گفت‌و‌گو با راهنمای محترم ؛مسافر مهدی

به نام قدرت مطلق الله

لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان مهدی هستم مسافر. آنتی ایکس مصرفی شیره، شیشه، متادون. روش درمان DST. داروی درمان شربت OT. ورزش در کنگره شنا و والیبال. با راهنمایی آقای حبیب محبتیان ۱۰ ماه و ۱۴ روز سفر کردم. رهایی از بند اعتیاد ۵ سال. ۱۰ ماه سفر نیکوتین داشتم با راهنمایی آقای حبیب محبتیان ۱۰ ماه و ۱۶ روز سفر کردم. رهایی از نیکوتین ۵ سال و ۶ ماه.
چگونه و چطور وارد دنیای تاریک اعتیاد شدید؟
سال ۸۱ زمانی که در کیش مشغول کار بودم و تفننی مصرف الکل داشتم ناگهان پدرم فوت کرد و بعد از آن آرام آرام وارد دنیای تاریک اعتیاد شدم و ۲۰ سال در تاریکی‌ها ماندم.
چگونه با کنگره۶۰ آشنا شدید؟
من سابقه ترک‌های ناموفق بسیاری داشتم و همه راه‌های بیرون کنگره را رفته بودم و نتیجه نگرفتم و زمانی که به همسفرم گفتم که میخواهم ترک کنم به من گفت که صبر کن تا راه دیگری پیدا کنم و بعد مدتی گفت یک‌ انجمنی هست که با شربت OT درمان می‌کنند و بدین صورت وارد کنگره شدم.
دستور جلسه این هفته (کمک من به کنگره و کمک کنگره به من) هست راجع به این دستور جلسه برایمان صحبت کنید.
در خاطرم هست که آقای مهندس فرمودند: حساب من با کنگره صفر صفر هست. وقتی بنیان کنگره این حرف را میزند دیگر ما باید بدانیم در کجای این مسیر هستیم. کنگره کمک های بسیاری به من کرد انواع آنتی ایکس را از من گرفت، چشم گفتن را به من آموخت، آرامش وارد زندگیم کرد، روانم آرام شد، خانوادم را به من برگرداند، جایگاهم را به من برگرداند و... و اما کمک من به کنگره که به نظر شخص من، ما اگر رهجو و سفیر خوبی برای کنگره باشیم و آموزش ها را در زندگی اجرایی کنم و خدمتگزار باشم بهترین کمک به کنگره است.
به نظر شما مهمترین ویژگی یک راهنما چیست؟
راهنما باید دانا و آگاه باشد، زیر و زبر اعتیاد را بشناسد، زیر و زبر آنتی ایکس‌ها را بداند و تمامی آموزش‌های کنگره را بداند و بروز باشد تا بتواند به رهجوی سفر اول کمک کند تا از مسیر صعب‌العبور اعتیاد عبور کند.
چگونه زندگی شخصی و مسائل خارج از کنگره را با خدمت هایی که در کنگره انجام می‌دهید تنظیم کردید؟
نزدیک ۷ سال در کنگره هستم و خودم هم نمی‌دانم چطور تنظیم شده است و قدیمی‌ها یک حرف بسیار زیبا دارند که می‌گویند اگر در مسیر باشی حتی ریگ‌های خیابان هم به تو یاری می‌رسانند و برای من هم اتفاق افتاد و فرمان صادر شده بود که الان اینجا هستم.
در خصوص خدمت کردن در کنگره یک رهجو چه وظیفه‌ای دارد؟
رهجو قبل از خدمت به کنگره باید ببیند به خودش چگونه می‌تواند خدمت کند. تفکر یک رهجو باید اینگونه باشد که: اول خودم، دوم خودم، سوم خودم، بعد خانواده و جامعه، اگر اینگونه بیاندیشد می‌تواند به دیگران هم خدمت کند و اگر خلاف این باشد و رهجو اندر خم یک کوچه باشد چگونه می‌تواند به دیگران خدمت کند؟!
وظیفه یک رهجو در قبال راهنمای خودش چه می‌باشد؟
پیمان شکن نباشد، درست سفر کند، بدون نقاب زندگی کن و رهجوی خوبی باشد تا به رهایی برسد. وقتی به رهایی برسد راهنما خوشحال و کنگره خوشحال‌تر می‌شود زیرا یک شخص از تاریکی اعتیاد خارج شده است.
اگر بنا به هر دلیلی رهجویی از مسیر درمان خارج شود راهنما چه احساسی نسبت به این اتفاق دارد؟
در ۲ سال اول لژیون وقتی چنین اتفاقی می‌افتاد بالا و پایین می‌شدم و می‌گفتم من چه کم‌کاری کردم یا کجا اشتباه کردم اما با گذشت زمان و کسب تجربه بیشتر در حال حاضر اگر چنین اتفاقی بیافتد برای آن شخص دعا می‌کنم که اذن درمان و رهایی‌اش صادر شود تا از دنیای تاریکی‌ها گذر کرده و به سمت صراط مستقیم و نور حرکت کند.
لطفاً برای هریک از کلمات ذکر شده یک عبارت کوتاه بگویید.
آقای مهندس دژاکام: دانا ترین مردی که در زندگیم دیدم
استاد امین: جهان‌بینی
لژیون: تغییر انسان‌ها
تازه وارد: یادآوری به من مسافر
الکل: بدترین آنتی‌ایکس که بشر دیده است
تریاک:داروی شفابخشی که مارا به قهقرا برده بود چون بلد نبودیم چطور استفاده کنیم
همسفرتان: بهترین رفیق و یار من در زندگی
شعبه فرهنگسرای البرز: خانه دوم من
رهجو: آینه راهنما
مرزبانان: خدمت گزاران بی ادعای شعبه، قدم زدن بر روی گداخته های آتش
آقای مهدی بخشی: کسی که از گذرگاه سخت تاریکی عبور کرده و قدر نوری که اکنون در زندگیش جاری است را می‌داند و همواره شکرگزار خداوند است.
به عنوان حسن ختام اگر مطلبی مانده است بفرمایید.
ممنونم از تمامی خدمتگزاران عزیز و امیدوارم با یاری و همیاری همدیگر هرچه سریعتر افتتاح شعبه خانم‌های مسافر شعبه البرز را جشن بگیریم.

مصاحبه و تایپ متن: مسافر محمد موسوی
بارگزاری: مسافر صدرا