به رسم کنگره، لطفاً خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان، علی هستم، مسافر.
با بیست سال تخریب وارد کنگره شدم.
آخرین آنتیایکس مصرفی: تریاک
به روش DST با داروی OT
مدت ۱۱ ماه سفر کردم، با راهنمایی استاد عزیزم مهدی سلطانی.
ورزش در کنگره: شنا
در حال حاضر ۱۳ سال است که آزاد و رها هستم.
علی آقا، در ابتدا لطفاً کمی از خودتان بگویید.
خدا را شکر که هم اکنون در کنگره هستم و آموزش میگیرم. اگر کمی بخواهم به گذشته خودم برگردم، باید بگویم که در ابتدای ورودم به کنگره، با حال روحی و روانی خیلی بدی وارد شدم. در تاریکی و ظلمات بسیاری بودم و کنگره نوری در زندگی من شد. خدا به من لطف کرد چون خیلی تلاش میکردم و به دنبال راهی برای خلاص شدن از این حال بد بودم ولی راهی پیدا نمیکردم. وقتی وارد کنگره شدم، آن نور را پیگیری کردم. به اعتقاد من اگر چارچوب و قوانین کنگره را رعایت کنی، میتوانی به آن چیزی که میخواهی برسی. حقیقتش این است که کنگره من را به آن چیزی که میخواستم رساند و از این بابت از آقای مهندس بسیار تشکر میکنم.
در مورد دستور جلسه، کمک من به کنگره و کمک کنگره به من، فکر میکنید توانستهاید قدری کمکهایی که کنگره در حقتان کرده جبران کنید؟
اصلاً و ابداً. کنگره زندگی کردن درست و واقعی را به من یاد داد. من به واسطه آموزشهای کنگره توانستم با خانوادهام زبان همدیگر را بفهمیم. این لطف کمی نیست. کنگره بود که من را به حال خوش و تعادل رساند. در دوری از ضد ارزشها لااقل متوجه کارهای ضد ارزشم شدم و فهمیدم کجای زندگیام ارزش است و کجای زندگیام ضد ارزش. اگر من زرنگ باشم، کاملاً میتوانم راه درست و غلط را تشخیص دهم چون اینجا با این منابعی که کنگره در اختیار من قرار داده، همه چیز برای من روشن و واضح است. حالا اگر خودم نخواهم، آن دیگر مشکل خودم است که باید از خداوند بخواهم که آن تفکر در من نهادینه شود تا بتوانم از این همه منابع و امکاناتی که کنگره ۶۰ به صورت کاملاً رایگان در اختیار من قرار داده، استفاده کنم. در مورد همین کمکهای مالی و آموزشی، باید حتماً ما هم سهیم باشیم، چون قبلاً و در گذشته دیگران به ما کمک کردند. افراد و راهنمایانی بودند که به ما کمک کردند، صحبتها و حرفهای ما را گوش دادند، برای ما وقت گذاشتند و ساعتها و روزها پای ما ایستادند. آدمهایی بودند که برای من هزینه کردند، جا و مکان برای ما تهیه کردند، همه جور امکانات برای ما فراهم کردند تا ما بیاییم و درمان شویم و به حال خوش و تعادل برسیم. حالا وظیفه من چیست؟ وقتی نگاه میکنم، این حال خوشی که به دست آوردهام اصلاً با هیچ پولی قابل مقایسه نیست. همزبان شدن من با خانوادهام را با هیچ پولی نمیشود قیاس کرد. در جامعه که نگاه میکنم، این اختلاف دیدگاهی که بین اعضای کنگره و افراد بیرون وجود دارد، این تفاوت نگاه و رفتار اصلاً با هیچ مقدار هزینه مالی قابل قیاس نیست.
در راستای کمک کنگره ۶۰ و در بخش آموزش، چه کمکهایی به افراد میشود؟
در بخش آموزش و صور پنهان، کمکهای بسیار زیادی به من شد و من را به معنای واقعی نجات داد. خود من بالای ۳۰ سال درس خواندم در دانشگاههای مختلف و با استادهای بسیاری کار کردم تا مقطع دکترا، ولی واقعاً هیچکدام از این درسها و آموزشهایی که کنگره به من داد، در هیچکدام از این درسها نبود. ولی کنگره آمده و دست گذاشته روی جاهایی که اگر به آنها عمل کنیم، ما را دور میکند از گرفتاریها، آسیبها و مشکلاتی که الان در جامعه هست و ما خدا را شکر از آنها به دور هستیم. من فقط الان با چنگ و دندان میخواهم که در کنگره بمانم و از این آموزشها استفاده کنم. من کمکی به کنگره نمیتوانم بکنم و این کنگره است که به من کمک میکند. کنگره استادی دارد به نام مهندس دژاکام که گاهی اوقات ممکن است برای بعضیها فرسنگها فاصله داشته باشد، ولی راه و صراط مستقیم را نشان میدهد. من با شنیدن صدای مهندس از طریق سیدیها و آموزشهایشان و از طریق درسهایی که به ما میدهند، اگر با گوش جان این صدا را بشنوم و به دنبال این نور بروم، قطعاً به همان هدف که در پایان این صراط مستقیم، حال خوش و زندگی خوب و درست است، خواهم رسید.
قدری از کمکهایی که کنگره به شما کرده برایمان بگویید.
کمکهایی که کنگره به من کرده، واقعاً قابل شمارش نیست. من از همان روز اولی که وارد کنگره شدم، همه چیز در اختیار من بود، بدون هیچ توقعی و به صورت کاملاً رایگان. از مشاوره تازهواردی، قسمت OT، نشریات و مرزبانی، راهنما و مطالب آموزشی درجه یک، از همه مهمتر آن محبت و دوستی و آن عشق واقعی. فقط خواسته آنها این بود که من حرف راهنمایم را گوش کنم و آن حال خوش را بتوانم درک کنم. امیدوارم که همه بچهها بتوانند با رعایت کردن چارچوب و قوانین کنگره به آن حال خوش واقعی برسند.
علی آقا، در بحث خدمت کردن، با توجه به اینکه شما و اعضای خانوادهتان پهلوان هستید، توانستهاید لطف کنگره را جبران کنید؟
نه، هرگز. من اگر خدمتی هم کردم، فقط برای حال خوش خودم بوده و در نهایت حال خودم خوب شده. کنگره واقعاً چیزهایی که به من داده، نمیشود با هیچ چیزی مقایسه کرد. من اگر راهنما شدم، خودم دارم آموزش میگیرم. اگر کمک مالی کردم، به خودم خدمت کردم. خودم بخشش و گذشت را یاد گرفتم. اتفاقاً همیشه میگویم باید قدردان کنگره و آقای مهندس باشیم که اجازه میدهند که ما این خدمتها را انجام دهیم. کوچکترین کاری که کنگره کرد، من و خانوادهام را همزبان کرد. یک روزی من اصلاً حرف هیچکدام از اعضای خانوادهام را نمیفهمیدم. به نظر شما آیا میشود روی این قیمت گذاشت؟ من واقعاً ممنون کنگره و آقای مهندس هستم. واقعاً در مقابل این همه خدمت و محبتی که کنگره در حق ما و برای ما میکند، ما هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم. من بارها گفتهام، یک روزی (قبل از کنگره) من همه چیز داشتم ولی واقعاً هیچ چیز نداشتم. همیشه حالم بد بود و هیچ چیز برایم لذتی نداشت. ولی الان بعد از گذشت ۱۳ سال میبینم که چقدر کنگره به من لطف و محبت کرده، واقعاً هیچ جوره نمیشود این لطف و محبت را جبران کرد.
علی آقا، راجع به دستور جلسه، اگر مطلبی هست که من سؤال نکرده باشم و خودتان بخواهید بگویید، بفرمایید.
از شما و از بچههای سایت نمایندگی لویی پاستور تشکر میکنم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را برای من و همه اعضای کنگره آماده کردند که همه بتوانند بیایند و آموزش بگیرند و به درمان و حال خوب برسند. از راهنمای خودم تشکر میکنم که همیشه با کمال صبر و مهربانی برای من زحمت کشیدند. امیدوارم همیشه و هرکجا که هستند موفق و پیروز باشند.
تایپ و تهیه گزارش: مسافر محمد (لژیون16)
ویرایش و بارگزاری: مسافر حسام(لژیون16)
- تعداد بازدید از این مطلب :
150