English Version
This Site Is Available In English

اعتیاد نابود کردن زندگی خود و دیگران است

اعتیاد نابود کردن زندگی خود و دیگران است

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر:
همه انسان‌ها؛ مثل یک زنجیر به هم متصل هستند.
آقای مهندس؛ یک شخص بسیار فهمیده و بزرگی هستند که خداوند ایشان را وسیله‌ای در مسیر زندگی خانواده‌ مصرف‌کنندگانی که چندین سال در دام اعتیاد گرفتار هستند، قرار داد؛ مسافران قبل از کنگره برای درمان به هر راهی می‌رفتند با شکست، خستگی و دل شکستگی مواجه می‌شدند و به این نتیجه رسیده‌ بودند که اعتیاد، چیزی جز نابود کردن زندگی خود و اطرافیان نیست.
زمانی‌که من در کنگره‌۶۰ با سی‌دی‌های آقای مهندس آشنا شدم و به آن‌ها گوش فرا دادم، دریافتم که من نیز در مسیر اعتیاد دچار تخریب‌های بسیاری شده‌ام و تنها مکانی که می‌توان در آن به آموزش و جهان‌بینی بالا رسید، کنگره‌۶۰ است.
هنگامی‌که آقای مهندس روش DST را کشف کردند، می‌توانستند به زندگی ادامه دهند؛ اما با گذشتن از سختی‌های بسیار به همراه خانواده خود، روش درمان اعتیاد را در اختیار سایر مصرف‌کنندگان قرار دادند و نتیجه، آن شد که حال می‌بینیم. ایشان با کمک مسافران و همسفران به صورت زنجیره‌ای این کشف عظیم را در اختیار همه مصرف‌کنندگان و خانواده‌ها قرار داند.
آقای مهندس بیان کردند: «زمانی‌که مسافران شربت OT مصرف می‌کنند، دچار یبوست می‌شوند»؛ اما وقتی در سال ۱۳۹۱ استاد امین D.sap را کشف کردند در کنار اینکه یبوست مسافران و همسفران روز به روز بهتر می‌شد، بیماری‌های دیگر آن‌ها به نیز به گفته پزشکان بهبود می‌یافت. ما به هر روز بیشتر به معجزات D.sap پی می‌بریم.
حالا به عنوان همسفر، این همه نعمتی که خداوند در راه من قرار داده تا به حال خوش برسم را باید با خدمت کردن به کنگره از نظر فیزیکی و مالی جبران کنم و در خدمت کنگره باشم، فراموش نکنم که کجا بودم و الان کجا هستم.
به امید روزی که کنگره‌۶۰ جهانی شود و خانواده‌های که درگیر اعتیاد هستند به رهایی برسند.

سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر:
ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده
در شب ظلمانی‌ام، ماه نشانم بده
زمانی‌که به بیهودگی و بی‌انگیزگی در مورد خود، زندگی و مسافرم رسیدم و از همه جا رانده و مانده بودم، اذن ورودم به کنگره صادر شد به همین دلیل حال خوش، پوچ نبودن هویت، دوری از ضدارزش‌ها و فهم و درک امروز خود را مدیون این مکان مقدس هستم.
جوانه نو شکفته‌، هویت پایدار و تمام آنچه که امروز به آن رسیده‌ام، قطعاً باز پرداختی دارد که باید با تمام توانم از نظر مالی و فیزیکی در هر جایگاهی که قرار گرفتم، آن را جبران کنم؛ برای مثال نظافت، مهمانداری، میکروفون گردانی و ... .
اگر من در ظلمت و جهل خود باقی می‌ماندم و با کنگره آشنا نمی‌شدم به حال خوش نمی‌رسیدم. همچنین به خاطر مسافرم نیز خوشحالم؛ زیرا او با تمام ناخوشی و بهم ریختگی‌های جسمی و روانی در این مکان پاک و بی‌آلایش به پاکی و حال خوش می‌رسد به گونه‌ای که انگار در گذشته اصلاً چنین آدم سست، بی‌اراده، بی‌انگیزه و پریشانی وجود نداشته؛ چراکه در کنار درمان جسمی به جهان‌بینی نیز می‌رسد. پس این جبران خسارت؛ باید در کنگره توسط مسافر و همسفر انجام شود.
من قبل از کنگره فکر نمی‌کردم، هیچ‌گاه بتوانم چهار ساعت بر روی یک صندلی بنشینم و لذت ببرم.
همچنین زمان برای من اصلاً معنایی نداشت تا اینکه در این جایگاه قرار گرفتم و چقدر بودن در این مکان پاک را دوست دارم به همین دلیل در ازای این حال خوش؛ باید سپاسگزار باشم و هر چقدر در توان دارم، برای کمک به این مکان مقدس تمام تلاش را انجام بدهم چه فیزیکی، چه مالی و چه قدمی، نه تنها من؛ بلکه مسافرم نیز برای این حال خوش، راحتی خیال و سلامتی فکری، جسمی و روانی؛ باید تمام تلاش خود را با شرکت در خدمت‌های کنگره بکند تا هم حال خوشی که دارد تثبیت شود و هم جبران خسارت کرده باشد.
در پایان از آقای مهندس و خانواده گرامی ایشان برای فراهم‌ کردن چنین مکان مقدسی تشکر می‌کنم.

سلام دوستان محبوبه هستم یک همسفر:
به گذشته که فکر می‌کنم، متوجه آشفتگی‌های ذهنی بسیار خود در گذشته می‌شوم، این در صورتی است که الان بهترین حال را تجربه می‌کنم و این حال خوش را مدیون کنگره هستم؛ چراکه با آموزش‌های کنگره، آرامش را در زندگی خود پیدا کردم و برای بیشتر شدن آن تلاش می‌کنم.
به نظر من، کنگره از طریق استادان و راهنمایان که در اختیار ما گذاشته است، بزرگترین کمک را به ما می‌کند؛ چراکه می‌توانیم با یاری آن‌ها از تاریکی‌ها به سمت نور و صراط مستقیم حرکت کنیم و به حرمت‌ها و قوانین احترام بگذاریم.
علم و دانشی که در کنگره در اختیار ما گذاشته می‌شود در هیچ دانشگاه‌ی وجود ندارد. آموزش می‌گیریم که چطور در هر شرایطی سالم‌ و بهتر زندگی کنیم و نوع نگاه خود را نسبت به سختی‌ها و مسائل زندگی تغییر دهیم. برای مثال، همین که من با وجود یکسری مشکلات و مسائل در  گذشته، می‌توانم با آرامش و آسایش به راه خود ادامه دهم و با صبر و تلاش به دنبال حل آن‌ها باشم.
من در مسیر زندگی توانستم با کمک کنگره بر ترس‌های خود غلبه کنم، ناامیدی را کنار بگذارم و به آینده خوش‌بین باشم. همچنین در کنگره آموختم که ریشه و نواقص مسائل را در وجود خود جستجو کنم، آن را بیابم و برطرف کنم.
اما کنگره نیازی به کمک من ندارد، اگر خدمتی انجام می‌دهم در اصل به خود و دیگران بوده؛ زیرا خدمت کردن از نظر مالی و جانی در این مکان به خود و اطرافیان آرامش و حال خوش می‌بخشد. البته ما هرچقدر خدمت کنیم، نمی‌توانیم آموزش‌ها و کمک‌های کنگره را ذره‌ای جبران کنیم.
آقای مهندس بیان کردند: «ما دینی نسبت کنگره بر گردن نداریم»؛ ولی همیشه خود را مدیون این مکان امن و مقدس می‌دانم و از خدا می‌خواهم که کمک کند تا بتوانم همیشه خدمتگزار باشم.
از خداوند و آقای مهندس که بعد چند سال اشتباه رفتن، مسیر درست زندگی کردن را سر راه ما قرار داد و آرامش و آسایش را به ما برگرداند، سپاسگزارم.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر:
ابتدا از خداوند بزرگ سپاسگزارم که اذن ورودم به کنگره را داد. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم که چنین بستری را فراهم نمودند تا من بهترین آموزش‌ها را دریافت کنم.
اگر قرار است راجع به این موضوع چیزی بنویسم؛ باید بگویم: کنگره۶۰ تشکیلات تحقیقاتی مستقلی است که به منظور رهایی مصرف‌کنندگانی که همواره خواستار رهایی از اعتیاد بوده‌ و راه حل منطقی برای درمان خود پیدا نکرده‌اند، تشکیل گردیده است. این کنگره بر اساس اصل پذیرفته شده کمک فرد رها شده از اعتیاد به فرد درحال مصرف مواد مخدر، متشکل شده است.
کنگره به ما کمک می‌کند که مسافران به راحتی درمان شوند و در مقابل این درمان و کمکی که از نظر مادی و معنوی به من کرده است، مسئول هستم و این عمل با هیچ چیز قابل قیاس و جبران نیست.
وقتی‌که من به شناخت و آگاهی نزدیک شوم، راحت‌تر نیز می‌توانم به دیگران کمک کنم. کنگره برای من و خانواده‌ام؛ همانند طنابی بوده و هست که ما را از تاریکی به سمت نور هدایت می‌کند.
من باید در مقابل این هدایت، کمک‌ و راهنمایی‌ها در کنگره کوشا باشم و  اندازه‌ای که در توان دارم کوشش کنم، قدردان باشم و آن را جبران کنم.
همچنین در کنگره آموختم، زندگی یک گذرگاه است و در این مکان؛ باید ابتدا کاشت تا بتوان برداشت نمود. سپس به پای محصول خود، صبر بسیار داشت و از تلاش خسته نشد تا به نتیجه رسید.
روزی آقای مهندس این محیط و بستر را مهیا کردند و رایگان در اختیار تمام افراد نیازمند گذاشتند، من نیز باید به اندازه توان خود، این راه را هموارتر کنم تا دیگران بتوانند به درمان برسند.
بزرگترین کمک را کنگره از طریق راهنمایان به من می‌کند؛ یعنی باعث می‌شود که مسافرم به درمان و حال خوب برسد و خود نیز در این مکان، جهان‌بینی را بیاموزم.
اما بهترین کمک من به کنگره این است که اول به حرمت‌ها و قوانین کنگره احترام بگذارم و فرمانبردار باشم؛ یعنی به موقع در جلسات و لژیون‌ حاضر شوم، سخن استاد و راهنما را گوش دهم، سی‌دی بنویسم، به اعضا احترام بگذارم و دیگران را دوست داشته باشم، از نظر مالی؛ باید از سبد قانون یازدهم حمایت کنم تا بتوانم یک خدمتگزار واقعی در کنگره باقی بمانم و بتوانم تمام آموزش‌ها را در زندگی‌ام عملی کنم.
از راهنما همسفر عطیه و تمام کسانی که در کنگره خدمت و تلاش می‌کنند، سپاسگزارم.

نویسنده: اعضای لژیون پنجم
ویراستاری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر منصوره (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .