English Version
This Site Is Available In English

کمک من به کنگره و کمک کنگره به من مانند یک دانه گندم در یک انبار گندم می‌باشد.

کمک من به کنگره و کمک کنگره به من مانند یک دانه گندم در یک انبار گندم می‌باشد.

امروز چهاردهمین جلسه از دوره چهل و دوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60؛ ویژه مسافران ؛ نمایندگی ابوریحان با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر محمد رضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه" کمک کنگره به من و کمک من به کنگره  "در روز چهار شنبه 26 دی ماه 1403 راس ساعت17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:


سلام دوستان علی هستم یک مسافر، خدارو شاکرم که یک بار دیگر این فرصت به من داده شد که در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. از راهنمای خوبم تشکر می‌کنم، در زمانی که نیاز به انرژی دارم، فرصت خدمت را برای من فراهم می کند.
این دستور جلسه به نظر من برای این است که من با نگاه به گذشته متوجه شوم که کنگره چه چیز هایی را به من داده و در مقابل چه چیزهایی را از من گرفته است. من همان علی هستم، که در تاریکی ها قرار داشتم و حتی خودم از خودم راضی نبودم، به واسطه این امر دیگر نه شخصیت و نه توانایی برای من مانده بود و با تلاش بیشتر برای بیرون آمدن از این تاریکی، بیشتر در آن فرو می‌رفتم، خدارو شکر در کنگره توانستم از این تاریکی خارج شوم.
به نظر من افرادی که در کنگره خدمت می‌کنند، یک صفحه سفید برای خود باز می کنند و توان نوشتن سرنوشت خود را بدست می‌آورند، تا به سمت روشنایی حرکت کنند.

کنگره همان جایی است، که باید سفری را برای رسیدن به خودمان آغاز کنیم. در کنگره افرادی به صورت رایگان خدمت می کنند، تا من به رهایی و حال خوب برسم، اکنون من باید با خدمت کردن این امر را جبران کنم و حس های خودم را پالایش نمایم. در ابتدای ورود به کنگره حس‌های من آلوده بود و با دیدن پیشرفت دیگران حالم خراب می‌شد، اما اکنون این اتفاق برعکس شده است.

یکی از بزرگترین نعمت‌های کنگره به من این بود که توانستم از نفس اماره عبور کنم و اشتباهات خودم را ببینم. با وجود امکاناتی که کنگره به من داده است من دو انتخاب دارم یکی اینکه یک مصرف کننده بی‌مصرف باشم و یا اینکه با خدمت کردن، ذره‌ای باشم، برای رسیدن دیگران به حال خوب. کمک من به کنگره و کمک کنگره به من مانند یک دانه گندم در یک انبار گندم می‌باشد. من می‌توانم زمانی را که در کنگره سپری می‌کنم مشغول کسب درآمد باشم، اما وقتی به کنگره می‌آیم با حال خوب و انرژی بالا از اینجا به خانه می‌روم. در سفر اول من جایگاه دنوری را تجربه نمودم، در سفر دوم برای پهلوانی از آقای مهندس کسب اجازه کردم. این امر باعث شد که به انرژی زیادی دست پیدا کنم و حال خوبی داشته باشم. اگر ما در مقابل چیزی که دریافت می‌کنیم، پرداختی نداشته باشیم قدر آن را نمی‌دانیم. ما برای رسیدن به این رهایی سختی زیادی کشیده‌ایم و چیزی که با سختی به دست آمده باشد، به راحتی از دست نمی‌رود، به امید حال خوب برای همه، از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

مرزبان کشیک: مسافر محسن
عکاس: مسافر علی لژیون دوم
خلاصه نویس: مسافر حمید لژیون هجدهم
تنظیم و ارسال گزارش : مسافر رضا لژیون نهم
ویراستار : مسافر مهرداد لژیون نهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .