English Version
This Site Is Available In English

نیروی مکمل، ارتقادهنده انسان‌ است

نیروی مکمل، ارتقادهنده انسان‌ است

جلسه دوم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی میرداماد به استادی همسفر راحله، نگهبانی پهلوان همسفر سحر و دبیری پهلوان همسفر نجمه با دستور جلسه «وادی دوازدهم (در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود) و تأثیر آن بر روی من» روز دوشنبه 1 بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

«در آخر امر؛ امر اول اجرا می‌شود». امر، یعنی دستور و فرمان، یعنی در آخر دستور یا فرمان، دستور یا فرمان اول اجرا می‌شود. فرمان یعنی شو شود، یعنی وقتی می‌گوییم یک کاری انجام شود، آخرش انجام می‌شود و شرط انجام آن کار حرکت ما است.

نکته‌‌ مهم این وادی زمان است و زمان لازم است تا تغییر، تبدیل و ترخیص صورت بگیرد. در بی‌زمانی همه چیز را در ذهنمان سریع می‌سازیم. مثالی که همیشه آقای مهندس می‌فرمایند: «اگر بگوییم، پپسی کولا به اندازه دو متر و رنگ بنفش، سریع در ذهن همگی ما ساخته می‌شود؛ ولی در جهان فیزیکی و زمین حتماً نیاز به زمان داریم»، یعنی هر خواسته یا دستوری می‌تواند با گذشت زمان به اجرا درآید.

هم خلقت و هم هر فردی برای این‌که به نتیجه دلخواه برسد، باید زمان را سپری کند و هر کس بخواهد زمان را حذف کند، دچار مشکل و معضل می‌شود؛ پس در نتیجه هیچ راهی برای حذف زمان وجود ندارد. مثلاً برای پس‌انداز کردن، درس خواندن، درمان بیماری‌ها، درمان اعتیاد، آموزش شنا، خیاطی و حتی درمان سیگار، دریافت شال راهنمایی و در همه کارهایمان نیاز به زمان داریم. مثلاً کسانی که سریع سیگار کشیدن را قطع کردند، دچار کولیت و سایر بیماری‌ها شدند یا مثلاً غذاهای کنسروی، زمان را حذف می‌کنند؛ ولی باعث مشکلات گوارشی می‌شوند.

برای دریافت شال راهنمایی، فقط تصویرسازی ذهنی کافی نیست، خود من هم باید تلاش و حرکت کنم و زمان را هم در نظر بگیرم تا ان‌شاءالله این امر اول، در آخر اجرایی شود. برای درمان مسافرهایمان هم باید زمان را در نظر بگیریم و ۱۰ الی ۱۱ ماه صبر کنیم تا جسم، روان و جهان‌بینی آن‌ها به تعادل برسد؛ در نتیجه حرکت مسافرهایمان و صبر ما در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود و ان‌شاءالله نوبت گرفتن گل رهایی فرا می‌رسد.

رهایی مانند بذری است که کاشته می‌شود؛ اما زمان می‌برد تا این بذر به ثمر بنشیند. اتفاق قشنگی که در کنگره برای من پیش آمد، دو سال است که عضو لژیون سردار شدم. سال اولی که به کنگره آمده بودم، درکی از بخشش نداشتم و به آن دانایی و آگاهی نرسیده بودم و همیشه می‌گفتم تا الآن درگیر اعتیاد بوده‌ایم و دیگر وقت آن است که به زندگی‌ خود سر و سامان بدهم، شاید باورتان نشود که نتوانستم وسیله‌ای برای زندگی‌ام بخرم و نه به خودم اجازه دادم که عضو لژیون سردار بشوم و یا کمکی به کنگره کنم؛ ولی خدا را شکر با آموزش‌های کنگره60 این تفکر و آگاهی در من راحله رشد کرد و فهمیدم که در قبال کمک‌هایی که کنگره به من کرده است و به زندگی من آرامش بخشیده است و مهم‌تر از همه مسافرم درمان شده است؛ پس من هم باید به کنگره کمک کنم و ذره‌ذره شروع به حرکت برای عضو شدن در لژیون سردار کردم، امیدوارم در آینده بتوانم در جایگاه دنوری و پهلوانی قرار بگیرم.

اکنون با تصویرسازی و حرکت کردن توانستم در آخر به خواسته‌ام برسم و عضو لژیون سردار شوم و توانستم با عملی کردن بحث بخشش به زندگی‌ام نیز سر و سامان بدهم. برای رسیدن به آخر امر بایستی از مراحل تغییر و تبدیل عبور کنیم تا به مرحله نتیجه یا ترخیص برسیم. اگر این سه مرحله در هستی انجام نمی‌گرفت، هستی به حالت سکون درمی‌آمد و بلافاصله متوقف و متلاشی می‌شد. مثلاً برای تغییر، انسان باید ذره‌ذره تغییر کند و تبدیل به یک انسان دیگر شود؛ پس تا زمانی که تغییرات انجام نشود، تغییر و تبدیل انجام نمی‌شود. برای مثال در یک زمین خالی، باید تغییرات ایجاد شود و آجرها روی هم قرار بگیرند، سیم‌کشی، گچ کاری و... انجام شود تا تبدیل به یک ساختمان شود و بعد به مرحله ترخیص برسد تا قابل استفاده برای سکونت و زندگی شود.

سه نیرویی که ما را به نتایج دلخواه یا آخر امر هدایت می‌کند: القا، احیا و تحرک یا حرکت است. بدون این سه نیرو هیچ تغییر، تبدیل و ترخیصی انجام نمی‌گیرد. القاء، یعنی انتقال اطلاعات و آگاهی چه مثبت و چه منفی از طریق مستقیم و غیرمستقیم مانند گلی که در کنار یک گل خوشبو باشد، آن هم خوشبو می‌شود. هرگاه فردی برای خروج از تاریکی‌ها خودش اقدام کند، بلافاصله نیروهای القاکننده به یاری‌اش خواهند آمد. وقتی شاگرد آماده باشد، صدای پای استاد را می‌شنود. احیا، یعنی زنده کردن و بزرگ‌ترین احیاکننده، قدرت مطلق است که مردگان را زنده می‌کند.

کسانی که در تاریکی و رنج و عذاب هستند یا افراد مصرف‌کننده مواد مخدر با مردگان فرقی ندارند. انسان‌ها و نیروهایی که به این انسان‌ها یاری می‌رسانند و باعث تغییر، تبدیل و ترخیص آن‌ها می‌شوند، نیروهای احیاکننده هستند، مثل راهنمایان کنگره که نیروی احیاکننده هستند. تحرک یا حرکت، اساس هستی و اساس تغییرات و تبدیلات است. خداوند می‌فرمایند: «از تو حرکت از من برکت». سکون، هیچ معنایی ندارد و با سکون به هیچ چیزی نخواهیم رسید. با حرکت است که همه چیز به وجود می‌آید. هیچ چیز در هستی ثابت نیست و اگر چیزی ثابت شود سقوط می‌کند.

نیروهای تخریبی و بازدارنده، این نیروها به صورت نیروی مکمل عمل می‌کنند و می‌توانند ارتقادهنده انسان‌ها باشند. در هستی همه چیز بر مبنای ضدش قابل تشخیص است، مثلاً تا مرگ نباشد، حیات مفهومی ندارد. اگر قرار بود همه چیز به‌درستی و در راه مستقیم پیش برود و نیروهای بازدارنده وجود نداشته باشند، تکامل صورت نمی‌گرفت. شیطان ضد خداوند نیست، بلکه مخلوق خداوند است.

اختیار؛ به انسان اختیار کامل داده شده ‌است تا هر فردی جبهه خودش را انتخاب کند و برای وارد شدن در هر گروهی چه روشنایی و چه تاریکی، باید انسان بهایش را پرداخت کند و یک سری کارها را باید انجام دهد تا قبولش کنند و مجانی نیست، در تمامی مراحل بار مسئولیت بر عهده خود شخص است.

دست‌های آسمانی، فقط القای افکار را انجام می‌دهند. انجام عمل بر عهده خود انسان است. هر کس که یک سال از رهایی‌اش می‌گذرد و در سفر دوم است، باید هر سال درخت بکارد. ما بچه‌های کنگره آن‌قدر زمین خراب کرده‌ایم و شاید بتوانیم با کاشت درخت آن را جبران کنیم و بعد از کاشت درخت، باید مراقبت از آن را انجام دهیم و شاهد رشد آن باشیم. اگر خشک شود، باید سال بعد دو درخت بکاریم.

کلام آخر اینکه در صبر، بی‌صبری جایز نیست و صبورانه باید در انتظار زمان بمانیم؛ پس هر چیز در زمان خودش رخ می‌دهد. باغبان، حتی اگر باغش را غرق آب کند، درختان خارج از فصل خود میوه نمی‌دهد. هر گلی در زمان خودش شکوفا می‌شود؛ پس صبر داشته باش.

تایپ و نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (تایپیست)، عضو لژیون سردار
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه، عضو لژیون سردار
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر فریناز نگهبان سایت، عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .