English Version
This Site Is Available In English

زمان یک محدودیتی است که باعث رشد می‌شود

زمان یک محدودیتی است که باعث رشد می‌شود

جلسه دوازدهم از دور اول لژیون سردار نمایندگی پردیس با دستور جلسه "وادی دوازدهم (در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود) و تاثیر آن روی من" به استادی راهنما همسفر مبینا، نگهبانی راهنما همسفر زهرا و دبیری همسفر میترا روز سه‌شنبه ۲ بهمن ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۵:۰۰در محل نمایندگی پردیس آغاز به کار نمود.


سخنان استاد:
در ابتدا خدا را سپاسگزارم بابت حضور در لژیون سردار و کنگره، از نگهبان عزیز خانم زهرا خیلی ممنونم که من را به عنوان استادی دعوت کردند. در رابطه با دستور جلسه که وادی دوازدهم هست، همه می‌دانیم که از مثال گندم در آن استفاده شده است، ولی مثال گندم را من می‌خواهم به یک شکل دیگری بیان کنم وقتی که یک گندم می‌خواهد کاشته شود، آن کشاورزی که قرار است گندم را بکارد، دستش را در کیسه قرار داده گندم را به محلی می‌برد که قرار است کاشته شود و از یک ارتفاعی آن گندم را رها می‌کند ،حالا آن حسی که گندم دارد چیست؟ حس ترس نگرانی، که چرا پرت شده است؟ و وقتی می‌افتد فرو می‌رود در تاریکی هیچ چیز را نمی‌بیند در کنارش آن حس‌ها کجاست؟ چرا کسی به من کمک نمی‌کند؟ وقتی پرت می‌شود در تاریکی خاک با آن عشقی که در درونش وجود دارد گندم را به آغوش می‌گیرد و آن حس دیگری را به گندم می‌دهد که اینجا گندم آن قدرت اختیار را دارد که آیا من تبدیل به یک گندم پوسیده که هیچ ثمری ندارد بشوم؟ یا آن حس ترس و نگرانی که اینجا کجاست تبدیل به  یک ذره سبز بشوم؟ وقتی از آن تاریکی بیرون می‌آید نور را می‌بیند؛ پس آن سقوط خوب بوده است من تکامل و رشد پیدا کردم و آن دیدن نور ارزشش را داشت آن نگرانی ارزشش را داشت که نور را ببینم.

حالا این حکایت ماست که ما وقتی در تاریکی قرار می‌گیریم دقیقا همان پرت شدن هست از همه جا رانده می‌شویم خانواده و اطرافیان ما را طرد می‌کنند، همه مشکل داریم چرا حال من باید اینجوری باشد و این درگیری هست که من در آن قرار گرفتم، حالا اینجا نیروهای الهی به کمکت می‌آیند تو را در آغوش می‌گیرند در واقع ما در کنگره کم‌کم نور را می بینیم که اینها همه مستلزم زمان است یعنی یک شبه هیچ دانه‌ای سبز نمی‌شود نیاز به زمان دارد. بزرگترین چیزی که خودم در وادی دوازدهم یاد گرفتم که استادهای عزیز ما می‌گویند زمان است که ما در هر چیزی باید زمان را در نظر بگیریم ولی چیزی که من دریافت کردم این بود که همیشه افتادن بد نیست؛ گاهی وقت‌ها هم خوب است. از وادی دوازدهم  یاد می‌گیریم هر چیزی که در زندگی من اتفاق می‌افتد آن را در ذهنت بیاوری که همیشه سقوط کردن بد نیست، در موضوعاتی که در اطراف ما وجود دارد و ما ضربه می‌خوریم این است که زمان را حذف کردیم، یعنی بدون اینکه زمان را در نظر بگیریم می‌خواهیم به آن برسیم زمان یک محدودیت است ولی در بعدهای دیگر مثلاً در خواب پارامتر زمان نیست ولی در بعد خاکی زمان قرار گرفته که من آموزش بیشتر بگیرم، این محدودیت من را رشد بدهد.

اما ارتباط لژیون سردار با وادی دوازدهم وقتی که یک تازه‌وارد، وارد کنگره می‌شود، می‌گویند باید به او فرصت بدهیم؛ چون حالش خوب نیست ولی بعد از آن وقتی به او زمان داده می‌شود، کم‌کم وارد لژیون سردار می‌شود و برای جایگاه‌هایی که در لژیون سردار هست نیاز به زمان داریم ،زمان به من کمک می‌کند که ظرفیت در من شکل بگیرد تا وقتی آن جایگاه به من داده شد، باعث تخریب خودم و دیگران نشوم. در آخر می‌خواستم بگویم چرا اصلاً عضو سردار شدم، زیباترین چیزی که خودم در کنگره متوجه شدم این جمله بود که ما یک سری آدم‌های بودیم که در عمق آتش بودیم حالا یک سری آدم‌ها به ما کمک کردند و ما را از آتش بیرون کشیدند، ما برای این عضو لژیون سردار می‌شویم که یک چراغ را روشن نگهداریم، برای آدم‌هایی که هنوز در آتش هستند، برای اینکه تقدیر کنی از آن رهایی که به دست آوردی نه برای معامله کردن. امیدوارم که با توجه به زمانی که وجود دارد هر خواسته‌ای که در لژیون سردار دارید به آن برسید.

تایپ و ویرایش: همسفر میترا دبیر لژیون سردار
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .