یازدهمین جلسه از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی دامغان با استادی مسافر محسن، نگهبانی مسافر فتح الله و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "بنیان کنگره 60" سهشنبه مورخه 04/10/1403 راس ساعت 17 اغاز به کار نمود.
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر:
از نگهبان و دبیر تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
من زمانی که در حال سفر بودم، آقای ربیعی ایجنت سمنان بود و کرونا شروع شد و رفت آمد برایم خیلی سخت شد، چون به سمنان سفر میکردم.
امروز سپاسگزار خداوند هستم، که شعبه دامغان تاسیس شد و از آقای مهندس دژاکام بابت اجازه و راه اندازی شعبه دامغان تشکر میکنم که فرصت خدمتگزاری را به ما داده است.
آقای ربیعی از کسانی بود که در راهاندازی شعبه دامغان کمک بزرگی کردند. کسانی همانند آقای امین رفیعی، آقای محمدجواد، آقا موسی، آقای علی شهابی و همگی آنهایی که در پارک حضور داشتند نقش به سزایی در راه اندازی شعبه دامغان داشتند. و این بذر را در دامغان کاشتند که امروز تبدیل به درختی تنومند شده است. یعنی اینکه ما دیگر به دنیای تاریکی نخواهیم رفت و با آموزش هایی که در کنگره گرفتهایم دیگر یک مصرف کننده قبل نخواهیم بود. اگر یک مصرف کننده شیشه دو ماه در کنگره آموزش بگیرد دیگر مصرف کننده شیشه نخواهد شد، چون یاد گرفته است که مصرف خود را یک پله پایین تر بیاورد. و این آموزش ها را مدیون جناب آقای مهندس بنیان گذار کنگره هستیم.
یک نفر جایی را بنیانگزاری می کند، مثلا کلنگ مسجدی را میزند و دیگر دیده نمیشود، ولی بنیان این جوری نیست، چون خود ایشان هستند و تمام کارها را با عشق و علاقه انجام میدهند، به گفته خود مهندس در کتاب بنیان من هیچ حسابی با هیچ کس ندارم، همین الان که بگویند بروم کتابهایم را بر میدارم و میروم یعنی به جایی رسیده است که تمام حسابش با خداوند یا نیروی برتر است.
ما در وجودمان یک ضمیر خودآگاه داریم و یک ضمیر ناخودآگاه، ضمیر ناخودآگاه به باورهای ما جواب میدهد و قدرت تشخیص آن خیلی پایین است. وقتی من باور دارم درمان نمیشوم، پالس را فرستادم و او به انتخابهای من اهمیت میدهد. وقتی من وارد کنگره شدم یعنی پالس درمان را برایش فرستادم و این باعث میشود که تمام گرهها و راهها برای من باز شود.
علت تمام این صحبتهایی را که کردم میخواستم به بنیان برسم و بنیان به چه کار من میآید، من باید تکیه گاهی برای خانواده و اجتماع خود باشم، یک مصرف کننده مواد مخدر هیچ جایگاهی در جامعه ندارد، اگر متوجه بشویم یک دکتر مصرف کننده است او را به یک دید دیگر نگاه میکنیم. اما ما در کنگره مسافر تلقی میشویم و پالس منفی کنار میرود و پالس مثبت جایگزین آن میشود و این باعث تغییر ما میشود و ما به سمت تصفیه و پالایش میرویم و اینها را مدیون کنگره هستیم.
تنها راه درمان اعتیاد، در کنگره 60 صورت میگیرد که سه ضلع دارد، ضلع جسم آن با دارو درمان میشود و ضلع روان و جهانبینی با آموزش گرفتن در کنارهم تکمیل میشود و به تنهایی قابل درمان نیستیم.
هیچ وقت خودمان را با دیگران قیاس نکنیم چون باعث میشود انرژی ما از بین برود.
تهیه و تنظیم: راهنما مسافر امین رفیعی لژیون یکم
تایپ و تصویر: مسافر یزدان لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
58