آنکس که بداند و بخواهد که بداند
خود را به بلندای سعادت برساند
آنکس که نداند و بداند که بداند
اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آنکس که نداند و بخواهد که بداند
جانوتن خود را از جهالت برهاند
آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
مصاحبهای را با دو خدمتگزار همسفر سهیلا و همسفر فاطمه ترتیب دادهایم از شما دعوت میکنیم که این مصاحبه جذاب را بخوانید و لذت ببرید.
لطفا به رسم کنگره60 خودتان را معرفی کنید.
همسفر سهیلا: سلام دوستان سهیلا هستم همسفر، مصرف ۲۰ سال، آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک، روش DST، داروی درمان شربت OT، مدت ۱۱ماه و ۱۵روز سفر کردیم به راهنمایی راهنمایان مسافر محمد و همسفر نازنین، ورزش خودم و مسافرم بدمینتون، رهایی از مواد ۵ سال و ۷ ماه، سفر سیگار داشتیم به راهنمایی آقا عطا، رهایی از نیکوتین ۵سال و ۸ماه.
همسفر فاطمه: سلام دوستان فاطمه هستم همسفر، مصرف ۲۰ سال، آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک، مدت سفر اول ۱۰ماه و ۱۳روز با کمک راهنمایان مسافر محمد و همسفر خدیجه، ورزش در کنگره خودم و مسافرم والیبال، مدت رهایی ۷ماه و ۲۰روز غیر سیگاری.
کلیدیترین موضوع برای سفراولی از نظر شما چیست؟
همسفر سهیلا: سفر اولیها باید به مسیری که انتخاب کردهاند و روش درمان در کنگره۶۰ و همچنین راهنمای خود ایمان کامل داشته باشند تا انشالله به درمان و حال خوش دست یابند.
همسفر فاطمه: از نظر من سفر اولی که تازه سفر خود را شروع میکند باید همهچیز را مثل صفحه سفید نقاشی بداند؛ یعنی از نو به زندگی خود و مسافر خود نگاه کند. به اتفاقاتی که در گذشته افتاده دیگر فکر نکند و تنها به آموزشها تکیه کند و فرمانبردار راهنمای خود باشد تا بتواند سفر خوبی را داشته باشد.
آیا این درست است که همسفر باید تابع مسافر خود باشد؟
همسفر سهیلا: خیر، درست نیست؛ هر فردی همانطور که میدانیم اختیار دارد و از نفس جداگانهای برخوردار است؛ بنابراین من همسفر خودم مسئول حال خوب خودم هستم.
همسفر فاطمه: خیر، هر کسی که به کنگره میآید در ابتدا شاید به خاطر درمان اعتیاد مسافر خود باشد؛ ولی در ادامه برای حال خود تلاش میکند. مسافر خودش راهنما دارد باید تابع فرمان راهنمای خود باشد تا بتواند به رهایی برسد. ما فقط میتوانیم در طول سفر مسافر خود در کنار او قرار بگیریم و در این راه کمک حال او باشیم تا انشالله مسیر سفر برای او هموارتر گردد.
خدمتگزار بودن چه حس و حالی دارد؟ لطفاً تجربه خود را از جایگاه خدمتی بفرمایید؟
همسفر سهیلا: حس خوب و پر از آموزش، هر جایگاه خدمتی آموزش خاص خود را دارد، از اینکه حرکتی دارم و در حال سکون نیستم خدا را شکر میکنم. کنگره این اعتمادبهنفس را به من داد که در جمع حضور داشته باشم و به خود و هم نوع خودم خدمت کنم.
همسفر فاطمه: خدمت در کنگره۶۰، حس بسیار عجیب اما آرامی دارد. راهنمای بنده از همان ابتدای سفر اول همیشه میگفت سعی کنید در کنگره خدمتگزار باشید. همیشه به دنبال خدمت کردن بودم و با جمله صبر کن سفر دومی شوی روبهرو میشدم. در ابتدای سفر دوم خداوند من را لایق خدمت دانست و توانستم خدمت کنم و از اینکه خدمت خوبی را ارائه دادم خیلی خوشحال هستم. امیدوارم لایق خدمت در جایگاه راهنمایی باشم تا زکات رهایی و تلاشهای راهنمای خود را پرداخت کنم.
اگر تجربه ترکهای ناموفق برای مسافر خود داشتهاید برای ما کمی صحبت کنید.
همسفر سهیلا: مسافر من پدرم هستند و تجربه ترکهای ناموفق را نداشتیم و از این جهت خدا را شکر میکنم که در اولین اقدام برای درمان مسیر کنگره برای خانواده ما نمایان شد.
همسفر فاطمه: پدرم هر بار به روش سقوطآزاد اعتیاد را کنار میگذاشت و مصرف نمیکرد؛ اما حال خوشی نداشت و این سبب میشد دوباره بازگشت کند تا اینکه خدا خواست در مسیر کنگره۶۰ قرار گرفتیم و بالاخره درمان قطعی پیدا شد.
به نظر شما کنگره چه برتری نسبت به دیگر مراکز درمان دارد؟
همسفر سهیلا: کنگره در کنار درمان اعتیاد، جهانبینی که همان علم زندگی کردن است را نیز آموزش میدهد؛ در نتیجه فرد مصرفکننده درمان ریشهای را در سه قسمت جسم، روان و جهانبینی دارد.
همسفر فاطمه: شاید مراکز دیگر واژه ترک را به کار ببرند؛ ولی به نظر من در کنگره۶۰ مثل بیمارستان درمان اتفاق میافتد و همین سبب شده تا کسانی که در کنگره۶۰ به درمان میرسند در کنار درمان اعتیاد به حال خوش در زندگی دست پیدا کنند و این به واسطه آموزشهایی است که توسط آقای مهندس حسین دژاکام تدبیر شده و رهجوها از طریق راهنمای خود به آن دست مییابند که این همان جهانبینی است.
فکر می کنید کمترین خدمت که فرد رها شده می تواند در کنگره انجام دهد چیست؟
همسفر سهیلا: بنده از تی زدن، جارو کشیدن و پذیرایی شروع کردم و فکر میکنم جزء قشنگترین خدمتها هستند. به نظرم وقتی هر خدمتی را به انجام میرسانم در مقایسه با حال خوشی که کسب کردهام کمترین چیزی است که میشود بیان کرد.
همسفر فاطمه: کمترین خدمتی که فرد رها شده میتواند داشته باشد این است که در کنگره۶۰ بماند و پیام آن را به گوش مصرفکنندگان دیگر برساند؛ حتی اگر بتواند یک صندلی را جابهجا کند در حد توان خود خدمت کرده است.
بهترین آرزویی که میتوانید برای کنگره۶۰ داشته باشید، چیست؟
همسفر سهیلا: انشالله که چراغ کنگره۶۰ همیشه روشن باشد تا آیندگان نیز از نور آن استفاده نمایند و آقای مهندس حسین دژاکام به اهداف بزرگ خود برسند.
همسفر فاطمه: امیدوارم کنگره۶۰ جهانی شود.
مهمترین تغییر در زندگی شما بعد از آشنایی با کنگره چه بود؟
همسفر سهیلا: تغییرات که بسیار اتفاق افتاده است؛ اما بیشترین تغییر در نظم، صبوری، آرامش، نوع نگرش و فرق نگاهی است که پیدا کردهام.
همسفر فاطمه: قبل از ورود به کنگره۶۰ خیلی بیصبر بودم، حال خوش و آرامش نداشتم؛ اما با راهنماییهای راهنمای خود همسفر خدیجه الان که در این جایگاه هستم بسیار حس خوبی دارم و هنوز خیلی زمان لازم است که بتوانم خود را به آرامش کامل برسانم، اما همین که در این مدت آرامش نسبی دارم خداوند را شکر میکنم.
مفهوم تولد در کنگره از نظر شما چیست؟
همسفر سهیلا: تولدها مفاهیم زیادی دارند؛ امید به زندگی، دوباره متولد شدن، جان بخشیدن، در آرامش بودن و بهترین پیام تولد میتواند برای آنانی باشد که خواستار رهایی از دام اعتیاد هستند؛ ولی هنوز راهی پیدا نکردهاند.
همسفر فاطمه: تولد در کنگره۶۰ یعنی امید و زندگی دوباره ولی با یک دید متفاوتتر نسبت به گذشته است.
مصاحبه کننده: همسفر سمیه رهجوی همسفر سما (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سونا (لژیون شانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون ششم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
137