English Version
This Site Is Available In English

کنگره کار بزرگی انجام داد

کنگره کار بزرگی انجام داد

پنجمین جلسه از دوره هفتم لژیون سردار نمایندگی عطار نیشابوری با استادی: مسافر حسن و نگهبانی: مسافر عباس و دبیری: مسافر محمدعلی خزانه‌داری: مسافر ناصر با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من» در تاریخ ۲ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۵: ۳۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم مسافر خیلی خوشحالم که در جمع شما عزیزان هستم، واقعاً این جایگاه انرژی خاصی دارد در حضور اساتید محترم واقعاً مشارکت سخت است. دستور جلسه امروز وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من است و همچنین کمک من به کنگره و کمک کنگره به من است. از وادی اول تا وادی دوازدهم برای من برای من رهجو یک آموزش است که خروجی کار را ببینم. وادی دوازدهم در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود حال ببینم که امر آخر من چه است. امر آخر، همان امر اول تو است دقیقاً آن خواسته، هدف و نیت اولیه است. خواسته اولیه من ورود به کنگره و درمان من است و اعتیاد من درمان بشود. یک امر ثانویه داریم که من چگونه سفر کنم در وادی اول به ما اشاره می‌کند که با تفکر ساختار آغاز می‌شود و آنچه بدون تفکر است روبه‌زوال است. برای امر، یک تفکر درست و یک نقشه درست بکشیم بعد در ادامه اشاره می‌کند که فقط تفکر، قدرت حل مشکلات نیست باید حرکت کنید. به قول آقای مهندس لنگر کشتی را بکشید و به‌سوی هدف حرکت کنید که بعد از مدت ۱۰ یا ۱۱ ماه در سفر اول، (رهایی) خروجی سفر اول من است.


در ادامه با چه سرعتی و با چه جهتی در این سفر حرکت کنم و همه این عوامل بستگی به من مسافر دارد. اگر در مسیر حرکت کردم به کجا بروم؟ چطوری بروم؟ با چه کیفیتی بروم؟ همه این عوامل به خود من بستگی دارد. در ادامه اشاره می‌شود که با حرکت راه نمایان می‌شود و در ادامه رمز و راز حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری پیمودن آن و آن چیزی را که برداشت کنیم مهم است و آن بذری را که اول می‌کاریم محصول آن را قطعاً برداشت خواهیم کرد. مثلاً اگر گندم بکارید گندم درو می‌کنید. در ادامه اشاره می‌شود که نقطه تحمل بالا برود و سفر، سفر آسانی نیست به‌هرحال پستی بلندی دارد. استاد امین بیان می‌کند از نوک قله به نوک قله دیگری قصد رفتن دارید باید از قله به پایین بیایید و بعد به سمت قله دیگری صعود کنید و این نماد سختی است که انسان چیزی جز تلاشش نیست.
وادی سیزدهم اشاره می‌کند که اگر همه عوامل را رعایت کردید و به انتهای مسیر رسیدید. کاری خاصی نکرده‌اید که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. آقای مهندس از نیروهای مثبت و منفی می‌گویند، فرق بین نیروهای منفی و مثبت در این است که نیروی منفی اول پاداش می‌دهد بعد تاوانش را می‌گیرد اما نیروی مثبت در مسیرش تلاش کنید در آخر کار پاداشش را هم خواهید دید، با دریافت پاداش است که نتیجه کار را حس می‌کنید.
در سفر اول که روی پروژه اوتی هستیم و وظایف رهجو را ازجمله: خوردن دارو در وقت معین نخوابیدن در روز و منظم بودن و... همه کارهایی که در سفر اول برای رهجو منع شده رعایت شود اما من‌بعد از گذشت دو هفته از رهایی آن را حس کردم و پاداش‌ها را دریافت می‌کنید و آن را با هیچ‌چیزی عوض می‌کنید اگر مسیر را درست طی کرده باشیم، رهایی را با هیچ‌چیز معاوضه نمی‌کنیم. در سی دی وظایف رهجو مهندس می‌فرماید: اعتیاد یک امر خوب نشدنی است. کنگره کار بزرگی برای مصرف‌کنندگان انجام داد، سلامتی را نداشتیم و حال به دست آوردیم خیلی ارزشمند است، چون تاریکی را تجربه نموده‌ایم. همیشه شنیده بودیم که بزرگ‌ترین نعمت سلامتی است اما وقتی‌که آن را از دست می‌دهید آن را بهتر می‌فهمید و در بخش دوم دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره سلامتی مرا به من بازگردانید و من هر کاری در این مسیر انجام بدهم و هر کمکی بکنم واقعاً برای خودم انجام دادم چون این سلامتی راحتی به دست نمی‌آید بیرون از کنگره میلیاردها تومان خرج کنید، نمی‌توان آن حال خوشی را که در کنگره‌دارید به دست آورد. کسانی مشاهده می‌شوند یا به‌زور حالش را خوب نگه می‌دارد یا توانایی آن را ندارد.
درمان در خود کنگره معنا دارد آقای نقیب‌زاده راهنمای محترم به دوستانشان آدامس نیکولایف را برای درمان سیگار در بیرون از کنگره پیشنهاد کردند و هیچ‌کس توانایی خوب شدن را نداشت و در کنگره فقط درمان می‌شوید به خاطر جهان‌بینی است. در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود: زمانی است که من به رهایی می‌روم وادی سیزدهم هشدار می‌دهد که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است و هنوز به آن تعادلی که مدنظر کنگره است نرسیده‌اید و با انجام سفر دوم به پختگی می‌رسید و تجربه کسب می‌کنید. در آخر سفر دوم تازه به خودشناسی برسید سفر دوم مدتی نامعلوم دارد پس زمان برایش تعریف‌نشده است.
در ادامه برای دنور شدنم می‌گویم در جشن گلریزان من ۱۰ میلیون تومان پرداخت کردم و به خانه بازگشتم و یاد حرف راهنمای محترم مهران افتادم که اگر چیزی از شما کنده نشده است وارد بازی نشده‌اید همش این افکار در ذهنم بود و با خودم گفتم اگر در جلسه بعد مشارکت به من رسید، اعلام می‌کنم، در جلسه‌ای که پهلوان خانم نرگس استاد جلسه بودند مشارکت به من نرسید و به دقایق انتهایی جلسه رسیدیم، در آخر استاد جلسه گفتند که چه کسی مشارکت به او نرسد حالش بد می‌شود من دستم را بلند کردم ولی در همان هنگام با خودم در جنگ بودم که آیا دنوری را اعلام کنم یا نکنم و بعدازاینکه دنوری را اعلام کردم یک‌بار سنگین از روی شانه من برداشته شد خیلی احساس سبکی داشتم و احساس کردم که یک پله ارتقا یافتم و در ادامه استاد امین اشاره می‌کند که تا رها نکنید گشایشی برای شما اتفاق نمی‌افتد و من آن گشایش را واقعاً احساس کردم و آن حال خوب بعدش بسیار به من انرژی داد. ممنون که با سکوتتان به صحبت‌های من گوش کردید.


تایپ و نگارش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .