جلسه چهاردهم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی دکتر مسعود، به استادی راهنمای محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر عرفان و دبیری مسافر بهزاد با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» پنجشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛ خداوند را شکر میکنم که یکبار دیگر توفیق خدمت در این جایگاه را دارم. انشاءالله همه مسافرهای سفر اول جایگاه استادی را تجربه کنند. دستور جلسه امروز کمک من به کنگره و کمک کنگره به من است. قسمت دوم دستور جلسه ما تولد اولین سال رهایی هومن عزیز را در کنار هم جشن میگیریم. وجود این دستور جلسه برای من مسافر یک بهجای خود است. فراموشکردن بعضی خاطرات سخت گذشته مانند غم و افسردگی، باعث آرامش انسان میشود. برای ما فراموشکردن بعضی مسائل خطرناک است. برای اینکه من فراموش نکنم که در کجا قرار داشتم و با چه چالشهایی دستوپنجه نرم میکردم؛ و در حال حاضر در چه جایگاهی قرار دارم. یادآوری بعضی اتفاقات اگر چه تلخ است و عبور از آنها ما را در راستای حس خوشبختی قرار میدهد. زمانی که حس خوشبختی را تجربه کردیم، سیستم ما را در مسیری قرار میدهد که چه بخواهیم و چه نخواهیم خوشبختی را تجربه کنیم. زمانی هم که درگیر فراموشی بشویم در راستای سقوط قرار میگیریم و در چاله گرفتاری و ناامیدی اسیر میشویم. وقتی یکی تازهوارد میشود، کنگره کاملاً رایگان آغوش خود را برای او باز میکند. من خودم نباید فراموش کنم که یک روزی چقدر مواد مصرف میکردم و هیچکس من را باور نداشت. من با تمام ناامیدی و گرفتاری وارد کنگره شدم. یک راهنمایی من را در آغوش گرفت و گفت ناراحت نباش مرد، با هم درستش میکنیم. کنگره از هزینههای مالی زیاد من جهت خرید مواد جلوگیری کرد. کنگره یک راهنمایی در اختیار من قرار میدهد که در هیچ کجا یافت نمیشود. پیوند محبت بین من و او برقرار است که از هزار سر بیگانه، اما از هزار نفر آشناتر است. تمام مشکلاتم را با او در میان میگذارم و برای حل آن من را راهنمایی میکند. کنگره تمام صفتهای ضدارزشی من مانند حسادت، خشم را تبدیل به عشق کرد. در بیرون از کنگره هزینههای زیادی برای تراپی میشود که نتیجه مطلوبی ندارد. من هر کاری که از دستم برمیآید باید برای این مجموعه انجام بدهم.
قسمت دوم دستور جلسه تولد هومن است، پیام ایشان را میخوانم؛ انسانهایی که همواره اجرای عمل سالم را بر خواسته هاب شخصی خویش مقدم دانستهاند پیامآور آرامش در مکانهایی هستند که به جهت انجاموظیفه حاضر میشوند. هومن با مصرف انواع قرص و هروئین و با حال بسیار خراب وارد کنگره ۶۰ شد. هومن با گوشبهفرمان بودن، از گذرگاههای سخت عبور کرد و به رهایی رسید. هومن به راهنمای خودش و کنگره ۶۰ اعتماد کرد و با امید در مسیر درمان حرکت کرد. به برکت کنگره و اجراییکردن فرامین راهنما، مشکل فشارخون من برای همیشه برطرف شد. هومن عزیز در قسمت نشریات در حال خدمتگزاری است. انشاءالله شال راهنمایی را به گردن بیندازد. تولد اولین سال رهایی هومن را در رأس به جناب مهندس و همسفر محترمش تبریک میگویم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
مسافر هومن:
سلام دوستان هومن هستم یک مسافر؛ از تمام مسافران و همسفران که در جشن بنده حضور دارند تشکر میکنم. امیدوارم همه سفر اولیها این جایگاه را تجربه کنند. من باحال خراب وارد کنگره شدم. برای داشتن تعادل و قرار، باید هر نیم ساعت یکبار مواد مصرف میکردم. از حسین آقا قرهداغی تشکر فراوان دارم. از لژیون محترم مرزبانی قدردانی میکنم. از جناب مهندس و خانواده محترمشان کمال تشکر و قدردانی را دارم. از همه شما که هنگام اعلام تازهواردین با تشویق گرمتان به من قوت قلب دادید متشکرم. من دوست دارم تا جایی که توان دارم در کنگره حضور داشته باشم. من از همسفران خودم، مادر و دختر عزیزم بابت همراهی من تشکر میکنم. کنگره ۶۰ من را احیا کرد و فرصت ارزشمند زندگی را به من داد. از همه خدمتگزارانی که در این مدت به من خدمت کردند تشکر میکنم. از اینکه به عرایض بنده توجه کردید از همه شما متشکرم.
تایپ: مسافر علی
عکس: مسافر محسن
ویرایش و تنظیم: مسافر محمود
- تعداد بازدید از این مطلب :
179