جناب آقای مهندس، در سیدی خشم در مورد حس صحبت میکنند؛ ما در کنگره بحث جسم و روان و جهانبینی داریم که در ۱۴ وادی شروع میشود؛ ما برای درمان این سه مورد؛ باید در مورد آنها شناخت داشته باشیم. بدون حس هیچ حرکتی انجام نمیگیرد چه در صور پنهان، چه در صور آشکار. جایگاه حس در سینه یا همان قلب است. مثلاً ما احساس خشم، ناامیدی، جاهطلبی و یا کمک به دیگران را داریم که بعضی از این حسها در جهت مثبت هستند؛ ولی بعضی در جهت منفی که مثلا حس ناامیدی، القای شیطان است.
ما ۵ حس درونی و ۵ حس بیرونی داریم و یک حس مشترک به نام حس ششم که رابطه این پنج تا حس است. ما حسهای دیگران را نمیتوانیم ببینیم، نمیتوانیم درک کنیم؛ ولی وقتی میتوانیم درک کنیم و هم نام آنها باشیم (مثلا ما حس بین دو پرنده یا دو پشه به یکدیگر را نمیتوانیم درک کنیم) ما برای اینکه هرچیزی که هست را درک کنیم؛ باید تمنای دل داشته باشیم، وقتی تمنای دل باشد《الهام》شکل میگیرد. از یک منبع به ما الهام میشود که؛ مانند یک عطر است. بستگی به خودمان دارد که الهام مثبت باشد یا منفی، مثلا: شخصی میخواهد میکروبی اختراع کند برای درمان بیماریها؛ ولی در مقابل، شخصی به دنبال میکروبی میگردد که مانند یک بمب در میان مردم بیندازد و باعث بیماری شود.
ما برای اینکه بخواهیم چیزی را درک کنیم به ما الهام میشود و بعد تصویر میگیرد؛ وقتی انسان پالایش و تزکیه بیشتری داشته باشد، باعث صعود انسان میشود و در آخر آقای مهندس میفرمایند: حس مانند خداوند است در تمام هستی و نیستی وجود دارد؛ ولی قابل رویت نیست؛ اما هم نام خودش قابل حس است.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ثریا (لژیون نهم)
ویراستاری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر معصومه (دبیر سایت)
ارسال: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر پروین (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی قیدار
- تعداد بازدید از این مطلب :
299