English Version
This Site Is Available In English

مهمترین کمک کنگره به من آموزش جهان بینی بود

مهمترین کمک کنگره به من آموزش جهان بینی بود

سومین جلسه از دوره بیست و نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لویی‌پاستور با استادی راهنما مسافر میلاد، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» در روز چهارشنبه 26 دی ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداروشکر میکنم که مجدد در این جایگاه قرار گرفتم تا بتونم آموزش ببینم و خدمت کنم، حقیقتش در این فکر بودم که وقتی میگویند دستور جلسات می گردد و شخص مورد نظر خودش را  پیدا می کند چه در جایگاه استاد جلسه باشی چه در هر جایگاه خدمتی دیگر، در مورد این دستور جلسه حاوی چه پیامی است؟ متوجه شدم که انسان در هر مرحله و جایگاهی که قرار می گیرد نباید فراموش کند که چه کسی بوده و از چه جایی آمده، چون ذاتا انسان موجود فراموش کاری است و این دستور جلسه به من یادآوری میکند که چه کسی بودم و چقدر در تاریکی بودم و به من این پیام را می دهد که فراموش نکن روزهای اول که وارد کنگره شصت شدی، تمام دغدغه ات این بود که اعتیادت را درمان کنی و از تاریکی بیرون بیایی و به رفتارهای دیگران بی توجه بودی، تمام تمرکزت بر روی خودت بود تا به در مان برسی. حالا که اعتیادت را درمان کردی پس این مسئله مهم را فراموش نکن و به راهت ادامه بده و وارد حاشیه نشو! چون زمانی که شخصی وارد سفر دوم می شود، به مرور زمان شروع به مقایسه کردن می کند و وارد حاشیه می شود و این دستور جلسه من را متوجه این موضوع کرد، آقای مهندس همیشه یک مثالی می زنند و می فرمایند آبی که مسیر خودش را پیدا کرده و در همان مسیر در جریان است، به حرکت خودش ادامه می دهد. انسانی که در صراط مستقیم قرار بگیرد مانند آبی است که در مسیر رودخانه در حرکت است، مهمترین کمک کنگره به من آموزش جهان بینی بود! دیدگاه من نسبت به جهان پیرامونم و جهان هستی تغییر کرد و باعث شد تا من بهتر جهان اطرافم را بشناسم و این مهمترین درسی است که کنگره به من داده، زیرا تا زمانی که اعتیاد داشتم هیچ شناخت درستی نسبت به جهان پیرامونم و اعمال و رفتارم نداشتم، دیدگاه من نسبت به همه چیز اشتباه بود، چون اگر درست بود من در بدترین شرایط حاضر به انجام این کارها نبودم و بهانه نمی آوردم  تا با آن خودم را توجیه کنم، که اگر مواد نمیفروختم و یا دزدی نمی کردم فلان اتفاق می افتاد، هم اکنون که به درمان رسیده ام و سطح دانایی من نسبت به زمان اعتیادم بالاتر رفته به خوبی می توانم درست یا غلط بودن کارها را تشخیص بدهم، چون متأسفانه بعضی از عزیزان زمانی که وارد سفر دوم می شوند خیال می کنند همه چیز را یاد گرفتند و دیگر به کنگره نمی آیند، ولی متأسفانه دوباره شروع به مصرف مواد می کنند بخاطر اینکه سطح جهان بینی این اشخاص نسبت به خودشان ضعیف است و فقط ۱۰یا۱۱ماه می آیند و بعدش قطع مصرف می کنند، ولی باز مجدد شروع به مصرف مواد می کنند.

در نوشتارهای کنگره ۶۰گفته شده که سفر دوم یعنی: از قطع مواد تا رسیدن به خود، پس من رهجو مهمترین کاری که باید انجام بدهم این است که جهان بینی خودم را قوی تر کنم تا بتوانم به راحتی با نیروهای منفی مقابله کنم. کاری که راهنما با رهجو انجام می دهد و به او خدمت میدهد و فرمان می دهد که ۵ صبح بیدار شو! یا خدمت های مختلف می دهد، چون راهنما با رهجو مشکل یا خصومتی ندارد که بخواهد او را اذیت کند، فقط و فقط هدفش قوی تر کردن و راه اندازی حس های رهجویش است، این امر با خدمت کردن به کنگره به هر طریقی که برای رهجو مقدور است محقق می شود و باعث می شود که انسان حال خوشی را تجربه کند، هربار که خدمت میکند بهتر و بهتر و بهتر می شود، از اینکه به صحبت های من گوش کردید سپاسگزارم.

تایپ: مسافر محمد (لژیون پنجم)
عکس: مسافر مسلم
بارگزاری و ادیت: مسافر حسام

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .