راه و رسم کنگره60 بر این است که فردی که در دو بخش مسافران و همسفران وارد کنگره میشود، باید سه جلسه مشاوره را سپری نماید تا با روند درمان در کنگره تا حدودی آشنا شود. بنابراین اولین کسانی که همسفران در کنگره با آنها مواجه میشوند، راهنمایان تازهواردین هستند. باتوجه به مورد مذکور و دستور جلسه هفته همسفر، در خدمت راهنمای تازهواردین همسفر مونا هستیم و گفتگویی صمیمانه با ایشان داشتیم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
همسفر مونا و مسافرشان علی با سالها تخریب آنتیایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ده ماه و ده روز با متد DST با داروی OT به راهنمایی مسافر مجید باغستانی و همسفر زهرا سفر کردند. در حال حاضر به مدت ه سال و شش ماه است که به لطف خداوند و دستان پرمهرآقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر در کنگره تیراندازی با کمان است. همسفر مونا در جایگاههای خدمتی دبیری و نگهبانی خدمت کردهاند و در حال حاضر در جایگاه راهنمای تازهواردین در حال خدمت است.
تعریف شما از واژه همسفر چیست و حس خود را در مورد همسفر بودنتان بفرمائید.
راهنمای تازهواردین همسفر مونا:
طبق سیدی احساس همسفر، ما همسفرانی را در مسیر زندگی خود انتخاب میکنیم و در کنار آنها زندگی میکنیم، بنابراین در زندگی همسفرانی داریم و خود نیز همسفر افراد دیگر هستیم. اما در کنگره، این نقش پررنگ تر و مهمتر جلوه مییابد و به گونهای خاص خودش را نشان میدهد. همسفر باوجود آسیبهایی که در زندگی با مسافر دیده، به کنگره میآید و برای متعادل شدن حال خودش حرکت میکند و شاید برای چندمین بار تلاش میکند تا خودش، مسافرش و خانوادهاش را از عمیقترین تاریکی که اعتیاد است، نجات دهد. همسفر بودن یعنی در مواقعی سعی کنی بهشت را در جهنم، برای خودت و خانوادهات جاری سازی و این کار بسیار سختی است. گاهی بهشت ساختن در اوج جهنم، مواجهه و باز کردن یکی از سختترین گرههای درونیات میشود.
من بعنوان فرزند اعتیاد، شاید چندان متوجه اعتیاد و پیامدهای آن در زندگی نبودم. اما در ادامه بطور غیرمستقیم آسیبهایی دیدم و تصمیم گرفتم برای حال خوب خودم و برطرف ساختن آسیبها به کنگره بیایم و این درحالی بود که پدر من ۴ سال رهایی داشت. این یعنی خواستهای برای رهایی مسافرم وجود نداشت؛ چرا که ایشان رها شده بود و تنها هدف و خواسته من، حال درونی خودم بود و اینگونه شد که از سالی که اجازه ورود به کنگره را داشتم، وارد کنگره شدم و برای خود تلاش کردم تا به الان که بخشی از حال خوب درون و آرامشم را در خدمت کردن به انسانها میدانم.
به نظر شما آمدن همسفر به کنگره در روند درمان اعتیاد مسافر چه نقشی دارد؟
راهنمای تازهواردین همسفر مونا:
قطعا آمدن همسفر و اعضای خانواده مسافر به کنگره خیلی میتواند در روند درمان اعتیاد آن شخص تأثیرگذار باشد، ولی ساختار کنگره به گونهای است که حتی شخصی که همسفر هم ندارد، میتواند بدون هیچ مشکلی و به همان کیفیت به درمان برسد.
شخصی که اعضای درجه یک خانوادهاش که سابقه مصرف ندارند و در جریان بیماری اعتیاد مسافر هستند درصورت تمایل میتوانند بعنوان همسفر بیایند و این آمدن در درجه اول به خود همسفر کمک میکند و مفید است. من همیشه در جلسات مشاوره با تازهواردین این موضوع را مطرح میکنم که همسفر باید ۵۰ درصد برای وجود خودش، درون خودش و حال خوب و تعادل خودش در کنگره حضور یابد و در ادامه وقتی خودش کم کم به تعادل نزدیک شد و به حال خوب رسید، سعی کند به مسافر خود در سفر کمک کند و نیروی کمکی و دلگرمی برای مسافرش باشد.
اصطلاح «همسفر بال پرواز مسافر است» در کنگره مرسوم است، از دیدگاه شما و براساس آموزشهای دریافتی، منظور از بال پرواز چیست؟
راهنمای تازهواردین همسفر مونا:
دیدگاه بنده نسبت به این جمله اینگونه است که همسفر و مسافر بال پرواز یکدیگرند، همانطور که برای پرواز نیاز به دو بال است و نمیتوان با یک بال پرواز کرد، مسافر یک بال و همسفر یک بال دیگر است که وقتی هردو درکنار یکدیگر قرار گیرند و همسو شوند میتوانند براحتی در آسمان زندگی پرواز کنند و به قلههای آرامش برسند. ولی بنظر من نکته مهم این است که همفکر، همسو و همزبان شوند؛ یعنی یک هدف مشترک در حیات خود داشته باشند. این در حالی است که بالاترین درجه ارتباط افراد با یکدیگر این است که خواستههای مشترک داشته باشند و در کنگره افراد در بخشهایی هدف های مشترک خواهند داشت و این موضوع مسافر و همسفر را که زمانی در صور پنهان ازیکدیگر دور شده بودند، به هم نزدیک خواهد کرد.
به نظر شما چرا حضور همسفر در کنگره برای رسیدن به رهایی مهم است؛ تا جائی که دستور جلسه و هفتهای به نام همسفر نامگذاری شده است؟
راهنمای تازهواردین همسفر مونا:
داشتن یک همسفر و همراه حتی در یک سفر چندروزه و کوتاه، حیاتبخش و دلگرمی زیبایی است که در ادامه انرژی لازم برای حرکت در مسیر درست را به انسان میدهد. حضور همسفر هم درطی مدت سفری پر از فرازونشیب و آزمونهای گوناگون، مهم و حائز اهمیت است. اما نمیتوان سفر موفقیتآمیز مسافر را منوط به حضور همسفر دانست. ازطرفی به قول استاد امین، حضور همسفران در کنگره برای ساختار کنگره بسیار اهمیت دارد و از زمانی که همسفران در شعب حضور یافته و وارد این عرصه شدند، شعب رنگ و بوی دیگری پیدا کرد، لطیفتر شد، حس و حال شعب عوض شد و حضور همسفران در کنار بخش مسافران، باعث قدرت کنگره شد و گویی ساختار کنگره به تکامل رسید و بخش همسفران ازاین جهت که در قسمتهای مختلف ورزشی شرکت کردند، مقامهایی کسب کردند، در لژیونهای مالی خدمت کردند و غیره، به کنگره خیلی کمک کرد. آنقدر این بخش از کنگره مهم بود که دستور جلسهای برای آن اختصاص داده شد تا از همسفران تقدیر شود و مهم بودن جایگاه همسفران فراموش نشود.
یکی از مهمترین اقداماتی که یک همسفر باید در جهت درمان و رهایی مسافرش انجام دهد، ایجاد بستر مناسب در خانه است، از تجربه خودتان در این زمینه بفرمائید.
راهنمای تازهواردین همسفر مونا:
اولین قدم برای این مهم، این است که زبان همسفر و مسافر یکی شود. به این معنا که مسافر با حضور در کنگره، یکسری آموزشها در موارد مختلف از جمله جهانبینی، یاد میگیرد؛ وقتی همسفر هم همان آموزشها را در کنگره دریافت میکند و به همان منبع وصل میشود، یعنی هردو همزبان شدهاند و این همزبانی در ادامه میتواند همحس شدن و همفرکانس شدن را به مرور زمان به همراه داشته باشد. برای مثال فرزندی که ارتباطش با خانوادهاش قطع شده بود، کمکم با خانواده خود همحس میشود و به جرگه آنها میپیوندد و بدین ترتیب آرامش به خانه و خانواده باز میگردد و مسافر با حس و حال و آرامش بیشتری به سفر خود میپردازد.
به نظر شما که شال خوشرنگ راهنمای تازهواردین بر گردن دارید، یک همسفر چه کارهایی انجام بدهد و یا ندهد تا مسافرش سفر بهتری داشته باشد؟
راهنمای تازهواردین همسفر مونا:
همسفر به دوصورت بیسیم و باسیم میتواند نقش مؤثر و سازنده ای در سفر مسافرخود داشته باشد. یعنی در شرایطی، باید بهطور غیرمستقیم حس خوب، انرژی سالم و باکیفیت را به مسافر خود القاء کند. مثال بارز آن میشود آموزش گرفتن از طریق سیدیها. ازطرفی میتواند بصورت مستقیم و اصطلاحاً باسیم، به مسافر خود کمک کند. برای مثال، شرایط و بستر مناسب را در خانه و خانواده ایجاد کنند، تا جایی که میتواند در شرایط سخت، همراه و یار مسافر باشد، در کنار مسافر باشد و نه درمقابل او. البته مهمترین و سختترین درسی که همسفر در طی سفر آن را فرا میگیرد که از قوه به فعل درآوردن آن بسیار دشوار است، رها کردن مسافر است. چرا که درمانگر شخص مصرف کننده، فقط و فقط خود مصرفکننده است و نه همسفر و نه حتی راهنما.
در پایان به عنوان کلام آخر میخواهم به همسفران صبوری که همچنان منتظر حضور مسافرشان در کنگره و رهایی آنها هستند و یا هنوز سفر موفقی نداشتهاند، تبریک ویژهتری عرض کنم و بگویم بقول استاد بزرگمان سردار، انجامها انجام میپذیرد، در حرکت خود هیچ تردیدی راه ندهید.
طراحان سوال: همسفر هما رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون پنجم)، همسفر نرگس نگهبان سایت
مصاحبهکننده: همسفر هما رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون پنجم) مسئول مصاحبه
عکاس، ویراستاری و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
47