و افکارم محدودتر شود و نتوانم مشکل را حل کنم یا رنجم را در خودم حل کنم؛ اما با ورود به کنگره و آموزش گرفتن، ذره‌ذره تغییر کردم و روی پای خودم ایستادم توقعات و قضاوت‌هایم کمتر شد و از ضد ارزش‌ها فاصله گرفتم و رنجم را در خود حل می‌کنم و این حل کردن، بی‌شک قلب انسان را بزرگ می‌کند و این آتش و حرارت رنج درونی باعث پخته‌تر شدن و بالغ‌تر شدن انسان می‌شود.

مسافر حسن:

در آن دوران قبل از سفر هر رنج، سختی و گرفتاری که پیش می‌آمد و به‌هم‌ریخته که می‌شدم، این حالت من همیشه اولین جایی که نشان می‌داد، در خانه و بر همسفر و فرزندانم بود که حتی باید کوچک‌ترین حرفی که می‌گفتند من سریع عکس‌العمل نشان می‌دادم و با درگیری و به‌هم‌ریختگی روبه‌رو می‌شدم؛ ولی حالا که 1 سال و 1 ماه از سفرم می‌گذرد و آموزش‌ها که در کنگره از راهنمای خود و خدمت‌هایی که انجام می‌دهم گرفته‌ام به یک آرامشی رسیده‌ام که خود را از دست ندهم و در آرامش تصمیم بگیرم. این خودداری باعث شده که حرارت درون من را رشد دهد.

نقش همسفرتان در طول سفر درمان و ماندن و خدمت کردن در کنگره چه بوده است؟

مسافر حسن:

نقش همسفرم که خیلی زیاد بوده است و در این مسیر خیلی پشتیبان و کمک من بوده است و همه‌جوره با سختی‌های زندگی کنار آمده و دقیقاً همان بال پرواز برای من است و معنای محبت واقعی است و این باعث می‌شود هرروز که می‌گذرد با اشتیاق بیشتری به کنگره می‌آیم و خدمت می‌کنم و امیدوارم که بتوانیم جبران هرچند ناچیزی درراه کنگره انجام دهیم.

همسفر یاسمن، با توجه به این‌که پدر و مادر شما مصرف‌کننده بودند و در کنگره به درمان رسیده‌اند، آن‌ها چه نقشی درآمدن شما به کنگره و سفرتان داشته‌اند؟

مرزبان همسفر یاسمن:

بله پدر و مادرم از 1 سالگی من مصرف‌کننده بودند؛ ولی در کنگره به درمان رسیدند هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم که روزی در زندگی مشترک هم کنار فردی قرار بگیرم که مصرف‌کننده شود؛ ولی این انتخاب و خواست خود ماست منتهی انسان فراموش‌کار است. شکر ایزد برای وجود پدر و مادرم و همسرم که اگر نبودند من نمی‌توانستم به این مکان پر از عشق و آموزش بیایم. وقتی متوجه شدیم که همسرم مصرف‌کننده شده‌ است و حال خوبی ندارد و پذیرش هم نداشت، مادرم که خودش هم در کنگره درمان شده و خدمتگزار است با همسرم صحبت کرد؛ چون زندگی ما باوجود سه فرزند در آستانه جدایی و متلاشی شدن بود. مادر و پدرم برای ما بسیار مشوق بودند. دقیقاً همان سند بی‌نقص کنگره هستند و الگویی که سال‌ها درمان شده‌اند. وقتی مسافرم به پذیرش رسید و آنگاه در بهشت زمینی به روی ما باز شد و به کنگره آمد و افراد درمان‌ شده را دید و خدا را شکر که ماند و خوب سفر کرد و بند محبت بین او و راهنمایش به‌خوبی بسته شد و منی که آن اوایل با این‌که به کنگره ایمان داشتم؛ ولی به علت تخریب بالای مسافرم و خودم به او ایمان نداشتم؛ ولی او خواسته‌اش قوی بود و به من نشان داد که می‌خواهد درمان شود. روش DST بی‌نظیرترین روش درمان اعتیاد در جهان است. از آقای مهندس بسیار تا بسیار سپاسگزارم که بستر را فراهم کرده‌اند و هر سه مسافر زندگی من و خودم اینجا هنر درست زندگی کردن را می‌آموزیم.

با توجه به دستور جلسه هفتگی برایمان از کمک و کنگره و دریافت‌هایی که در این مدت داشته‌اید و بازتاب آن در زندگی مشترکتان و بالعکس، کمک‌های شما به کنگره بگویید؟

مرزبان همسفر یاسمن:

کمک کنگره به من که بیشمار و بی‌انتهاست. مگر می‌شود شمرد و گفت؟ انسانی از نو متولدشده، زنده شده و دارد رشد می‌کند. آرامشی که در زندگی مشترک ما برقرار گردیده، سلامتی و حال‌ خوش، حال‌ خوشی که با تمام پستی‌ها و بلندی‌هایی که وجود دارد به کمک ما می‌آید و باعث می‌شود در کنار هم بتوانیم از پس موانع بربیاییم. کنگره خانواده من را به من برگرداند، آرامش و آسایش را به من داد، عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس به من داد، کنگره به منی که در گوشه عزلت و تنهایی فقط اشک می‌ریختم حتی توان حرکت نداشتم زندگی دوباره داد، دوستانی با محب داد، عشق و محبت را برای من معنا کرد و خیلی چیزهای دیگر. آیا چگونه می‌شود این‌ها را جبران کرد؟ از توان من خارج است هیچ‌گاه نمی‌توانم به‌طور کامل جبران کنم. اکنون در کنگره خدمتگزار هستم؛ ولی اگر تا آخر عمر زمینی هم خدمت کنم بازهم جبران نمی‌شود؛ ولی من تلاش خود را می‌کنم. از خداوند می‌خواهم که به من و خانواده‌ام توان بدهد که تا آخر عمر خدمتگزار کنگره۶۰ باشیم.

مسافر حسن:

با توجه به دستور جلسه هفتگی من که شخصاً کمکی به کنگره نداشته‌ام و نمی‌توانم ادعایی داشته باشم که به کنگره کمک کرده‌ام. وقتی آقای مهندس با ۲۷ سال خدمت در کنگره می‌گویند به کنگره خیلی بدهکارم؛ پس من چه ادعایی می‌توانم داشته باشم؟ هیچ و هیچ، ولی کنگره به من خیلی کمک کرده است که اگر بخواهم بشمارم حالا حالاها باید نگارش کنم. یکی از بزرگ‌ترین کمک‌ها پیدا کردن خودم بود که دیگر نمی‌شناختم و نیست شده بودم؛ حتی مرده‌ای متحرک بودم، دیگری عشق و محبت در خانه و همسر و فرزندانم که کلاً دیگر وجود نداشت و تا بی‌نهایت کنگره به من کمک کرده است که اگر بخواهم نام ببرم، یک کتاب خواهد شد.

مسافر حسن با توجه به این‌که در حال حاضر شما در قسمت فالوآپ خدمت می‌کنید، اهمیت سه فالوآپی که هر مسافر بعد از رهایی باید انجام دهد، چیست؟

مسافر حسن:

آزمایش فالوآپ سندی بدون نقص است بر کار و سیستم کنگره۶۰ و روش DST و راه درست و صحیح آقای مهندس که ۲۷ سال در این رابطه زحمت‌کشیده‌اند و اگر مسافرین بدانند که چه قدر این فالوآپ‌ها اهمیت دارند در هرکجا و هر مکانی باشند خود را می‌رسانند و سر موقع انجام می‌دهند؛ اما متأسفانه یکسری از رهجوها کم‌لطفی می‌کنند و هم این‌که رهایی گرفتن دیگر حتی به کنگره هم نمی‌آیند. چه برسد به فالوآپ در سه مرحله انجام می‌پذیرد. یک فالوآپ ۲۰ روزه یا 1 ماهگی و دوم فالوآپ ۶ ماهگی و سوم فالوآپ 1 سالگی این‌ها همه جمع و بایگانی می‌شود و طبق آمار همه‌چیز با سند و مدرک انجام می‌پذیرد؛ اگر هم کسی بیاید بازدید همه سندها هستند که می‌توانند جوابگو کار کنگره باشد، پس من رهجو حداقل کاری که می‌توانم برای کنگره و راهنمای خود انجام دهم آزمایش فالو‌آپ در تاریخ معین است.

همسفر یاسمن با توجه به این‌که شما دبیر سایت هستید و در قسمت مصاحبه نمایندگی پاکدشت فعال هستید و همچنین در قسمت سایت ورزش همسفران خدمتگزار هستید، وظیفه راهنما و رهجو در فضای مجازی، چه سایت کنگره۶۰ و چه اینستاگرام چیست؟ آیا قواعد و محدوده‌هایی خاص برایش وجود دارد؟

مرزبان همسفر یاسمن:

قواعد خدمت و فعالیت اعضاء کنگره در سایت همان قواعد، قوانین و حرمت‌های کنگره است. اگر طبق حرمت‌ها پیش برویم همه‌چیز درست و اصولی پیش می‌رود. وظیفه راهنما و رهجو اینجا فرقی ندارد؛ باید طبق قوانین پیش بروند. اگر در سایت، لژیون من خدمتگزار می‌شود داوطلب خدمت باشم و با عشق بنویسم. در سایت مطالب را بخوانم و بازدید کنم، نامه‌های حسین و بیل را بخوانم، از مقالات کنگره بازدید کنم و در اینستاگرام صفحه کنگره را فالو کنم، پست‌ها را ببینم، لایک کنم، کامنت بگذارم، وارد حاشیه نشوم، استوری‌های کنگره را ببینم و لایک کنم، این‌ها همه باعث بالا رفتن آمار بازدیدها می‌رود و به افراد بیشتری نشان داده می‌شود؛ چون سایت و اینستاگرام پیام کنگره را به همه انسان‌ها چه در کشور خودمان و چه در جهان می‌رسانند و سایت طبق فرموده آقای مهندس ویترین کنگره۶۰ است و افراد زیادی در سراسر شعب کنگره در این قسمت خدمت می‌کنند که همین‌جا به همگی خدا قوت می‌گویم.

مسافر حسن شما در بخش پورتال هم خدمت کرده‌اید، پورتال یکی از بخش‌های مهم است. وظیفه افراد خدمتگزار در این سیستم چیست؟

مسافر حسن:

پورتال هم نقش نسبتاً بخش نوظهوری در کنگره۶۰ دارد و برای هر چه‌بهتر شدن کارهای قسمت OT و نامه‌های زرد و فرم‌ها که دقیق‌تر انجام شود به کار گرفته شد. یکی دیگر از کارهای پورتال به خاطر کمتر شدن خطاها در مسیر رهایی رهجو است که مسیر حرکت رهجو را به سمت رهایی کاملاً مشخص می‌کند و در آمار هم بسیار حائز اهمیت است.

همسفر یاسمن شما در حال حاضر در جایگاه مرزبانی ساختمان ققنوس خدمت می‌کنید و در آزمون راهنمایی هم قبول‌شده‌اید از حس و حال این شال‌ها برایمان بگویید؟

مرزبان همسفر یاسمن:

خدا را سپاسگزارم که اذن و اجازه ورود من را به کنگره داد و بعد اذن و اجازه خدمت کردن و آموزش گرفتن را به من داد. خدمت کردن در کنگره اگر باهدف خدمت کردن به انسان‌ها و گرفتن آموزش باشد و در راستای قوانین و حرمت‌های کنگره باشد، بسیار لذت‌بخش است. من هر چه از این حس و حال بگویم نمی‌توانم جان کلام را منتقل کنم؛ مانند همان بوی گل است که تا استشمام نکنیم نمی‌توانیم آن را درک کنیم. مرزبانی شاید به نظر سخت باشد؛ اما جایگاه بسیار پر آموزشی است. بودن در کنار اسیستانت‌ها و دستیاران و دیدن خدمت خالصانه این عزیزان و بودن در کنار خانم کماندار و آقای مهندس در ساختمان ققنوس بسیار لذت‌بخش است و حال خوب و انرژی بی‌نظیری را برای من به ارمغان می‌آورد. امیدوارم بتوانم با تمام توان به‌درستی خدمت کنم. برای قبولی در آزمون باوجود سه فرزند کوچک تلاش بسیاری کردم و خدا را خیلی سپاسگزارم که توان این را به من داد تا بتوانم به قبولی برسم. حس و حال بی‌نظیری دارد، زمانی که جواب‌ها آمد حسی را تجربه کردم که هیچ‌گاه تجربه نکرده بودم. خوشحالی بسیار زیادی که همراه با آرامش بود. از خداوند این حس و حال را برای تمام عزیزانی که خواستار این جایگاه هستند می‌خواهم.

مسافر حسن، با یک نگرش کلی دریافت‌هایتان را از زمانی که مصرف‌کننده بودید تا به امروز که تولد 1 سال رهایی‌تان است برایمان بازگو می‌کنید؟ و این‌که چه آموزش‌هایی برایتان برجسته‌تر بوده است؟

مسافر حسن:

من واقعاً در آن زمان اصلاً نگرش و تفکری نداشتم تا جایی که یک مقطعی به این باور رسیده بودم که وجود من اصلاً چه اهمیتی دارد و خلقت من برای چه بوده و دائماً با همه‌چیز و همه‌کس و حتی باخدا هم در جنگ بودم و یکسره درگیری بسیار زیاد و شدید ذهنی داشتم؛ ولی حالا اصلاً به آن چیزها فکر نمی‌کنم و فهمیده‌ام که خلقت چه است و به چه‌کار می‌آید. آموزش‌ها هم روزبه‌روز و ذره‌ذره خود را به من نشان می‌دهند و یاد گرفتم که نباید توقع داشته باشیم که از همان اول همه‌چیز گل‌وبلبل شود. آرام‌آرام و با تلاش من همه‌چیز درست می‌شود. ما در وادی دوازدهم می‌خوانیم که در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود و این مصداق همان وادی است که برای هر کاری و هر هدفی زمان مشخصی لازم است. به نظر من آموزش درک زمان و شناخت خودم، برای من برجسته‌تر بوده است.

استاد امین در صحبت‌هایشان می‌فرمایند: «شما زمانی جهان‌بینی را آموخته‌اید و مقدار اندکی درک کرده‌اید که بتوانید از خوشحالی دیگران شاد شوید و از مشکلات، ناراحتی و شکست دیگران شاد نشوید، در اینجا تازه‌ وارد مرحله انسانی شده‌اید. این مرحله ممکن است ادامه پیدا کند و شامل افرادی که باعث آزار و ناراحتی تو بوده‌اند نیز شود.» حال شما چه اندازه به این درجه از جهان‌بینی رسیده‌اید و آیا مسافرتان را بخشیده‌اید؟

مرزبان همسفر یاسمن:

بخشش کار بسیار تا بسیار سختی است. واقعاً نمی‌شود راحت بگوییم ببخش و طرف هم ببخشد نباید عجله کرد. بخشش، آگاهی و آموزش می‌خواهد. اگر از روی آگاهی ببخشیم آن بخشش ماندگار و باعث آرامش و رشد فردی می‌شود. خدا را هزار مرتبه شکر که در کنگره بهترین آموزش‌ها را برای رسیدن به آگاهی دریافت می‌کنیم. وقتی می‌گویم آگاهی یعنی این‌که قبل از کنگره من از تخریب‌های مواد اطلاع نداشتم، از جایگزینی و نیاز جسم و کارخانه‌های درون جسم اطلاعی نداشتم، دوربینم مدام روی مسافرانم بود. مدام بقیه را مقصر می‌دانستم. خودم را نمی‌دیدم؛ ولی وقتی آموزش‌ها را گرفتم دیدم خود من هم خیلی اوقات مقصر حال بد خودم بوده‌ام و دیگر تقصیری بر گردن فرد دیگری نبود که اصلاً بخواهم ببخشم. اول‌ازهمه خودم را بخشیدم و سعی در برطرف کردن تاریکی‌های درون خودم کردم و می‌کنم؛ چون تازه اول راه هستم. این‌که حسادت، مقایسه، غیبت و خیلی چیزهای دیگر را کم‌کم می‌شناسم و سعی می‌کنم که درون خودم این‌ها را برطرف کنم و آنگاه است که از خوشحالی و پیشرفت دیگران خوشحال می‌شوم و حتی اگر کاری از دستم بربیاید برای رشد و حال خوب بقیه انجام می‌دهم حتی شده با یک لبخند یا یک آغوش پر از مهر. در کنگره عشق و محبت جاری است.

کلام آخر:

مرزبان همسفر یاسمن:

خداوند را شاکرم و از راهنمای اولم همسفر معصومه که برایم بسیار زحمت کشیدند و راهنمایم همسفر سمیه که در سفر دوم در کنارم هستند و راه را نشانم می‌دهند بسیار تا بسیار سپاسگزار هستم. از شما خدمتگزاران قسمت مصاحبه نمایندگی خیلی ممنونم که این فرصت را در اختیار ما قرار دادید و به همگی خدمتگزاران نمایندگی پاکدشت خدا قوت می‌گویم.

مسافر حسن:

از آقای مهندس و خانم کماندار تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند که بتوانیم این روشنایی را لمس کنیم و طعم خوب حال خوش را بچشیم. از مسافر ابوالفضل راهنمای خوبم تشکر و قدردانی می‌کنم و سپاسگزارم که این راه را به من نشان دادند. ان‌شاءالله بتوانم گوشه کوچکی از زحماتش را جبران کنم. از تمام خدمتگزاران نمایندگی پاکدشت سپاسگزارم که خیلی زحمت می‌کشند و امیدوارم این خدمات نوری همراه با سلامتی، ثروت، عشق و محبت برایشان باشد. از همسفر خودم هم که اذیت‌های زیادی برای او داشتم کمال تشکر را دارم.

تهیه و تنظیم مصاحبه و طراح سؤالات: همسفر معصومه (ت) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
عکاس: همسفر معصومه (ا) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .