اولین جلسه از دور بیست و چهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی تخت جمشید شیراز با استادی مسافر علی حسین ، نگهبانی مسافر اسفندیار و دبیری مسافر کوروش با دستور جلسه (هفته همسفر) یکشنبه ۹ دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سلام دوستان علی حسین هستم یک مسافر:
اولین بحثی ک میخواهم به آن اشاره کنم نقش و جایگاه منِ همسفر است که گاهی شنیده شده یا دیده شده است که منِ همسفر مثل زاپاس میمانم درصورتی ک چرخ های اصلی ماشین در حال کارکردن زیر ماشین هستند، من نقش زاپاس را دارم و در موارد خواص و ضروری قرار است از من استفاده شود. این دیدگاه اشتباهی است، خب درست نبودنش دو دلیل میتواند داشته باشد یکی اینکه در لژیون ها به اندازه کافی در رابطه با این موضوع صحبت نشده است و عمده مشکل، منِ همسفر هستم که نتوانسته ام جایگاه خود را برای خودم مشخص کنم خب گاهی به منِ همسفر گفته شده یا شنیدم که شما نقش زیادی ندارین و همینکه در مسیر درمان در کنار مسافرتان باشید و باعث دلخوشی او باشید کافیست این دیدگاه هم مقبولیت چندانی ندارد. اما چیز دیگری ک بسیار مهم است این است ک منِ همسفر باید از این حاشیه تاریک خارج و وارد بطن جریان شوم ، شما اگر به جشنواره اسکار نگاه کنید متوجه میشوید ک به نقش اول زن یا مرد جایزه داده میشود اما به تازگی به نقش مکمل نقش اول زن و مرد هم جایزه داده میشود چون آنقدر نقش اینها مهم است ک میتواند جایزه اسکار نقش اول را از او بگیرد خب اگر این قضیه را تعمیمش بدهیم به موضوع همسفر همینگونه است. اگر یک همسفر نتواند آن نقش اصلی خودش را ایفا بکند دقیقا همان اتفاقی است که برای بازیگر نقش اول می افتد .خب حالا چگونه یک همسفر باید بتواند این جایگاه را کسب کند؟ شرط اول این است که خودش را باور داشته باشد و به آموزش هایی که در کنگره می آموزد مسلح باشد و در موارد خواص از آن اموزش ها برای مسافر خود استفاده کند . حالا اگر همسفر مسيولیت و رسالت خود را دست کم بگیرد و بگوید ک مسافرم که در حال درمان است و من هم فقط کنارش باشم ، اگر برای آن مسافر یک روزی مشکلی پیش آمد و از تعادل خارج شد چه کسی باید او را حمایت کند و دست او را بگیرد اینجاست ک نقش همسفر پر رنگ میشود . بحث بعدی این است که ما جدا از عزیزانمان ک به کنگره می آیند منِ همسفر اول باید به فکر خودم باشم، یعنی اگر مسافر من برای آموزش دیدن و درمان به کنگره می آید من سوا از او باید خودم را در کنگره قوی نگه دارم و آموزش های لازم را ببینم، من ِ همسفر اگر به صورت صحیح و کامل آموزش های کنگرره را فرا بگیرم چنانچه مسافر من دچار مشکلی شد چون من علم کنگره را یاد گرفته ام میتوانم به صورت صحیح ب او کمک کنم و او را به مسیر برگردانم .من اگر بخواهم به مسافرم کمک کنم دو چیز باید داشته باشم اول اینکه به خودم باور داشته باشم در ثانی حُب و علاقه ای به مسافرم داشته باشم یعنی اورا دوست داشته باشم. در بحث کمک های اولیه یک کودک کنار من راه تنفسی اش بسته میشود و من اگر علم به کمک های اولیه را نداشتم باشم نمیتوانم به او کمک کنم و ممکن است کودک از دست برود ولی اگر عالم به کمک های اولیه باشم با یک حرکت علمی و مناسب میتوانم جان او را نجات دهم.
تایپ مسافر : علی حسین لژیون ده
عکس : مرزبان خبری مسافر حسین
تنظیم و ارسال : مسافر ابوالفضل لژیون یازده
- تعداد بازدید از این مطلب :
738