English Version
This Site Is Available In English

آرامشی که سال‌ها به دنبالش بودم را دریافت کردم

آرامشی که سال‌ها به دنبالش بودم را دریافت کردم

سلام دوستان صفورا هستم راهنما یک همسفر
در مورد دستور جلسه باید ببینیم، قبل از کنگره کجا و در چه جایگاهی بودیم و حال و احوال‌ ما قبل از کنگره و در هنگام زندگی با یک مصرف‌کننده چگونه بود و الان چگونه هستیم. وقتی به گذشته خودم و قبل از ورودم به کنگره نگاه می‌کنم، خودم را در میان ناامیدی‌ها، اشک‌ها، گلایه‌ها، زخم زبان‌ها و ... می‌بینم. مادری بودم همیشه خسته و فراری از مسئولیت مادری؛ چون همیشه بیشتر فکر و ذهن من درگیر مسافرم بود. هر شب تا پاسی از شب چشم به راهش بودم و هر روز صبح نگران دیر بیدار شدنش و دیر به سرکار رفتنش بودم. آن روزها فقط به دنبال راهی بودم که زندگی خودم و بچه‌ها و همسرم را نجات بدهم؛ ولی مثل اینکه هیچ راهی نبود تا اینکه کنگره در مسیر راه ما قرار گرفت و بعد از ورودمان به کنگره و رهاییمان ذره‌ذره زندگی روی خوشش را به من و مسافرم نشان داد. آرامشی که سال‌ها به دنبالش بودم را دریافت کردم.

دل نگرانی‌ها و زخم زبان‌ها تمام شدند و کلی اتفاقات خوب دیگر... برای من اتفاق افتاد. همه این‌ها را کنگره به من داد؛ ولی من برای کنگره چه کردم؟! اول ورود به کنگره وظیفه هر رهجویی آموزش گرفتن، گوش به فرمان بودن و حضور درست در کلاس‌ها است؛ ولی بعد از رهایی و ورود به سفر دوم با خدمت کردن می‌توانیم بخشی از دینی که به کنگره داریم را ادا کنیم. من به عنوان یک راهنما با قرارگرفتن در مسیر حرمت‌های کنگره، حضور به موقع، استفاده از منابع علمی کنگره و آموزش آن‌ها می‌توانم، بخش کوچکی از خدماتی که کنگره برای من داشته است و آرامشی که اکنون در زندگی‌ام دارم را جبران کنم.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
اصولاً انسان موجود فراموش‌کاری است، فراموش می‌کند که با چه حالی به کنگره آمد و چه آورده‌هایی کنگره برای او داشت؛ از جمله آورده‌های کنگره برای من زهرا آموزش‌های ناب زندگی بود. راهنمایانی که خواهرانه و برادرانه خدمت کردند، امکاناتی که بدون هیچ توقعی در اختیار من و مسافرم بود و دوستان محبتی که بارها از آن‌ها انرژی گرفتم. اکنون من زهرا برای جبران این همه محبت تنها می‌توانم قدرشناس باشم یا با خدمتی ناچیز ذره‌ای از این همه محبت را جبران کنم یا با کمک‌های مالی ناچیزی که به گستردگی علم و شعب کنگره می‌انجامد جبران خسارت نمایم. امید آن دارم برای حال‌خوش خودم و مسافرم خدمتگزاری صدیق در کنگره باشم.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
به نظر من کنگره با رعایت قوانین حرمت‌ها، آموزش و نظم بستر امنی را برای من همسفر فراهم ساخته است که به‌راحتی بتوانم از آموزش‌های کنگره استفاده کنم و سبک زندگی و بهتر زیستن در جامعه را فراگیرم و همچنین من و مسافرم به درمان و حال خوش برسیم؛ پس به نظر من کوچکترین قدمی که من همسفر می‌توانم برای کمک به کنگره بردارم این است که:
۱- احترام گذاشتن به حرمت‌ها و قوانین
۲- فرمانبردار خوبی باشم
۳- نظم و انضباط داشتن (درلژیون و شعبه)
۴- عشق و محبت داشتن به تمام اعضای کنگره، شعبه و لژیون
۵- مهمترین و حساس‌ترین کمک من به کنگره حمایت از سبد قانون 11، شرکت در گلریزان، عضو لژیون سردار شدن، دنوری و پهلوانی و در آخر نشانی در بی نشان بشوم.

سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر
مبحث کمک من به کنگره و کمک کنگره به من مانند خیلی از مباحث دیگر از یک مثلث تشکیل شده است و ضلع‌های مثلث تشکیل شده از خدمت من به کنگره و خدمت کنگره به من و موضوع خدمت این است که کمک یا خدمت باید دو طرفه باشد و این قانون مثلث در همه جا هست فقط در کنگره نیست.

بیان شده که مسئولیت دو طرفه است، حتی بین حیوانات و موجودات است. مواد مخدر قدرت بدنی افراد را به تحلیل می‌برد، عقل را زائل می‌کند که من به جایی می‌رسم که یک روز  من هم بتوانم به دیگران خدمت کنم. آموزش‌های کنگره، روح دوباره‌ به زندگی ما بخشید و نفس من را ارتقا داد و دیدگاهم را به زندگی و دنیا بهتر کرد که بتوانم با ترس، حقارت، کینه و نفرت مقابله کنم. از خدا پرسیدم: خدایا چطور می‌توان بهتر زندگی کرد. خداوند جواب داد: گذشته‌ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر. با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده‌ات آماده شو، ایمان را نگه دار و ترس را به گوشه‌ای انداز، شک‌هایت را باور نکن و هیچ‌گاه به باورهایت شک نکن.

سلام دوستان الهه هستم یک همسفر
در مورد دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره. وقتی به گذشته فکر می‌کنم مشاهده می‌کنم، من با حال خوش وارد کنگره نشدم. آشفته و پریشان بودم و الان حال خوش خودم را مدیون کنگره هستم. کنگره برای من سفری از تاریکی به روشنایی است. کمک می‌تواند، مادی یا معنوی باشد. کمک من به کنگره این است که قوانین را رعایت کنم و یک خدمتگذار واقعی باشم. در اصل کنگره به کمک‌های من نیازی ندارد و خدمت کردن در کنگره خدمت به خود من است.

سلام دوستان زهره هستم یک همسفر
در مورد موضوع کمک کنگره به من و کمک من به کنگره مطلبی که می‌خواستم بگویم این است که من هنوز نتوانسته‌ام برای کمک به کنگره کاری انجام دهم؛ ولی تلاشم بر این بوده که در کنگره، فرمانبردار  خوبی باشم، هر چند که بعضی اوقات ساختارهای منفی درون من اجازه این کار را به من نداده‌اند؛ ولی کنگره به من  خوشبختی را هدیه داد.

یادم هست که قبلا در هر دورهمی که خانوادگی حضور داشتیم، همیشه نگران بودم که کسی حرفی بزند و مسافرم ناراحت بشود؛ چون خیلی روی رفتارهای دیگران حساس بود؛ ولی حالا که در کنگره تحت آموزش است و صحبت‌های آقای مهندس را گوش کرده است، می‌بینم که در مهمانی‌ها مشغول گپ و گفت با دیگران هست و وقتی من صدای خنده مسافرم را می‌شنوم از صدای خنده‌اش چنان شوق و ذوقی در دل من ایجاد می‌شود که با تمام وجود آقای مهندس و استاد امین را دعا می‌کنم. این  آرامش و شادی را از آموزش‌های آقای مهندس و استاد امین دارم و ممنونم از کنگره و شاکر خدای مهربانم هستم.

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر 
در قرآن کریم آمده است: «خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند، آنها را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون می‌برد.» پس ما با رفتن به کنگره، به سوی نور هدایت شدیم و خودمان را از تاریکی و ظلمت رها ساختیم. با رفتن به کنگره و همچنین خدماتی که از  کنگره به ما داده می‌شود بهره‌مند می‌شویم. در واقع کاری که کنگره برای ما انجام می‌دهد غیر قابل توصیف است، نمی‌توانم در یک جمله یا در یک کاغذ آن را تعریف کنم و بنویسم.

مکانی که ما در آن هستیم برای ما مثل بهشت است روی زمین من چگونه می‌توانم به بهشتی به این زیبایی که پر از حس آرامش و امنیت در آن هست کمک کنم چه مادی و چه معنوی؟ باید بتوانم خودم را درمان کنم و به قوانین احترام بگذارم و به اعضای کنگره و مسئولین کنگره، راهنما تا افرادی که روی صندلی به درمان می‌نشینند، افرادی که امنیت کنگره را حفظ  می‌کنند احترام بگذارم و بتوانم در فضای آموزش کنگره بهترین استفاده را ببرم؛  همچنین حمایت از سبد برای اهداف پیشبرد کنگره.

کمک من به کنگره و خودم این است که مسئولیت‌پذیر باشم چه در لژیون و چه در فضای کنگره باید در کل کنگره را حمایت کنم، هم مادی و هم معنوی تا فضای امنی باشد برای مسافران و همسفران. خدایا من راهم را انتخاب کردم و پیش می‌برم به من و مسافرم کمک کن تا در این مسیر سخت و آسان در کنار هم، سفرمان را طی کنیم.

ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر صفورا (لژیون چهاردهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران میرداماد اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .