انسان زمانی که در باتلاق میافتد و بیشتر دستوپا میزند زودتر و بیشتر در باتلاق فرومیرود، این موضوع در زندگی من بهوضوح دیده میشد؛ باید بدانیم که ما برای خدمت و آموزش پا به حیات نهادهایم؛ ابتدا آموزش، سپس خدمت درست انجام بدهیم، در این راه بسیار وقت لازم است. این دستور جلسه (کمک کنگره به من و کمک من به کنگره) کمک میکند که به یاد بیاورم و سپاسگزار حضورم در کنگره ۶۰، باشم؛ چرا که کنگره ۶۰ به من راهنمای عاشق و مسئول داد تا راحت و بدون هیچ ترسی با او صحبت کنم و راهکارهای علمی و عملی بگیرم، آموزشهای بسیار نابی که بهجرئت میتوان گفت در هیچ جا نظیرش را پیدا نخواهم کرد، را در اختیار من قرار داد؛ در قبال این عظمت کمکهای کنگره من چه خدمتی میتوانم انجام بدهم؟ جز اینکه، دستکم مانعی بر سر راه اهداف کنگره نباشم و همیشه در راهی که مدنظر کنگره است، قدم بگذارم.
خدمت افراد در کنگره ۶۰، برای من کمک هست تا بتوانم بندهای تاریکی و مقدار حضورم در ظلمات را تشخیص بدهم و به کمک دستان مقدس این افراد، خودم را به نور و روشنایی برسانم؛ زمانی که توانستم به نور برسم و حال خوبی پیدا کنم، میتوانم در کنگره ۶۰، مشغول به خدمت شوم؛ اما این مکان به من کمک میکند لیاقت و اذن خدمت به بندگان خداوند را پیدا کنم. به اعتقاد من، اگر کاری برای کنگره ۶۰، انجام دهم، مالی یا علمی، همه وظیفه و ادای دین است؛ اگر من نباشم، چرخ کنگره ۶۰ در حرکت خواهد بود و افراد دیگری هستند که برای لذت خدمت، همیشه حاضر خواهند بود.
خدمت من در ابتدا فراگیری و اجراییکردن دانش وسیع کنگره ۶۰ است که از آغاز تا به امروز شخص آقای مهندس و دیگر عزیزان برای این علم و دانش زحمات بیشماری را متحمل شدهاند؛ من بایستی همیشه طبق، حرمت و اصول حرکت کنم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون یکم)
ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر هانیه مرزبان خبری
همسفران نمایندگی غزالی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
1338