راهنما همسفر مینا هجده سال پیش همراه مسافر خود با آنتیایکس تریاک، شراب و الکل وارد کنگره شدند. دوازده ماه و هشت روز با راهنمایی مسافر محمد فنایی و همسفر طاهره اسماعیلی با روش DST و داروی اپیوم سفر کردند و در حال حاضر چهارده سال و هفت ماه و بیست روز است که از دام اعتیاد آزاد و رها هستند. ورزش همسفر مینا و مسافرش والیبال است. در رابطه با «هفته همسفر» با این عزیز گفتوگویی داشتهایم که در ادامه به آن میپردازیم.
اهمیت نقش خانم آنی بهعنوان بال مسافر در سالهای قبل و بعد رهایی آقای مهندس را چگونه میبینید؟
به قدری نقش خانم آنی مؤثر و پررنگ بوده است که در کتاب ۶۰ درجه آقای مهندس از خانم آنی در تمام مراحل و پستی، بلندیهای مسیر سفر نام بردهاند. رفتار و عکسالعمل ایشان در مقابل مشکلات و نیز خانواده و فرزندان به اینصورت بود که در شرایط بحرانی بهخوبی شرایط را مدیریت میکردند. سالها پیش که بیشتر خانم آنی عزیز را میدیدیم، درمورد سفر آقای مهندس میگفتند: «من سعی میکردم شرایط منزل را طوری آرام نگهدارم که آقای مهندس هیچگونه تشنجی در سفرشان و خلقوخوی ایشان ایجاد نشود». ایشان بهعنوان یک همسفر و بال سفر کاری کرده است که اگر بال مسافر کمی خسته یا ضربه دیده است باز هم کنار ایشان محکم حرکت کنند تا خدشهای در مسیر درمان وارد نشود و تمام سفر کنار همدیگر بودند. امیدوارم همه ما بتوانیم از خانم آنی بهخصوص در مشکلات الگو بگیریم.
توصیه شما به مسافرانی که ترجیح میدهند بدون همسفر سفر کنند، چیست؟
در کنگره وجود همسفر در کنار مسافر بهخصوص در سفر اول مهم است؛ اما بعضی مسافران باتوجه به شناختی که از همسفر خود دارند، ترجیح میدهند که بدون همسفر باشند؛ چرا که متأسفانه همسفرشان نه تنها همراه نیست بلکه سنگ جلو راه مسافر هم هست و یا بهانهجویی میکند و مسافر ترجیح میدهد که بدون همسفر سفر کند. گاهی مواقع برخی همسفران با ورود به کنگره نه تنها آنجا را قبول ندارند بلکه جلو راه مسافر سنگ میاندازند و سد راه مسافر میشوند تا مسافر زده شود یا ناامید گردد و فکر کند که این مسیر را نمیتواند ادامه دهد. به نظر من برخی مسافرها بدون همسفر راحتتر سفر میکنند.
چه صحبتی برای برخی از همسفران که معتقدند (باید بهخاطر مسافر در کنگره حضور پیدا کرد و اگر مسافر بهخوبی سفر نکرد خودشان هم نباید حضور پیدا کنند) دارید؟
تمام همسفرانی که در قالب خانواده فرد مصرفکننده به کنگره میآیند و لقب همسفر به آنها تعلق میگیرد بدون استثناء فکر میکنند بهخاطر مسافر به کنگره میآیند؛ من خودم میگفتم بهخاطر اینکه مسافرم از اعتیاد بیرون بیاید باید به کنگره بروم و بر او منت میگذاشتم که من بهخاطر اینکه تو مصرفکنندهای باید در سرما و گرما به اینجور جاها بیایم. بهنظر من همسفری واقعاً لایق واژه همسفر هست که به این درک برسد که فقطوفقط بهخاطر حل مشکلات و نقاط تاریک درون خودش و همچنین برای بالابردن علم و آگاهی و رسم درست زندگی کردن به کنگره میآید و من دلیلی نمیبینم که اگر مسافر به کنگره آمد همسفر هم بیاید یا اگر مسافر درست سفر نکرد همسفر هم نیاید. همسفر نمیتواند هیچگونه دخالتی در سفر مسافر داشته باشد؛ آنقدر باید خود را اصلاح کند که اصلاً در کار مسافر تجسس نکند.
حس شما در رابطه با اینکه در نقش همسفر در مسیر کنگره قدم بر میدارید، چیست؟
همسفر بودن در کنگره سعادتی هست که شاید قسمت هر کسی نشود. همیشه سر من بهخاطر اعتیاد مسافرم بالاست و خدا را هزاران بار شکر میکنم که شهرام مصرفکننده بود و راه کنگره برای من باز شد و با انسانهای درجه یک از جنس خودم، ترکشخورده اعتیاد؛ ولی بامحبت واقعی و بدون چشم داشت آشنا شدم و از لقب همسفر داشتن به خودم میبالم و افتخار میکنم و یکی از خواستههای من از خداوند این است که وجود اعضاء کنگره، آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و بزرگان از من دریغ نشود و به کنگره وصل باشم و تاج همسفر بودن روی سر من باشد.
لطفاً حس یا حرف دل خود را به اشخاصی که در این سؤال نام برده شده است بیان کنید.
مسافرم:
شما نه تنها مسافر من هستی؛ بلکه بال سفر من و رفیق من هستی و از خداوند میخواهم در بعدهای دیگر هستی هم شما سر راه من قرار بگیرید تا کنارت باشم؛ خداوند را هزاران مرتبه بهخاطر زندگی کردن در کنار شما شاکر هستم. مسافر من عشق به تمام معنا و بیقیدوشرط، انسان عالی و درجه یکی هست که نمیدانم ایشان پاداش کدام کار خوب من است. انشاءالله بتوانیم همیشه در کنار هم زندگی کنیم و از پس مشکلات زندگی برآییم.
خانم آنی:
مانند مادر برای من عزیز و نور چشم من هستند و خیلی دوستشان دارم. از خداوند بزرگ برای ایشان سلامتی میخواهم. خانم آنی عزیز از اینکه به ما درس زندگی را یاد دادید ممنونم. شما الگوی عظیم و درجه یک برای ما خواهید بود و انشاءالله سایه شما سالیان سال بر سر ما مستدام باشد.
فرزندان آقای مهندس «استاد امین، خانم کماندار و خانم شانی»:
فرزندان عزیز آقای مهندس از ابتدا و همیشه برای ما در راستای حرکت کنگره زحمت کشیدند و از خداوند میخواهم خدا به آنها کمک کند و بهپاس تمام زحماتی که برای تکتک افراد میکشند، برکت را به زندگی آنها برگرداند و همیشه در شادی و سلامتی زیر سایه پدر و مادری چون آقای مهندس و خانم آنی عزیز باشند.
راهنما همسفر طاهره اسماعیلی:
ایشان چیزهایی به من آموزش دادند که به جرأت میگویم حتی از خانواده و مادر خودم (به دلیل اینکه در جریان خیلی مسائل نبودند) یاد نگرفتم. من تمام زندگیام را مدیون خانم طاهره هستم و از خداوند برای ایشان زندگی درجه یک، سلامتی و طول عمر آرزو میکنم و امیدوارم همیشه سایه ایشان بالای سرم باشد و من بتوانم شاگرد ایشان باشم.
رهجویانم:
در چهار سال اول و اکنون تعداد زیادی رهجو در لژیون آمدند و رفتند و آنها معلم من بودند، چرا که از تجربیات آنها استفاده کردم. با اینکه رهجو دنبال پیداکردن راه است؛ ولی هر رهجو درس زیادی به راهنما میدهد و باعث میشود که راهنما دنبال کلید و راهحل برای رهجو و ارتقاء علم و دانش خود باشد تا بتواند به سؤالاتشان پاسخ دهد. همیشه تکتک رهجوهایم همانند فرزندانم عزیز هستند و امیدوارم در هر نقطه از کره خاکی هستند در صلح و آرامش زندگی کنند.
کلام پایانی:
از ایجنت و سایت شعبه نائین بابت دعوت و مصاحبه بسیار تشکر میکنم و این هفته را خدمت همه همسفران کنگره۶۰ تبریک میگویم و خیلی خوشحال هستم که خدمت کوچکی کرده باشم امیدوارم موفق و مستدام باشید.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر سمانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
93