جلسه هشتم از دوره هفتم کارگاههای آموزش مجازی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی جواد با استادی همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر سمیه با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز شنبه ۲۲ دیماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
اولین خدمت ما به کنگره۶۰، این است که قدرشناس و سپاسگزار کمکهایی باشیم که از سوی کنگره به ما شده است؛ یعنی آنها را درک و احساس کنیم و اهمیت آنها را بدانیم؛ بنابراین باید سعی کنیم در جهتی حرکت کنیم که کمکها و نیروهایی که صرف ما شده است به هدر نرود، در صراط مستقیم باشیم و برای کنگره۶۰ مسافر و همسفر خوبی باشیم؛ درواقع کاری کنیم که کمکهای کنگره برای ما مؤثر واقع شوند تا به رهایی برسیم و در ادامه به جایگاه راهنمایی، مرزبانی و...؛ باید به گونهای عمل کنیم که راهنما و کنگره۶۰ از ما راضی و خشنود باشند.
ما باید سعی کنیم قبل از انجام دادن هر خدمت و هر مسئلهای برای کنگره۶۰ درد سر و مشکل درست نکنیم و پیرو حرمت، اصول و قوانین کنگره۶۰ باشیم؛ بهطور مثال: مسافر یا همسفری که اتومبیل خود را در مکان مناسب پارک نمیکند، قطعاً برای کنگره مشکل درست میکند؛ در این صورت آیا او میتواند ادعا کند که خدمتگزار کنگره است؟ مسافر یا همسفری که حرمت، اصول و قوانین کنگره۶۰ را رعایت نمیکند، آیا میتواند تقاضای خدمت داشته باشد؟
اولین کمک کنگره به ما، کمک علمی است؛ چون کنگره۶۰ صورت مسئله اعتیاد را برای ما روشن کرد؛ بنابراین ما با استفاده از علم و دانش کنگره مفهوم اعتیاد را متوجه شدیم که اعتیاد چیست و مصرفکننده مواد مخدر در چه جایگاهی قرار دارد؛ همچنین کنگره۶۰ با علم خود چگونگی درمان اعتیاد را به ما آموزش میدهد؛ درواقع علمی که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد و در ادامه علم چگونه زندگی کردن و بهترین زیستن را به ما میآموزد.
اعضاء کنگره۶۰ تبدیل به بهترین دوستان ما میشوند؛ دوستانی که از شادی ما شاد میشوند و با تمام وجود فقط موفقیت ما را میخواهند؛ دوستانی که در رهایی و موفقیت ما نقش داشتند و یاری رساندند؛ دوستانی که در کنار یکدیگر ورزش میکنیم و از با هم بودن لذت میبریم؛ به راستی چنین دوستانی را در کجا و چگونه میتوان پیدا کرد؟ آیا تا به حال به این فکر کردهایم که بدون دوستان کنگرهای، حالمان چگونه میتواند باشد؟ حتی تصورش هم سخت است.
کنگره به من کمک کرد تا بتوانم بر ترسهایم غلبه کنم، ناامیدی را کنار بگذارم و به زندگی و آینده امید داشته باشم؛ کنگره به من کمک کرد تا راه و رسم زندگی کردن را یاد بگیرم تا من و زندگیام دوباره احیاء شویم؛ درواقع کنگره برای من سفری بود تا از تاریکی به روشنایی، از قهر به مهر، از نفرت به عشق، از ترس به شجاعت و... برسم.
خدمتي كه من در ظاهر به کنگره میكنم، در اصل ابتدا به خودم خدمت کردهام و سپس به کنگره. زمانی که وارد کنگره شدم، اصلاً به دنبال این نبودم كه چگونه با خانوادهام برخورد داشته باشم و يا چگونه نقطه تحمل خودم را بالا ببرم؛ اما از وقتی که پا در مسیر گذاشتم، به موضوعات جديدی رسیدم كه شاید درمان اعتیاد در مقابل آنها یک به هزار است. من در کنگره یاد گرفتم که زندگی یک گذر است و در این گذر باید کاشت، داشت و برداشت و برای به دست آوردن محصول باید بسیار تلاش کرد و صبر داشته باشیم.
حال خدمت کردن میتواند هم مادی و هم معنوی باشد و ضرورتش به خاطر این است که احساس دین و یا پرداخت بدهی خودمان نسبت به چیز با ارزشی است که به دست آوردهایم را به انجام برسانیم و این بندگی کردن، بایستی در سیستم دقیق و منظم الهی وجود داشته باشد. من و خانوادهام تا آخر عمر مدیون کنگره۶۰ هستیم. به نظر من بزرگترین کمک را کنگره به ما میکند؛ زیرا اگر این مکان امن نبود ما و مسافرمان به درمان و حال خوب نمیرسیدیم.
پس اولین قدم را کنگره برای ما برداشت و بدون هیچگونه چشم داشتی، تمام آموزشهای خوب خود را از طریق استادان و راهنماها در اختیار ما گذاشته است؛ اما کمک ما به کنگره این است که اول به حرمتها و قوانین کنگره احترام بگذاریم، فرمانبردار باشیم، به موقع در جلسات و لژیون حاضر باشیم، به سخنان استاد و راهنما گوش دهیم، به موقع سیدی بنویسیم، نظم و انضباط داشته باشیم، به همه اعضاء احترام بگذاریم، یکدیگر را دوست داشته باشیم و از نظر مالی کنگره را حمایت کنیم؛ درواقع این کارها میتواند بزرگترین کمک ما به کنگره باشد و برای کنگره یک خدمتگزار واقعی باشیم.
سپاسگزارم از آقای مهندس دژاکام که این مکان امن را برای ما و مسافران ما فراهم کردند تا به رهایی و درمان برسیم.
رابط خبری: راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
عکس: همسفر رؤیا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ویراستار و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
140