جلسه نهم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی جواد با استادی ایجنت همسفر راضیه، نگهبانی پهلوان همسفر معصومه و دبیری دنور همسفر نجمه با دستور جلسه «خانمهای مسافر» ساعت ١٣:۴۵ روز دوشنبه ۱۷ دیماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که این جایگاه قسمت و روزی من شد، انشاءالله که بتوانم در این جایگاه آموزشهای لازم را بگیرم و از اینکه در جمع شما دوستان هستم، بسیار خوشحالم.
دستور جلسه خانمهای مسافر، حتماً از اهمیت بالایی برخوردار است که امسال برای اولین بار جز دستور جلسات هفتگی قرار گرفته است. در جامعه میبینیم، وقتی که یک آقا در خانواده مصرفکننده باشد، چه آسیب و تخریبی به خانواده از جمله: همسر، بچهها، پدر، مادر، خواهر و برادر میزند؛ درواقع مانند بمبی است که منفجر شود و تا چند متری خود تخریب به بار میآورد.
ما باید از آقای مهندس که اهمیت دادند تا کنگره روز به روز گسترش پیدا کند، تشکر کنیم. چندین سال است که مصرفکنندگان خانم در کنگره درمان میشوند؛ انشالله روزی برسد که در همه شهرها برای خانمهای مصرفکننده هم شعبه تأسیس شود.
وقتی یک آقا مصرفکننده باشد، اعضاء خانواده هم وارد تاریکی میشوند. حال در نظر بگیرید، زمانیکه پدر خانواده فوت کند، مادر میتواند ده فرزند را پرورش دهد؛ اما زمانیکه مادر در خانواده نباشد، پدر نمیتواند فرزندان را پرورش دهد؛ چون مادر قلب تپنده خانواده است و مانند خورشید میماند؛ یعنی میتواند محیط خانه را گرم و روشن نگه دارد. خانمی که مصرفکننده میشود، دیگر آن آزادی را ندارد و برایش خیلی سخت است که دیگران متوجه شوند که او مصرفکننده است؛ پس مجبور است که پنهان کند؛ یک خانم نسبت به یک آقا از لطافت بیشتری برخوردار است، به همین دلیل سیستم دفاعی جسمش ضعیفتر و آسیبپذیرتر است؛ بنابراین خانم مصرفکننده بیشتر در معرض آسیب قرار میگیرد و ضربه میخورد و حتی بچهها هم در کنار او بیشترین آسیب را میبینند. یک زن باید از نظر توان جسمی و روانی سالم باشد که بتواند در زندگی مدیریت و برنامهریزی داشته باشد.
مصرفکننده باید مانند ساعت دائم خود را کوک کند و یا مانند گوشی شارژ شود؛ یعنی باید مدام مواد مصرف کند. زمانیکه مصرفکنندگان نئشه هستند در توهم هستند و برج میسازند و زمانی که خمار میشوند، بیشترین آسیب را به خانواده میزنند. مادر خانواده، ستون خانواده است و یک وظیفه خطیر برعهده دارد؛ اما وقتیکه مصرفکننده باشد، حال خوبی ندارد؛ او در این لحظه چهطور میتواند مادری کند؛ پس بنیان خانواده متلاشی میشود.
در بعضی خانوادهها زن و مرد با یکدیگر مصرفکننده هستند؛ در این صورت فرزندان هم صددرصد مصرفکننده میشوند. آقای مهندس در لایو فرمودند: «اگر مادری در زمان بارداری مصرفکننده باشد، نوزاد هم مصرفکننده میشود»؛ حتی در لایو خانمی مشارکت کرد و گفت از کودکی اعتیاد داشتم؛ پس اعتیاد حد و مرز نمیشناسد.
اکثر ما بیشتر نگران فرزند پسر خود بودیم که درگیر اعتیاد نشوند و با خود میگفتیم که اتفاقی برای فرزند دختر نمیافتد؛ اما متأسفانه امروزه اعتیاد در بین خانمها رواج بیشتری پیدا کرده است و حتی به مدارس کشیده شده است؛ چون به نوعی برای آنها مد شده است و اینها فقط به خاطر عدم شناخت جامعه از اعتیاد است. دروازه ورود به اعتیاد برای آقایان بیشتر مصرف سیگار است؛ اما برای خانمها قلیان است؛ چون وقتی با یکدیگر هستند و دور هم جمع میشوند، برای تفریح خودشان شروع به کشیدن قلیان میکنند و با خود فکر میکنند که قلیان اعتیاد ندارد؛ بنابراین خانمها با مصرف قلیان درگیر اعتیاد میشوند.
اکثر خانمهایی که درگیر اعتیاد هستند، به خاطر این است که همسرشان اعتیاد دارد و در کنار او مصرف میکنند؛ چون میخواهند با آنها هم حس شوند تا متوجه شوند که اعتیاد چگونه است. زمانیکه در جایگاه تازهواردین خدمت میکردم، بعضی از افراد تازهوارد از اینکه چگونه اعتیاد پیدا کرده بودند، صحبت میکردند و میگفتند که میخواستیم که دیگر به مصرفکننده خود پیله نکنیم و بفهمیم که چه لذتی دارد که آنها مواد مصرف میکنند و ما هم اعتیاد پیدا کنیم؛ اما متأسفانه نمیدانستیم که چه تخریبها و چه آسیبی در پی دارد.
خانمها از نظر روحی و روانی آسیبپذیرتر هستند، به همین دلیل بیشتر دچار افسردگی میشوند؛ بعضی وقتها برای خلاص شدن از مشکلات پیش دیگران دردودل میکنند و با این کار میخواهند خودشان را خالی کنند یا از افسردگی نجات پیدا کنند، در این زمان به آنها پیشنهاد میدهند که بیا یک پک قلیان بکش یا اینکه مواد مصرف کن تا آرام شوی. باید بگویم که درصدی از اعتیاد خانمها به خاطر بیماریها است، مثلاً عضوی از بدن درد میکند، میخواهیم که آن خوب شود؛ من زمانی که دندانم درد میکرد، مسافرم میگفت که بیا کمی تریاک روی دندانت بگذار تا خوب شود.
من خانوادههایی را دیدم که مرد خانه نااهل و معتاد بوده است؛ اما اعضاء آن خانواده موفق هستند؛ وقتیکه جستجو کردم، متوجه شدم خانوادههایی که مادر خانه، مادری خوب، دانا و سازگاری است، فرزندان آن خانه هم خوب تربیت میشوند. حال در نظر بگیرید، وقتیکه مادر تخریب داشته باشد، فرزند آن خانواده هم نمیتواند از نظر سلامت جسمی و روانی جان سالم به در ببرد؛ درواقع آن مادر نمیتواند نسل خوبی را تربیت کند و تحویل جامعه بدهد.
خانم مصرفکننده در اثر اعتیاد ممکن است در معرض بسیاری از خطرهای دیگر قرار بگیرد؛ خوشبختانه در گلپایگان ندیدم؛ اما در تهران خانمهایی را دیدم که در پارکها موقع مصرف مواد در کنار مردها قرار میگیرند؛ به خصوص خانمهایی که از خانواده طرد میشوند از لحاظ جنسی مورد آسیب قرار میگیرند. خانمی که مصرفکننده است از نظر عاطفی نمیتواند همسر خوبی برای شوهرش باشد؛ چون در اثر اعتیاد بسیاری از حسهای انسان بسته میشود؛ پس در این زمان چگونه میتواند بنیاد خانواده را حفظ کند.
اکنون وظیفه ما در برابر آنها چیست؟ اکثر ما دوست داریم که خدمتی انجام دهیم و به کسی که نیازمند است، کمک کنیم. ما در کنگره آموزش میگیریم و به حالخوش میرسیم، از شر اعتیاد رها شدیم؛ اکنون باید در کنگره خدمتگزار خوبی باشیم و با آموزشهایی که میگیریم در خودمان تغییر ایجاد کنیم تا دیگران تغییرات ما را ببینند و برایشان سؤال شود که ما چگونه تغییر کردیم؛ در این زمان میتوانم کنگره را معرفی کنم و بگویم که راه درمان اعتیاد پیدا شده است. ما باید سعی کنیم تا چراغ کنگره روشن بماند و این میتواند بهترین خدمت باشد؛ چون عبادت بهجز خدمت خلق نیست؛ یعنی کمک کردن به دیگران باید در کنار نماز خواندن و روزه گرفتن گذاشته شود. ما باید سعی کنیم تا کنگره گسترش پیدا کند و شعبههای بیشتری تأسیس شود.
ما باید به جای اینکه برای مصرفکنندگان مواد غذایی تهیه کنیم یا پول به آنها بدهیم، بیایم و ماهیگیری یاد آنها بدهیم تا درمان شوند؛ حتی میتوانیم صدقه بدهیم؛ چون بیشترین قشر فقیر، مصرفکنندگان هستند.
من نباید زندگی را فدای کنگره کنم و فقط سیدی بنویسم؛ چون ما با ورود به کنگره باید روی خودمان کار کنیم تا تغییر کنیم و از ضدارزشها دوری کنیم؛ چون بعضی از مصرفکنندگان به خاطر ما درگیر اعتیاد شدهاند؛ یعنی به فرزندان خود رسیدگی کنیم، با آنها بازی کنیم، با آنها به خرید یا پارک برویم و...؛ باید آموزشها را کاربردی کنیم و بهترین کار برای جلوگیری از اعتیاد، فرزندان را در اولویت قرار دهیم، حتی با آنها در کارها مشورت کنیم تا بداند که عضو مهمی از خانواده است، حتی زمانی از ما میخواهد که با او فیلم ببینیم؛ باید قبول کنیم؛ اما زمانیکه همه شرایط را فراهم میکنیم؛ اما برای آنها وقت نمیگذاریم، این موضوع میتواند آسیب بزند. زمانیکه ما این موضوعات را در نظر گرفتیم، از رنجهای اجباری کاسته میشود؛ اکنون درست زندگی کنیم تا فردا افسوس نخوریم.
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم )
عکس: مرزبان خبری گروه خانواده همسفر نیره
ویراستار و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
159