هفتمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار، ویژه مسافران کنگره ۶۰، نمایندگی لوییپاستور با استادی کاندیدای پهلوان مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر هادی و دبیری مسافر حسن با دستورجلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» دوشنبه 24 دی ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۹:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که به من اجازه داده شد تا در این جایگاه خدمت کنم.
به دبیر و نگهبان و خزانهدار لژیون سردار خسته نباشید میگویم. در مورد دستور جلسه این هفته، کمک کنگره به من و کمک من به کنگره؛
کمکهای من شاید در نگاه اول نسبت به کمکهای عظیم کنگره، کمک، محسوب نشود و نهایتاً فقط خدمت کردن محسوب بشود.
بعد از ۲۵ سال، آمار تعداد رهاییها در سال گذشته میلادی در کنگره به عدد ۱۰ هزار نفر رسیده است. کافیست با یک ضرب ساده این عدد را در تعداد نفرات افراد خانواده و تعداد افراد در حلقه این اشخاص که در طول روز با آنها در ارتباط هستند، انجام دهید، خواهید دید که چه تعداد افرادی بصورت مستقیم و غیرمستقیم از این رهایی بهرهمند شدند و چه کار بزرگی صورت گرفتهاست.
اگر آقای مهندس بعد از کشف این راه، این کار را ادامه نمی دادند، به عبارتی بعد از درمان خودشان راه خودشان را میرفتند، ببینید که چه فرقی میکرد و چه اتفاقاتی میافتاد. هر کدام از ما اگر وظایفمان را به نحو احسنت انجام بدهیم، خدمت به کنگره محسوب میشود. خدمت افرادی که در سفر اول هستند با بهموقع آمدن، سیدی نوشتن، سر ساعت شربت خوردن،وعدهها را رعایت کردن انجام میشود ولی در سفر دوم اوضاع متفاوت است و گرد و غبار این موادی که مثل چشمبند روی صورت ما بوده است، فرو مینشیند و یک حال و حس بهتری به ما میرسد و حسهای ما در راستای خدمتکردن قرار میگیرد.
در سفر دوم خدمتها مختلف است؛
افراد هم میتوانند خدمت نیروی انسانی کنند یعنی زودتر بیایند و یا شعبه را تمیز کنند و صندلیها را مرتب کنند و در قسمت بعدی بحث مالیاست که لژیون سردار به نظر من یک بستر و خاک مناسبی است که میتوان دانهای برای برداشت هزاران میوه، در آن کاشت.
خیلی از آدمها هستند که آدمهای ثروتمندی هستند ولی از درون احساس پوچی میکنند. پس شرط لازم هست ولی کافی نیست. یعنی سرمایهدار بودن میبایست همراه با آرامش باشد که لژیون سردار این بستر را فراهم میکند. بهنظر من بازی و بودن در لژیون سردار فراتر از بحث مالی است. به عبارتی شما به کنگره چیزی را نمیبخشید بلکه به کائنات میبخشید و به سیستم خلقت پرداختی را انجام میدهیم. چون حقیقتا این پول در یکی از بخشهای درمان اعتیاد یا سرطان و یا بخشهای پژوهشی هزینه میشود و بدست افرادی که به آن نیاز دارند میرسد. جدا از آنکه این بحث مالی به خودمان بر میگردد، میتوانیم تمرین بخشش نیز کنیم.
در جلسات سردار تمرین و مشق بخشیدن را انجام میدهیم تا به باور محبت برسیم. واقعاً اتفاقات خیلی بزرگی در زندگی میافتد. یکی از این اتفاقات که با ورود به سفر دوم صورت میگیرد، تغییر صفتهاست. علاوه بر مصرف مواد مخدر یک سری ضدارزشها هم پیامد مصرف مواد وجود داشته که خود مواد شاید ما را به اندازه این ضدارزشها، اذیت نمی کرده است.
ما با مصرف مواد یکسری کارها را انجام می دادیم و به اطرافیان و یا به خلقت آسیب می رساندیم.
بهنظر من بودن در لژیون سردار، انسان را به یک کرامت میرساند. یعنی میتواند صفت کریم بودن را به ما اعطا کند.
کریم بودن با بخشندهبودن باهم متفاوتاند، بخشنده کسی است که شما از آن یک کاری را میخواهید و او انجام میدهد ولی کریم، کسی است که بدون اینکه از او خواهشی داشته باشیم آن کار را، برای ما انجام میدهد. و این صفت فقط مخصوص خداوند است.
ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست
در حضرت کریم، تمنا چه حاجت است
وقتی که به این صفت برسیم و در مسیرقرار بگیریم بدون اینکه مقاومتی کنیم مثل این هست که در مسیر یک رودخانه قرار گرفتیم و ما را به سر منزل مقصود میرساند.
این شعبه لژیون سردار فعالی دارد و من امیدوارم اتفاق بزرگی رخ بدهد و با یک همت عالی، شعبه لوئیپاستور صاحب یک مکان دائمی بشود و بتوانیم مکانی را خریداری کنیم و این خواسته قلبی من به عنوان یک عضو کوچک لژیون سردار هست.
تایپ:مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
321