جلسه هفتم از دوره سی و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ همسفران نمایندگی میرداماد با استادی همسفر زهره، نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز دوشنبه 24 دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز یک مثلث را تشکیل میدهد که یک ضلع آن کمک من به کنگره، ضلع دیگر کمک کنگره به من و قاعده مثلث موضوع مربوطه است. اکنون بررسی میکنیم این موضوع معنوی یا مادی است. آقای مهندس فرمودند: «با خودمان حساب کنیم چه چیزی دادهایم و چه چیزی گرفتهایم و با هم مقایسه کنیم». من به کنگره کمکی نکردهام و در واقع کنگره هم به کمک من نیازی ندارد، اگر من خدمتی به کنگره میکنم، در واقع آن خدمت را به خودم میکنم. قضیه پرداخت و دریافت است، اگر سالیان سال هم در کنگره خدمت کنم، باز هم کمکی که کنگره به من کرده است را نمیتوانم جبران کنم.
کنگره خیلی چیزها به من داده است که اولین آن درک علم اعتیاد بود و صورت مساله اعتیاد را برای من باز کرد و در ادامه به من زندگی، آرامش و امنیت داد. مسافر من، مصرفکننده شیشه بود و سلامت روانشان را از دست داده بودند؛ بنابراین توهم میزدند و سوءظن داشتند و بسیار پر توقع بودند، من در کنار ایشان امنیت نداشتم و دومین حرف ما به شکسته شدن وسایل میرسید.
خوابشان را کامل از دست داده بودند و چند سال اخیر دیر وقت به خانه میآمدند و تا صبح خودشان را با چیزی سرگرم میکردند و یا دوباره از خانه بیرون میرفتند. کنگره مسافرم را به من برگرداند. شخصیت اجتماعی از ایشان گرفته شده بود، دیگران به خاطر مصرفکننده بودنشان بسیار مورد توهین قرارشان میدادند و برای آنها مهم نبود که من هم کنار مسافرم هستم و با این سخنشان در من هم تخریب ایجاد میشد.
از نظر جسمی و فیزیکی بسیار شکسته شده بودند، هیچگاه نمیگذاشتم کسی از زندگیمان سر در بیاورد، حتی با مادرم هم درد و دل نمیکردم؛ اما دیگران از روی ظاهر مسافرم همه چیز را فهمیده بودند و من مانند کبکی بودم که سرخودم را زیر برف فرو برده بودم.
آقای مهندس در سیدی کمک من به کنگره فرمودند: «من اگر عکسهای قبل خودم را نگاه کنم، پاره میکنم و شرمم میشود که اینگونه بودهام». شما هم عکسهایتان را مقایسه کنید تا متوجه شوید کنگره به شما چه چیزهایی داده است. من از کنگره پسانداز کردن را یاد گرفتم.
کنگره، قدرت بخشیدن را به من داد و خدا را شکر اکنون توانستهام در لژیون سردار شرکت کنم. من اینها را از کنگره دریافت کردهام و اکنون چه پرداختی میتوانم داشته باشم؟ اگر میتوانیم از لحاظ مالی کمک کنیم و همانطوری که دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ ما هم باید بکاریم تا دیگران بخورند.
اگر توان مالی نداریم، میتوانیم خیلی کارهای دیگری انجام دهیم، قدردان و سپاسگزار کنگره باشیم و به قوانین و حرمتهای آن احترام بگذاریم، به سخنان راهنمایمان گوش بدهیم، سرساعت و به موقع در جلسات حضور پیداکنیم و سیدیهایمان را بنویسیم.
هیچگاه نمیتوانستیم چنین مکانی پیدا کنیم که زندگی متلاشی شده ما را به ما برگرداند و معلوم نبود چه بر سر ما و زندگی ما میآمد، حتی شاید زنده نبودیم. انسان موجودی فراموشکار است، یادمان نرود کجا بودهایم و الان کجا هستیم و اگر میتوانیم خدمت کنیم. آقای مهندس فرمودند: «خدمت به هرکسی داده نمیشود، قدر خدمتی که انجام میدهید را بدانید؛ زیرا خدمت به انسان قدرت میدهد».
امیدوارم خداوند لیاقت این را به من بدهد تا قدر صندلی که روی آن نشستهام را بدانم و از این بستری که برایم فراهم شده است، بتوانم آموزش بگیرم و آن را کاربردی کنم و تا توان دارم خدمتگذار کنگره باشم.
تقدیرنامه لژیون سردار
رهایی ۴۰ سیدی: همسفر افسانه به راهنمایی همسفر مریم
جلسه هماهنگی سایت
مرزبانان کشیک: همسفر ریحانه و مسافر امید
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
عکس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر فریناز نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1067