سلام دوستان رقیه هستم همسفر
باسپاس وشکر فراوان از خداوند متعال که اذن ورودم به کنگره داده شد. در ابتدا به همه عزیزان همسفر این هفته باارزش را تبریک عرض میکنم. در بدو ورود به کنگره تصور میکردم من آمدهام که مراقب همسرم باشم تا ترک کند، بنابراین به خود میبالیدم؛ اما خیلی زود متوجه شدم که من هم مثل همسرم باید سفر کنم و به همین خاطر عنوان همسفر به من داده شد و همسرم مساف است.
در اولین قدم و با قرار گرفتن در لژیون متوجه شدم که باید فرمانبردار راهنما باشم و فقط چشم بگویم و آموزش بگیرم. زیرا من درمورد اعتیاد هیچ نمیدانم و باید علم اعتیاد را فراگیرم. همچنین آموختم باید خودم هم سفر کنم تا بتوانم حسهای خود را پالایش نمایم. چرا که من همسفر به واسطه زندگی در کنار یک مصرفکننده آسیبها وتخریبها زیادی را تجربه کردهام و نیاز دارم از حسهای سالم بهرهمند شوم.
من در سایه آموزشهای کنگره علم اعتیاد را فراگرفتم و اطلاعات، دانش و آگاهی زیادی را کسب کردم. مهمترین آموزشی که برایم در کنگره خیلی ارزشمند و پررنگ است همین مسئله حس بود که تمام ارتباط من با اطرافیان به وسیله حس صورت میگیرد. اگر بخواهم همسفر خوبی باشم، باید دارای حس خوب باشم و بتوانم این حس خوب را به دیگران انتقال دهم و تازه یاد گرفتم که عشق و محبت واقعی را نثار اطرافیان کنم. در سایه همین آموزشها بود که فرا گرفتم رسیدن به خواستهها در جهان ماده نیازمند پارامتر زمان است و باید بابت آن وقت صرف کنیم، البته با تلاش و آموزش. اعتیاد هم از این قاعده مستثنی نیست و مسئله درمان در یک مصرفکننده نیاز به زمان دارد و باید در این راه صبر داشته باشم، آن هم صبر همراه با آموزش و یادگیری صحیح. زیرا اگر در مورد موضوعی اطلاعات و آگاهی درستی نداشته باشم، به جای کمک، آسیب وارد کرده و سبب تخریب بیشتری خواهم شد.
این نکته را اضافه کنم که یکی از باارزشترین موارد برای من همسفر، حضور در لژیون میباشد؛ چرا که همه دوستانی که در کنار هم آموزش میگیریم، همدرد هستیم و یکدیگر را بهتر درک میکنیم. من از افراد لژیون آموزشهای زیادی دریافت میکنم و با حس خوب و آرامش بیشتری میتوانم به مسیری که در پیش دارم، ادامه بدهم. در آخر به تمام همسفران شعبه یوسُف خداقوت و تبریک عرض میکنم.
سلام دوستان، حمیده هستم یک همسفر
در اوایل که وارد کنگره شدم تمام و کمال در فکر خوب شدن مسافرم بودم که از بند اعتیاد رها شود و برای حفظ خانواده، دوباره به زندگی بازگردد. در کنگره با واژه همسفر آشنا شدم و به من آموزش داده شد که باید بال پرواز باشی، باید کمک مسافرت باشی و مهمتر از آن، کنگره تنها جایی بود که به من گفته شد حسهای تو آسیب دیده و باید در مرحله اول به خودت کمک کنی و در مرحله دوم از اعتیاد و مصرف مواد شناخت پیدا کنی تا بتوانی در این راه کنار مسافرت باشی تا به نتیجه برسید.
در اینجا با جملاتی مثل مشکل از خود توست، دوربین را از روی مسافرت بردار، ببخش و مهربانی کن و غیره مواجه شدم. پذیرفتن این جملات در وهله اول برای من که تنها و ناامید بودم و فقط با کورسویی از امید وارد کنگره شده بودم بسیار سخت بود. اما با گذشت زمان یاد گرفتم اگر اول راه خیلی از جملات و آموزشها را متوجه نشوم خیلی مهم نیست؛ بلکه مهم خواستن، تداوم و صبر بسیار در ادامه راه است که ذرهذره حسهای خوب جایگزین حسهای بد و نور جایگزین تاریکی خواهد شد. خدا را شاکرم بخاطر آرامش و دانایی نسبی که خود، مسافرم و خانوادهام کسب کردهایم. به امید رهایی کسانی که خواهان رهایی هستند.
رابط خبری: همسفر فرح رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
75