جلسه دوازدهم از دوره هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خواجو با استادی همسفر فریده، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر بتول با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تأثیر آن بر روی من» روز دوشنبه ۱ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از خداوند، آقای مهندس، خانواده محترم ایشان، ایجنت، مرزبانان و نگهبان جلسه همسفر مریم که به من اجازه دادند تا خدمت کنم، سپاسگزارم.
دستور جلسه این هفته وادی دوازدهم، «در آخر امر، امر اول اجرا میشود» است. هر خواسته، هدف و تصویر ذهنی که داریم در آخر امر به دست میآید؛ یعنی بعد از اینکه حرکت و تلاش کردیم و برای پارامترها مراحل مختلف را گذراندیم، در آخر به آن خواسته و هدف میرسیم و این امر در تمامی مشکلات و امورات زندگی کاربرد دارد. یکی از آن پارامترهایی که گفتم: همان زمان است.
نیروی القا به معنی انتقال اطلاعات و آگاهی است، احیا؛ یعنی زنده کردن و از تاریکیها به روشنایی رفتن و نیروی تحرک بیشترین اساس حرکت کردن و تغییرات در ما است؛ باید این را بدانیم که بار مسئولیت و انجام عمل بر عهده خود ما است. برای مثال؛ درمان اعتیاد مسافران بر عهده خودشان و امر اول آنها است.
به تعادل رسیدن جسم، روان و جهانبینی که در اثر مصرف موادمخدر، دچار تخریب شده است، بعد از پذیرش اینکه شرایط برای هر فرد متفاوت است و با مد نظر گرفتن پارامتر زمان؛ یعنی با گذشت ده الی یازده ماه میتواند به درمان میرسند.
یکی از هدفهایی که من در گذشته داشتم، این بود که بتوانم، خوابم را تنظیم کنم؛ یعنی بتوانم زود بخوابم و زود بیدار شوم؛ چراکه من هر روز ساعت ۱۰ یا ۱۱ بیدار میشدم. اما با گذشت زمان توانستم به این هدف برسم و در این مسیر سیدی استاد امین بسیار مؤثر بود، الان من صبحها ساعت ۷ یا ۸ بیدار هستم، چرا؟ چون ابتدا خواستم که این کار را انجام دهم، تلاشم را بیشتر کردم، سیدی خواب استاد امین را خوب گوش کردم که در این مسیر بسیار برایم مؤثر بود و زمان نیز دارای اهمیت بسیاری بود. کمکم توانستم زمان بیدار شدن از خوابم را به ساعت ۷ و نیم، ۸ برسانم؛ یعنی در آخر به آن هدف اصلی و اولیه رسیدم.
قبلاً بسیار تلاش کرده بودم که صبح زود بیدار شوم، این کار را میکردم؛ ولی بعد از چند روز دوباره به حالت اولیه برمیگشتم؛ چراکه پارامتر زمان رو حذف کرده بودم.
در رابطه با حذف کردن پارامتر زمان یک تجربه بدی هم داشتم، میخواستم مهارتی را یاد بگیرم، دوست داشتم زودتر به آن مهارت برسم و مهارتی که باید طی ۷ یا ۸ ماه فرا میگرفتم را در مدت زمان یک هفته یاد گرفتم. درست است که به آن مهارت رسیدم؛ اما نتیجه آن چیزی به جز خوب نبودن حالم و از دست دادن انرژی نبود. درست مثل مسافری که سقوط آزاد میرود یا فردی که درمان اعتیاد را با روش غلط انتخاب میکند. درست است که ترک کرده؛ اما همچنان حالش بد است؛ چراکه هنوز درمان نشده است.
در آخر هم دوست دارم صحبتی که راهنمایم با من کرد را بگویم، اینکه هدفم از آمدن به کنگره چیست؟ این موضوع بسیار مهم است و باید به این موضوع فکر کنیم. میدانم بعضی از ما هدفمان این است که مسافرمان رها شود، درست است که در ابتدا با این هدف وارد کنگره شدیم؛ اما در ادامه مسیر این هدف اشتباه است؛ چراکه این هدف فقط مربوط به خود مسافران است. بنابراین، من باید سعی کنم، هدفی را انتخاب کنم که مربوط به خودم باشد و پارامتر زمان را در نظر بگیرم، خودم را با کسی مقایسه نکنم؛ زیرا هرکسی شرایط و وضعیت مربوط به خودش را دارد و نباید خودمان را با فرد دیگری مقایسه کنیم.
امیدوارم همه به خواستهای که داریم، برسیم.
تحویل شال مرزبانان دوره نهم
مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر فرهاد
عکس: همسفر هیلدا رهجوی راهنما همسفر لیلی (لژیون نوزدهم)
تایپ: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر منصور (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
108