English Version
This Site Is Available In English

استمرار حضور همسفر در کنگره مسافر را به تفکر وا می‌دارد

استمرار حضور همسفر در کنگره مسافر را به تفکر وا می‌دارد

طبق رسم کنگره خود را معرفی میکنید؟
آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه و تریاک
مدت سفر اول 9 ماه و 15 روز به روش DST به داروی OT
با راهنمایی آقای علیرضا زرکش
ورزش در کنگره فوتبال و دارت
رهایی 11 سال

ما جشن همسفر را با استادی استاد امین دژاکام برگزار کردیم و میزبان ایشان بودیم، این جشن چطور بود؟
استاد امین، جانشین بنیان کنگره هستند و حضورشان به ما انرژی و امیدواری می‌دهد؛ از سخنان ایشان هم استفاده کردیم و امیدواریم این اتفاقات بیشتر رخ دهد و از حضور ایشان و دیده‌بانان محترم بیشتر در نمایندگی استفاده کنیم.

به عقیده شما وجود همسفر چقدر تأثیر در سفر اول یک مسافر دارد؟
کسی که برای سفر می‌آید و نام مسافر می‌گیرد، هدف و دیدگاهی دارد که باید به آن برسد آن هدف چه با همسفر و چه بدون همسفر باستی اتفاق بیفتد.
من بایستی بدانم خواسته ام چیست و در مسیر آن خواسته حرکت کنم.
واضح است که وجود همسفر برای یک سفر اولی امتیاز محسوب می‌شود، این اتفاق باعث می‌شود آن انسان در منزل با همسفر خود به اصطلاح هم فاز باشد، به طور مثال یک نفر انگلیسی صحبت نمی‌کند و یک نفر فارسی.
من در سال 87 وارد کنگره شدم و 8 ماه سفر کردم، من با وجود این که همسفر داشتم سفرم به پایان نرسید و سه سال از کنگره دور شدم و ایشان در این سه سال حضور داشتند و خدمت گزار نیز بودند، نقش همسفر من در این جا این بود، ایشان انقدر در خواسته خود قوی بودند که باعث شدند من دوباره جذب کنگره شوم یعنی سوای این که من خودم خواسته داشتم همسفر من نیز باعث شد که من دوباره راهی کنگره شوم، این را عرض کردم که بیان کنم که همسفر در این حد می‌تواند در سفر یک نفر تأثیر داشته باشد!
همسفر برای خود به کنگره می‌آید و مسافر‌ها هم برای خود می آیند. مهم هدفی است که مسافر دارد؛
شاید من در ابتدا به دنبال راه فرار بودم و زمانی که همسفر من حرفی از کنگره به من می‌زد من گارد می‌گرفتم که من می‌خواستم به کنگره بیایم ولی به خاطر این حرف تو تصمیمم عوض شد! از طرف دیگر پا فشاری همسفر در به کنگره آمدن به خاطر خودش، تغییرات را در مسافر ایجاد می‌کند. استمرار حضور همسفر در کنگره مسافر را به تفکر وا می‌دارد و در جایی در ذهن مسافر جرقه‌ایی می‌خورد که چرا همسفر من انقدر در به کنگره رفتن پا فشاری می‌کند؟ او که به واسطه من به کنگره آمده پس قطعاً اتفاقات خوبی در کنگره وجود دارد، در این میان عشق است که به وجود می‌آید.
هر کس، چه همسفر و چه مسافر اگر به خاطر خودش به کنگره بیاید موفق می‌شود.

خاطره‌ایی از همسفرتان دارید که با ما در میان بگذارید؟
خاطره بسیار است، من به رهجو‌هایم هم گفته‌ام؛
ما انسان‌ها چون فراموش کاریم گاهاً فراموش می‌کنیم که کجا بوده‌ایم و الان کجاییم.
من به برکت کنگره و وجود جناب مهندس و استاد امین و آموزش‌های راهنمای خودم فراموش می‌کنم که کجا بوده‌ام و نیاز دارم که فلش بکی بزنم که چه اتفاقاتی در زندگی من رخ داده، تمام چیز‌هایی که امروز دارم چیزهایی است که کنگره به من داده، درست است که تلاش خود من بوده ولی کنگره راه را به من نشان داده، خوب است که انسان از خاطرات درس بگیرد و در آن غرق نشود.
شاید الان مسافران خاطراتی تعریف کنند که خنده دار به نظر برسد اما در آن زمان گریه داشت.
من گاهی اوقات دختر کوچک خود را در پارک می‌گذاشتم بازی کند و خود به دنبال مواد می‌رفتم و گاهاً یکی دو ساعتی طول می‌کشید که برگردم، الان که به آن فکر می‌کنم می‌بینم چقدر همسفر من به واسطه مواد من تخریب دیده است و چقدر از خود گذشتگی کرده که به پای من ایستاده، من باید از این موضوع درس بگیرم.
جبران خسارت از خانواده دشوار است، مگر می‌شود این همه سال تخریب ایجاد کنی و طی دو یا سه ماه همه چیز بر وقف مراد شود؟
زمان می‌برد تا من دوباره رو به راه شوم و دل آزردگی همسفر من برطرف شود.

کمی از مفهموم همسفر در کنگره برایمان می‌گویید.
وقتی دو نفر با هم پیوندی را ببندند دیگر نمی‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد؛
همانقدری که جناب مهندس در به وجود آمدن کنگره زحمت کشیدند، خانم آنی نیز همانقدر زحمت کشیدند و من هر دو آن ها را در یک جایگاه می‌بینم.
همسفر نیز همین است و باید با مسافر خود یکی باشد تا به نتیجه برسند، نقش خانم آنی بسیار موثر بوده، همسفری بوده که خیلی‌ها از ایشان آموزش گرفته‌اند تا در کنگره ماندگار شوند. عقیده من این گونه است.

مطلبی است که مایل باشید در رابطه با آن بگویید و من نپرسیده باشم؟
ممنون از شما که زحمت می‌کشید و خدمتی که می‌کنید. سایت مکانی است که ممکن است شخصی در مکانی، در جای دیگری این مطالب را در آن بخواند و ترغیب شود که بیاید و درمان شود و این اتفاق خوبی است؛ از تمام خدمتگزاران سایت و شما تشکر می‌کنم.
از همسفر خودم که همسرم است تشکر می‌کنم که روزهای سختی را در کنار من گذراند. همسفر بال پرواز است و زمانی که بال داشته باشی از زمین بلند می‌شوی و به پرواز در می‌آیی، از دخترم که تا سن 4 سالگی او را به یاد ندارم تشکر می‌کنم که پا به پای من بوده، از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم که این محیط را برای ما فراهم کردند، همینطور از رهنمای خودم هم تشکر می‌کنم.
در آخر خداوند را شاکرم که اجازه خدمت کردن را به من داده، هیچ لذتی از این بالاتر نیست که خدمتگزار واقعی باشیم و درد هم نوع خود را بفهمیم و درک کنیم؛
من از مسافران عزیز می‌خواهم که در ابتدای ورودشان به کنگره با خوشان عهد کنند که این جسمی که مسئولیتش با آن‌هاست را به سلامت از این گذر گاه عبور دهند چون در آن زمان است که اتفاقات زیبایی رخ می‌دهد، این مسئله باید تجربه شود و با گفته من ممکن است مسافر این مسئله را متوجه نشود.

مصاحبه: مسافر محمد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .