چهارمین جلسه از دوره پنجاهم کارگاههای صبحگاهی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی پارک لاله، به استادی ایجنت محترم مسافر کاوه، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه «کمک من به کنگره کمک کنگره به من» پنجشنبه ۲۷دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۶ صبح آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان کاوه هستم یک مسافر، خدا را شکر میکنم که عضو خانواده کنگره هستم و در جمع شما هستم.دستور جلسه کمک من به کنگره و کمک کنگره به من، آن قسمت اول که کمک من به کنگره است، درواقع کمک من به خودم است.این را من تجربه کردهام هرکجا من خواستهام به کنگره کمک کنم کاملاً به خودم کمک کردهام
اصلاً خارج از این چیزی احساس نکردهام، بخش دوم هم که میشود کمک کنگره به من، کمک کنگره به من محدود نمیشود در فضای کنگره، کنگره به من کمک میکند من میروم در خانواده، خانوادهام آموزش میگیرد، خانواده من میروند در اجتماع و این پخش میشود به زیبایی خیلی روان این آموزش پخش میشود
بعضیاوقات فکر میکردم که چرا من میآیم به کنگره، چون اطرافیانم برایشان عجیب بود و شاید بعضیاوقات به نظرشان مسخره می آمد، به خاطر همین من بعضیاوقات فکر میکردم که کجا بروم؟! این کجا رفتن معنا میداد به کنگره آمدن من، وقتی فکر میکنم میبینم ما در کنگره یاد میگیریم هر کاری را که انجام میدهیم برای این است که حالمان خوب شود
من کار میکنم پول دربیاورم تا حالم خوب شود، اگر تشکیل خانواده میدهم برای این است که حالم خوب شود، اگر فرزند میآورم برای این است که حالم خوب شود، هر کاری و هر قدمی که برمیدارم برای این است که حال من خوب شود این یک واقعیتی است که من در زندگیام آن را اغراق نمیکنم
من تقریباً هیچ جا موفق نبودم، هیچوقت از خودم رازی نبودم چون تعریف انسان خوشبخت و انسان سالم این است که آن شخص رضایت درون داشته باشد و در حال تغییر باشد من هیچ جا و در هیچ مرحلهای از زندگیام رضایت نداشتم، متأسفانه حالا به هر دلیلی بوده راضی نبودم در کار، در درس، در زندگی، تنها جایی که من احساس خوشبختی کردم در کنگره است.
باید ببینم من از دنیا چه میخواهم هر کاری که من کردم برای این بود که احساس خوشبختی کنم، کنگره همه اینها را یکجا به من داد. تنها جایی که من رضایت درون دارم کنگره است. چون اگر نداشتم قطعاً نمیآمدم امکان نداشت که من برای رضای خدا هفت سال بیایم و بروم ، من دارم دریافت میکنم که خدمت میکنم
همه اینها را کنگره یکجا به من داده است. هر کاری که لازم باشد انجام بدهی تا حالت خوب شود را کنگره یکجا انجام داده است و هیچچیزی هم در مقابل از من نمیخواهد در صور آشکار میدهد و در صور پنهان هم میدهد، امروز ساعت چهار صبح بلند شدم و با خودم گفتم این هم یکی از کمک های کنگره است
بعضی اوقات فکر میکنم اگر کنگره نباشد چهکار باید کنم به همین دلیل خدا را شکر میکنم که کنگره را سر راهم قرارداد. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که زندگی سالم به من دادند، در زمانهای که خیلی از آدمها ناامید هستند به من امید دادند در واقع کنگره به من ابزار و هنر زندگی کردن را داد.
تایپ: مسافر جواد
عکس و انتشار: مسافر محمد جواد
مرزبان کشیک: مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
162