پنجمین جلسه از دوره پنجاهم کارگاههای صبحگاهی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی پارک لاله، به استادی ایجنت محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه « وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من » پنجشنبه ۴ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۶ صبح آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که در کنار شما عزیزان هستم، به ایجنت و گروه مرزبانی و اعضای خدمتگزار پارک لاله خدا قوت میگویم، از نگهبان و دبیر تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم من درگذشته بیشتر سعی میکردم سیدی و یا هر آموزشی که در کنگره وجود دارد را حفظ کنم.
اما امروز سعی میکنم هرچه را که آموزش میگیرم آن را تجربه کنم و در مورد تجربههای خودم بیشتر صحبت کنم. اینکه ما در مورد حرفهای آقای مهندس صحبت میکنیم بسیار عالی است امانگاه من امروز به این شکل است که در مورد قالبی که خودم توانستم از این الگو و آموزش هاخارج کنم صحبت کنم.
آن چیزی که من طی این سالها تجربه کردهام این است که افراد در کنگره نسبت به یکدیگر خیلی متفاوت میشوند، در چه چیزی متفاوت میشوند؟ در عملکردشان، کسی که سفرش را به شکل صحیح انجام دهد و تحت فرمان راهنما باشد قطعاً در حال کاشت بذر بهتری است و حتماً نتیجه بهتری هم خواهد گرفت.
در سالهای گذشته در کنگره اگر سفرتان را با نمره ۱۰ هم قبول میشدید یک دستاورد بسیار عالی بود اما امروز همه در حال تلاش برای گرفتن نمره ۲۰ هستیم، چون فهمیدیم که کنگره خیلی وقت است که از درمان اعتیاد عبور کرده و منتظر اتفاقات بزرگتری هستیم.
بدون هیچ اغراقی امروز در حال تحصیل درجایی هستیم که بزرگترمان، بزرگترین دانشمند است و ما هم دیگر نمیخواهیم که برای نمره ۱۰ یا ۱۲ تلاش کنیم چون این موضوع را متوجه شدهایم که هرچه بکاریم همان را برداشت میکنیم.
راهنمای من یک روز کلام زیبایی بیان کردند، ایشان فرمودند کاش بهجای اینکه ساعتها را گِرد بسازند به شکل ساعت شنی میساختند که انسانها بتوانند نگاه کنند چقدر از وقتشان گذشته و چه مقدار دیگر برایشان وقت باقیمانده است
بعضی از اعضای کنگره را که نگاه میکنم متوجه میشوم که توانستهاند تغییر بسیار زیادی درون خودشان به وجود بیاورند و به عملکردشان که دقت میکنم متوجه میشوم طبق قانون حرکت کردند. من نیز برای اینکه بتوانم مثل آنها بشوم راهی جز تغییر عملکرد خود ندارم
درواقع باید سعی کنم شبیه حرفهایم بشوم، یک نفر را میبینی که خیلی مرتب سفر خود را انجام میدهد، مشارکتهای عالی انجام میدهد حرفهای تأثیرگذاری میزند سیدیهایش را منظم و مرتب مینویسد اما پس از مدتی دیگر خبری از او نیست
این تنها یک دلیل دارد آنهم این است که آن شخص نتوانست شبیه حرفهایی که میزند بشود، نتوانست شبیه مشارکتهایی که انجام میداد بشود، نتوانست شبیه کلماتی که استفاده میکرد بشود، بهطور خلاصه تغییری در او ایجاد نشد
کنگره برای اینکه خودمان را تغییر بدهیم یکزمان محدودی به ما میدهد و اگر بخواهیم این زمان محدود را تمدید کنیم لازم است کارهایی را انجام بدهیم، یعنی برای تمدید پاسپورت کنگرهای من نگاه به تغییر و عملکردم میکنند. این قانون به من گوشزد میکند که در آخر امر، امر اول اجرا میشود یا همان وادی دوازدهم.
این موضوع باعث میشود من همیشه مراقب باشم که در حال کاشت چه بذری هستم، چون در آینده نتیجه آن بذر است که سرنوشت من را تعیین میکند. اگر امروز اینجا دورهم جمع شدهایم، اصلاً اهمیتی ندارد که من استاد جلسه هستم یا نگهبان جلسه هستم
تنها یکچیز مهم است که من این پیام را بدهم که من کاشتم و به نتیجه رسید شما بهتر از من بکارید تا بهتر از من بشوید.و اگر در کنگره حضور دارید سعی کنید که همیشه در حال تغییر باشید چون اگر تغیری درونتان ایجاد نشود تبدیلی هم انجام نمیگیرد
یک آدم کینهای میتواند حس یک آدم کینهای را درک کند، یک پشه حس یک پشه را درک کند، این موضوع ما را با این واقعیت روبرو میکند که اگر من امروز بذر محبت بکارم پس از مدتی میتوانم محبت برداشت کنم و حس یک انسانی که محبت دارد را درک کنم
چقدر خدمتگزاران کنگره بامحبت هستند که از ساعت ۳ شب در اینجا حضور دارند و شرایط را برای ما آماده میکنند تا ما این حس خوب را تجربه کنیم. امیدوارم که بتوانیم از این فضا بهخوبی استفاده کنیم و یک آدم جدیدی از خودمان بسازیم و چیزی که درگذشته بودیم را حفظ نکنیم و من فکر میکنم برای تغییر کلیدی به نام بخشش لازم است
عکس،تایپ،تنظیم و انتشار:مسافر محمدجواد
مرزبان کشیک: همسفر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
50