هفتمین جلسه از دوره نهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نائین با استادی راهنما همسفر مینا، نگهبانی همسفر طیبه و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «هفته همسفر» روز دوشنبه ۱۰ دیماه ١۴٠٣ ساعت ١۵:٠٠ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
این هفته گرامی را خدمت بزرگ بانوی کنگره خانم آنی، خانم آنی کماندار، خانم شانی و استاد جهانبینی و همچنین همه شما عزیزان در شعبه نائین، بسیار تبریک عرض میکنم. من فکر میکنم همسفر بودن در شهرهای کوچک اندکی سخت باشد؛ زیرا فکر میکنند همه همدیگر را میشناسند و ترس از اینکه دیگران متوجه رفتوآمد ما به کنگره شوند را دارند؛ اما زمانی که وارد کنگره میشویم و آموزشها را دریافت مینماییم از دو جهت به همسفر بودن افتخار میکنیم، در جهت اول همانگونه که در وادی دوازدهم مطرح شده است؛ زمانی که شخصی بخواهد از تاریکی خارج شود و به سمت روشنایی حرکت کند، تمام نیروهای مثبت و الهی از زمین و آسمان به کمک آن شخص میآیند تا مراحل تغییر، تبديل، ترخیص انجام پذیرد و به روشنایی دست یابد و باعث افتخار است که ما همسفران میتوانیم یکی از نیروهای الهی زمینی باشیم و به همین دلیل است که به همسفر لقب بال پرواز دادهاند؛ من بال پرواز مسافرم میشوم تا بتوانم از تاریکی اعتیاد نجاتش دهم و بهسوی نور و آگاهی هدایت کنم.
چرا ما به همسفر بودن خودمان افتخار میکنیم؟ زمانی که ما به کنگره میآییم، فلسفه و جهانبینی کنگره دید ما را نسبت به خودمان و پیرامون تغییر میدهد؛ تازه متوجه میشویم، از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟! همدردی و همدلی، خدمت و آموزش را میآموزیم، متوجه میشویم که باید چه مسیری را طی نماییم! جناب مهندس بسیار زیبا در سیدی گذرگاه فرمودند: «همه ما یکسری عقبه و یکسری گذرگاه در زندگی داریم» زمانی که من به کنگره میآیم، تازه متوجه میشوم که بسیاری از گذرگاهها در درون من بوده است و باید طی کنم؛ زیرا خداوند برای آفریدن من بهای بسیار زیادی را پرداخت کرده است و من انسان برای خداوند ارزشمند هستم، به همین دلیل است که گذرگاهها در مسیر زندگی من قرار میگیرد تا باعث رشد و صعود من شود و به مرتبه و مقام انسانی خود پی ببرم.
زمانی که ما وارد کنگره میشویم، دلبسته و عاشق کنگره میگردیم و به همسفر بودن خودمان افتخار مینماییم و به بسیاری از اشتباهات خود پی میبریم، به فرموده جناب مهندس «ما باید عقبههای خود را حل کنیم تا به فک رقبه دست یابیم» و این اتفاق با آموزشهای کنگره امکانپذیر میشود. اگر ما چهارده وادی را بیاموزیم، بهراحتی میتوانیم تمام گذرگاههای سخت را طی نماییم. جناب مهندس میفرمایند: «وادی سیزدهم و چهاردهم مانند طوفان عمل مینمایند؛ کسانی که این وادیها را فرابگیرند، میتوانند بهراحتی گذر کنند و صعود نمایند و کسانی که نمیخواهند بیاموزند، دقیقاً جز نیروهای تخریبی قرار میگیرند و به قعر جهنم سقوط میکنند».
آموزشهای کنگره در احیای خانواده و شخص، فوقالعاده مهم و اثرگذار بوده و هست تا زمانی که خانواده احیا نشود؛ حتی بعد از درمان هم هیچ تغییری صورت نمیگیرد، چهبسا عزیزان بسیاری را داشتهایم که در کنار مسئله اعتیاد، مشکلات دیگری را هم داشتهاند و فکر میکردند اگر مسئله اعتیاد حل شود، تمام مسائل دیگر هم حل میشود؛ ولی متوجه شدیم زمانی که در مسافر ترک انجام میگیرد، درحالیکه مصرفکننده مسئله اعتیادش برطرف شده است، باز هم مشکلات ادامهدار است و آنجا است که صبر به سر میآید و باعث ازهمپاشیدن زندگی میشود. در صورتی که در کنگره جناب مهندس به خانواده بسیار اهمیت میدهند و در ابتدای ورود مسافر، همسفر هم پذیرفته میشود و این نشاندهنده ارزشی است که به خانواده گذاشته شده است، با سازماندهی و برنامهریزی بخش همسفران در حال حاضر بسیار عالی عمل میکند و حتی ما دیدهبان خانم هم داریم. همیشه جناب مهندس میفرمایند: «خانواده، بر کنگره ارجحیت دارد و نباید مسافر در کنگره اشباع شود و تمام زمانش را برای کنگره بگذارد و باید بیشترین زمان را صرف خانواده نماید» این موضوع قابلتقدیر است.
عطر گل یاس و لطافت کنگره به دلیل وجود همسفران است، هیچکس بهاندازه ما فرق زندگی سالم و ناسالم را نمیداند. جناب سعدی بسیار زیبا میفرمایند: «من آن نیم که حرام از حلال نشناسم، شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام!» به چه دلیل ما کنار مسافران ایستادهایم؟ به دلیل آن عشق و محبتی است که به آنان داریم و در کل، همه ما بهخاطر وادي چهارده است که کنار مسافران خود بدون هیچ منتی ایستادهایم؛ زیرا همه ما یک عقبهای داریم و باید آن عقبه را فک رقبه کنیم. جناب مهندس، سالهای گذشته به دلیل اینکه متوجه نقش همسفر شوند، مسافران و همسفران را در قالب مسافر خوب، همسفر بد و بالعکس دستهبندی میکردند، اکنون بسیار زیبا میفرمایند: «همه انسانها ارزشمند هستند و هیچ انسان بدی نداریم» این جمله بسیار امیدوارکننده است، خیلی مواردی وجود دارد که همسفر به کنگره بیاید، مسافر نیاید و یا همسفر خسته شود و با خود بگوید: این مسیر هم برای من مؤثر نبود؛ ولی این جمله بسیار به ما امیدواری میدهد که اگر مسافران ما در کنگره هم آمدند و به رهایی نرسیدند، هنوز زمان آن نرسیده است، انشاءالله یک روزی نور و آگاهی به وجودشان میتابد و همه مسافران طعم رهایی را لمس خواهند کرد. مسافر پژمان در شعبه سلمان بودند و سالها به اصفهان میآمدند، درست خدمت کردند و ایشان باعث این گردیدند که شعبه نائین راهاندازی شود. در آخر به همه شما عزیزان تبریک میگویم و یک شعری از مولانا تقدیم به همسفران عزیزی که خودشان تشریف میآورند و مسافران آنها بهدرستی سفر نمیکنند، تقدیم میکنم.
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آنجا
زِ پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن را نداند
نه که قصاب به خنجر چو سر میش بِبُرّد
نَهِلد کُشته خود را، کُشد آن گاه کِشاند
چو دَم میش نَمانَد زِ دَم خود کُنَدَش پُر
تو ببینی دَم یزدان به کجاهات رساند
بهمثل گفتهام این را و اگر نه کَرَم او
نکُشد هیچکسی را و زِ کشتن بِرَهانَد
همگی مُلک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نَرَمانَد
دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
بهکه ماند؟ بهکه ماند؟ بهکه ماند؟ بهکه ماند؟
هله خاموش که بی گفت از می همگان را
بچشاند، بچشاند، بچشاند، بچشاند
انشاءالله که تمام همسفران طعم خوش رهایی را بچشند.
مرزبانان کشیک: همسفر بهار و مسافر محمدرضا
تایپ: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر سمانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
250