سیزدهمین جلسه از دوره هشتاد و هشتم از کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد به استادی راهنمای محترم همسفر وحید و نگهبانی مسافرمسعود و دبیری مسافر داود با دستور جلسه «هفته همسفر» در روز دوشنبه 10 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
سلام دوستان وحید هستم یک همسفر
قبل از هر چیز هفته همسفر را به جناب مهندس و خانم آنی اولین همسفر کنگره ۶۰ و استاد امین تبریک میگویم. ما در کنگره یک جمله بسیار زیبا داریم که میگوید همسفر بال پرواز مسافر است بال پرواز تمثیل است جناب مهندس قوانین و راهکارهای کنگره را در قالب تمثیل به ما آموزش میدهد.
بال پرواز همسفر کمکی است برای سفر مسافر مثال اگر ما بخواهیم ساختمان ۱۰ طبقهای را بالا برویم بدون همسفر باید از پلهها بالا رویم ولی با داشتن همسفر به راحتی با آسانسور بالا میرویم یعنی داشتن همسفر در کنگره ۶۰ اینقدر خوب است اما همسفر چطور میتواند کمک مسافر باشد وقتی هیچ اطلاعاتی از مواد مخدر ندارد و یا هیچ اطلاعاتی از تخریب مواد مخدر ندارد و حال و اوضاعی که برای یک مسافر به وجود میآید اطلاعی ندارد شاید همسفر هم تخریب داشته باشد ولی در زمینه مواد مخدر نیست من هر کمکی که بخواهم به مسافرم بکنم بدون داشتن اطلاعات در واقع به او آسیب میرسانم یادم میآید وقتی مسافرمیخواست سقوط آزاد ترک کند خودش را به تخت بست به ما انواع گیاههای دارویی را سفارش داد وقتی من سفارشات را برای او بردم دیدم به حالت اغما افتاده است و مادرم بالا سر او گریه میکند واقعا در حد مرگ بود و حال بسیار خرابی داشت من به عنوان همسفر آمدم در کنگره و آموزشهای کنگره را گرفتم و باید میدانستم که یک مسافری که میخواهد درمان شود چه نیازهایی دارد خدا را شکر که جناب مهندس این بستر را به وجود آورد که ما متوجه شویم که مصرف کنندگان چه درد هایی دارند من چندین بار در مورد برادرم گفته بودم که این نمیخواهد ترک کند و دوست دارد که مصرف کند و میخواهد فقط ما را اذیت کند و ما را سر کار گذشته است و هر روز ما را به چالشی جدید میکشاند موضوعی که خیلی مهم است در آموزشهای کنگره درمان اعتیاد بر روی سه ضلع جسم روان و جهان بینی است جسم و روان با ۱۰ تا ۱۱ ماه سفر بازسازی میشود ولی جهان بینی خدا میداند که چقدر طول میکشد جهانبینی خیلی از ما همسفرها این بود که مسافرها برای عشق و حال مواد مصرف میکنند و خیلی راحت میتواند این کار را انجام ندهند یا اینکه به جای مواد مصرف کردن میتواند پسته بخورد یادم میآید که مادربزرگم به دایی خودم میگفت به جای این کار پسته و آجیل در جیبت بریز و بخور این آگاهی را نداشتیم که مصرف مواد چه تخریبهایی درون او ایجاد کرده است در سالهای قبل که هنوز کنگره نیامده بود ما فکر میکردیم با ابوالفضل درمانی و urd وروشهای دیگر سریعتر به نتیجه میرسیم
متاسفانه خیلی از اینها را ما تجربه کردیم و هیچ کدامش جواب نداد همیشه اوضاع احوال ما بدتر شد و خانواده در آشوب بود یعنی روزی نبود که در خانه دعوا نداشته باشیم. همین جا از مسافرم عذرخواهی میکنم چون واقعاً من نمیدانستم، مسافرم که وارد خانه میشد من بلند میشدم و میرفتم بیرون. انگار که جن و بسم الله بودیم کنار همدیگر قرار میگرفتیم، دو دقیقه کنار یکدیگر قرار میگرفتیم سریع دعوا و درگیری به وجود میآمد. من به واسطه اینکه طرفدار پدر و مادرم بودم میگفتم شما اینها را آزار میدهید و من از تو خوشم نمی آید. مسافر من فقط یک مواد مصرف می کرد، و تخریب من بیشتر از مسافرم بود. من دعوا میکردم و میزدم و خیلی وقتها دوستان و همکارانم را مسخره میکردم. خیلیا را به اسم رک گویی حالشان را میگرفتم و اینها همش تخریب بود و فکر میکردم که مسافرم باید درمان شود در صورتی که خود من بیشتر از او نیاز به کنگره و درمان داشتم تا بتوانم با مردم زندگی کنم و ارتباط بگیرم. من نمیتوانستم با مردم ارتباط بگیرم چون آموزش ندیده بودم. کنگره زبان من را با مسافرم یکی کرد الان شاید باورتان نشود من عاشق مسافرم هستم. تازه متوجه شدم که مسافرم چقدر خوب است و من مهربان بوده و چقدر با گذشت بوده است. همین الان مسافر من حدود ۸ ماه است که پدرم را نگهداری میکند. با این وضعیت بد مریضی پدرم من هنوز نتوانستم نصف او از پدرم نگهداری کنم. اینقدر پدرم را که وزن زیادی دارد را جابجا کرده و بهش رسیدگی کرده که الان خودش کمردرد گرفته است. در واقع یعنی معجزه کنگره که باعث این تغییرات در انسان می شود. یکی از چیزهای دیگری که من در کنگره یاد گرفتهام این است که آقای مهندس میگویند درمان اعتیاد یک علم است. من همیشه فکر میکردم میشود یک شبه مواد را کنار گذاشت و مصرف نکرد. وقتی خود آقای مهندس سفر میکنند و برای درمان اعتیاد را کشف میکنند از دوستانی که وارد کنگره نمیشوند میخواهد که درمان دی اس تی را انجام دهند و وقتی تعداد دوستانی که در این مسیر درمان میشوند خیلی بالا هست نشان دهنده این است که روش درمان درست بوده است. هر روشی که به راستی و درستی دلالت کند یک علم است و این روش درمان یک علم است. من در کنگره دوستانی دارم که با تخریبات بالایی وارد کنگره شداند و در حال حاضر یا دانشجو یا ورزشکار یا مشهور به انسان خوب در محل زندگی و کار هستند هر کسی ایناها را میبیند لذت میبرد میشود درمان اعتیاد و علم.
آیا انسان در مسیر تاریکیها و یا روشناییها باشد فرقی نمیکند؟ باید بهایش را بدهد. من قبلاً فکر میکردم وقتی در مسیر مستقیم هستم، باید بهترین تفریحات را انجام بدم. نه ماشینم پنچر شود نه ماشینم تصادف کند نه بچهها خانوادهام دچار مشکل شوند و هیچ اتفاقی نباید برای من بیافتد. اینجا متوجه شدم که همه این اتفاقات برای ماها که در مسیر مستقیم هستیم درمان شدهایم میافتد. فقط فرقش به نظر من با آن زمان این است که درک من نسبت به مسائل تغییر کرده است. آن موقع درکم نسبت به مسائل بد بود الآن درکم نسبت به گرفتاریها خوب است و به هر مشکلی را که پشت سر میگذارم احساس خوبی به من دست میدهد. درواقع توانستم یک مسئله دیگر را حل کنم.
دریافت نشان رهایافتگان
تایپ و ویراست و ارسال: واحد سایت نمایندگی شادآباد
لژیون خدمتگزار: لژیون بیستم
مرزبان کشیک: مسافررسول
- تعداد بازدید از این مطلب :
217