به نام قدرت مطلق الله
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که راه کنگره را به من نشان داد؛ جایی که هر کس لیاقت بودن در آن و خدمت کردن در آن را ندارد. روزی به جایی رسیده بودم که به خودم میگفتم من دیگر راهی ندارم و با توجه به اینکه مصرف من شربت متادون بود و مصرف خیلی بالایی داشتم طی ۵ سال از مصرف این مواد کاملاً ناامید شده بودم، ولی یادم رفته بود که خداوند همیشه حواسش به بندگانش هست. راهی را به من نشان داد که حتی در خواب و رؤیا هم نمیدیدم. روزی که به کنگره ۶۰ آمدم هر روز برایم جذاب و جذابتر میشد. در آنجا انسانهایی بودند که هیچ جا در بیرون و در جامعه ندیده بودم.
دیدم بدون هیچ چشم داشتی و با آغوش باز به بقیه افراد خدمت میکردند. روز به روز آگاهی و دانایی من بالاتر میرفت تا روزی که به دستان پر توان جناب آقای مهندس دژاکام گل رهایی را گرفتم. باورم نمیشد که منی که کاملاً ناامید شده بودم و در دنیای تاریکیها غوطه ور بودم رها و آزاد شدهام. کنگره به من حیات داد، زندگی داد، همه چیز داد، طعم سلامتی داد که مدتها و سالها آن را فراموش کرده بودم. وقتی خود آقای مهندس که بنیان کنگره هستند میگویند من برای کنگره هیچ کاری نکردم من چه دارم که بگویم؟ من اگر بتوانم به امید خداوند روزی راهنمای کنگره ۶۰ بشوم و انسانها را احیا کنم یعنی حتی نتوانستهام قطرهای از اقیانوس کنگره ۶۰ را جبران کنم. من خودم را فرزند کنگره ۶۰ میدانم و از خداوند میخواهم همیشه به کنگره متصل باشم. اول خودم تغییر کنم تا بتوانم انسانهای دیگر را نیز احیا کنم. به لطف خداوند بزرگ از او میخواهم من را به حال خوش برساند تا بتوانم با تمام وجود تمام انسانها را دوست داشته باشم و به آنها خدمت کنم. همان گونه که خداوند در کلام الله مجید میفرمایند:« ما انسان را در سختی و رنج آفریدیم». در این مسیر قطعاً سختیهای زیادی به ما هجوم خواهد آورد ولی با توکل به قدرت مطلق و گرفتن آموزش، حتماً روزی این نیروهای ضد ارزشی از انسان ناامید شده و خوشا به حال آن روز.
نگارنده: مسافر جواد-لژیون سوم
تایپ و ارسال خبر: مرزبان خبری
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
109