English Version
This Site Is Available In English

تولدی دوباره در کنگره‌۶۰

تولدی دوباره در کنگره‌۶۰

جلسه دوم از دوره دوازدهم كارگاه‌های آموزشی خصوصی‌ همسفران نمایندگی دکتر علیرضا به استادی اسیستانت همسفر اعظم، نگهبانی همسفر سارا و دبیری همسفر مهناز با دستور جلسه «بنیان‌کنگره‌۶۰» روز دوشنبه ۳ دی‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را سپاسگزارم که به من اجازه داد در این جایگاه باشم و برای دومین بار در این نمایندگی خدمت کنم. دستور جلسه این هفته بنیان است که جشن بسیار باشکوهی است و من این هفته را خدمت آقای مهندس، خانم آنی بزرگوار و تک‌تک شما اعضاء کنگره تبریک عرض می‌کنم. آقای مهندس فرمودند: هفته بنیان تولد من نیست؛ بلکه مبدأ کنگره و روز شروع زندگی تمامی ما است. بهترین مکان روی زمین، همین‌جا است که خیلی‌ها از کنار آن ساده رد می‌شوند؛ ولی نمی‌دانند که چه اتفاقاتی در آن رخ می‌دهد. به عقیده من ما دو مرتبه بر روی این کره خاکی متولد شده‌ایم؛ یک بار از مادر و بار دیگر در کنگره. شاید امروز که آقای مهندس حاضر هستند قدرشان را ندانیم؛ زیرا خاصیت آدمی این است که دانشمند دانا در کنارش قرار دارد؛ ولی قدردان او نیست.

قطعاً همه شما آقای مهندس را دوست دارید؛ پس بدون شک حس‌ شما و انرژی تشویق‌هایتان به ایشان می‌رسد. در سال ۱۳۷۵ بود که کنگره شروع به کار کرد و شاید خیلی از ما کودک بودیم یا اصلاً به دنیا نیامده بودیم. من زمانی که یک نوجوان هفده ساله بودم و برای کنکور آماده می‌شدم، فکر نمی‌کردم که روزی برسد به دانشگاه بروم، ازدواج کنم و درگیر اعتیاد شوم، پس بی‌خبر از آینده به زندگی خود ادامه می‌دادم؛ ولی همان لحظه خداوند حل مشکل ما را به دست یک انسان بزرگ سپرد.

زمانی که آقای مهندس سفرشان را در سال ۱۳۷۵ آغاز کردند، در سال ۱۳۷۶ درمان شدند و روش درمان اعتیاد را کشف کردند. روش درمانی که اگر نبود نمی‌دانم در چه شرایطی بودم، زندگی خانواده‌ام چگونه بود، آیا بچه‌ای داشتم یا خیر؟  آقای مهندس در تلاش بودند که درمان درد ما را پیدا کنند و به همین جهت اولین جلسه کنگره در سال ۱۳۷۸ با حضور ۸ نفر از اعضاء برگزار شد.

امروز بیش از دویست نمایندگی در سرتاسر کشور دایر است و دانشگاهی که در حال ساخته شدن است، خیلی زود شروع به کار خواهد کرد و امروز به جای ۸ نفر ۸۰ هزار نفر درمان شده اعتیاد داریم. اگر به من همسفر در آن روزها می‌گفتند خدمت کن، از ثروتت ببخش یا وقت بگذار؛ چون با چشم خود نمی‌دیدم، بدون شک قوی حرکت نمی‌کردم؛ اما اکنون که در کنگره هستیم قوی حرکت می‌کنیم، پهلوان، دنور، مرزبان و ایجنت می‌شویم و همه این‌ها را تجربه می‌کنیم؛ زیرا خدمت کردن را دوست داریم. بهترین کاری که آقای مهندس بعد از درمان اعتیاد برای ما انجام داده‌اند این است که آدرس خودمان را به خودمان داده‌اند.

استاد امین در سی‌دی بنیان می‌فرمایند: یک ویژگی خوبی که آقای مهندس دارند این است که توانایی‌های انسان‌ها را می‌بینند، بیدار می‌کنند و یاری می‌رسانند تا کارها را از قوه به فعل درآورند. به دیگر سخن ایشان به من توانایی‌هایم را نشان دادند و فرمودند: تو می‌توانی یک مادر خوب، معلم خوب و در آن واحد همسر و همسفر باشی؛ همچنین در حال حاضر خدمت اسیستانت را انجام بدهی، کیلومتر‌ها مسیر را طی کنی، آشپزی کنی و مادر صبوری برای فرزندانت باشی.

در سال‌های قبل از کنگره فردی بودم که اگر می‌خواستم ناهار آماده کنم، برنامه‌ریزی برایم مشکل بود. ناهاری که دوست داشتم سر‌ وقت آماده شود، کار اداری‌ام به انجام برسد، لباس‌‌هایی که باید شسته می‌شد و ... همه این‌ها را نمی‌توانستم انجام بدهم؛ اما امروز توانسته‌‌‌ام به عنوان یک انسان تمامی این موارد را حل و فصل کنم. در گذشته توانایی‌هایم در دسترس نبود، همیشه فکر می‌کردم آدم تنبلی هستم، هوش و استعداد کافی ندارم و نمی‌توانم! من آدمی نبودم که شاغل شوم؛ ولی امروز که این‌جا نشسته‌ام می‌دانم که می‌توانم، تمام توانایی‌ها در درونم وجود دارد و همه این‌ها را مدیون کنگره هستم. سال ۱۳۹۱ وارد کنگره شدم، تمامی این موارد را ذره‌ذره آموختم و آدرس من را به خودم دادند. نکته مهمی که آقای مهندس به ما آموزش می‌دهند این است که ببخشیم هم از مال، هم از جان و رفتار بد دیگران را به موقع ببخشیم.

حال می‌خواهیم بدانیم بنیان یعنی چه؟ در واقع اصل و ریشه یک چیز است. این‌که شخصی هسته‌ای را زیر زمین می‌کارد، می‌شود بنیان‌گذار آن نهال و خود درخت نیست؛ ولی زمانی که می‌گوییم آقای مهندس بنیان هستند؛ یعنی خود کنگره، آن درخت و ریشه تک‌تک ما هستیم، درختی که روزی میوه‌اش بودیم و کم‌کم تبدیل به شاخه‌ها و برگ‌های آن شدیم. حال باید ببینم که می‌خواهم میوه کوچک نارس که هیچ منفعتی برای دیگران ندارد باشم یا یک میوه رسیده، آبدار و پرمنفعت برای کل هستی نه فقط برای خود و خانواده‌ام! از چنین ریشه و بنیانی چه توقعی است؟ این‌که میوه‌ای باشیم برای هستی، مفید و پرفایده باشیم، بتوانیم پولی به دیگران ببخشیم و معنای برکات را به دیگر انسان‌ها بچشانیم. در این هفته فکر کنیم که ریشه و هدفمان چیست و آقای مهندس چه کارهایی برایمان انجام داده‌اند؛ همچنین بایستی تفکر کنیم که من چه کرده‌ام یا چه‌قدر به بار نشسته‌ام!

بهترین آموزش‌هایی که در زندگی به درد یک انسان می‌خورد این است که یاد بگیریم نیازی نیست همه عالی باشیم؛ بلکه باید انسان‌های درستی شویم؛ زیرا معلم راستینی داریم. سال‌های قبل که هفته بنیان بود با توجه به سی‌‌دی‌ها و مشارکت‌هایی که استاد امين می‌کردند، همیشه آقای مهندس می‌فرمودند که بهترین پتانسیل‌هایتان را به کار بگیرید. من بسیار دوست داشتم از نزدیک آقای مهندس را ببینم، از ایشان یاد بگیرم و به ویژگی‌های مثبتی که ندارم برسم. این شد که اکنون شاگرد مستقیم آقای مهندس هستم و تقریباً سه هفته یک بار با ایشان جلسه داریم. اگر می‌خواهیم مانند آقای مهندس باشیم باید همانند ایشان رفتار، فکر و زندگی کنیم.

همه ما می‌دانیم که آقای مهندس انسانی بسیار سخت‌کوش هستند؛ زیرا صبح زود بیدار می‌شوند، به استخر می‌روند، کتاب‌هایشان را می‌نویسند، کنگره۶۰ و خانواده‌شان را اداره می‌کنند و بسیار با آرامش و آرام به زندگی‌شان ادامه می‌دهند. هر کدام از ما ایشان را از نزدیک دیده‌ایم و می‌دانیم چه‌قدر وجودشان آرامش دارد؛ پس وقتی می‌توانم تلاش کنم و ذره‌ای همانند ایشان شوم چرا انجام ندهم؟ یک ویژگی که آقای مهندس دارند منظم بودن ایشان است، به دیگر سخن ایشان معلم بسیار سخت‌گیری هستند و در جلساتی که اسیستانت‌ها داریم به موقع جلسه را شروع می‌کنند.

بنابراین اگر من یک ویژگی را بتوانم از این سیستم یا بنیان کنگره بیاموزم، بسیار به پیشرفت خود کمک کرده‌ام. یک موضوعی که می‌خواهم برایتان تعریف کنم در رابطه با برخی از اعضاء کنگره است که یک روز مسافری آمدند و دو دست نداشتند، ایشان به آقای مهندس گفتند که اجازه بدهید من سفر کنم؛ ولی آقای مهندس فرمودند: اگر می‌خواهید در کنگره سفر کنید بایستی سی‌دی بنویسید و آن مسافر بیش از چهل سی‌دی نوشتند. بعدها پرسیدم چگونه انجام می‌دادید و گفتند یک بالش زیر دو دستم می‌گذاشتم، خودکار را بین دو دست قرار می‌دادم تا رها شوم.

اگر فکر می‌کنیم که بر ما سخت می‌گیرند، به این دلیل است که دوستمان دارند، می‌خواهند رشد کنیم و تبدیل به بهترین خودمان شویم؛ درست عین خودمان که به فرزندانمان سخت می‌گیریم تا درس بخوانند. به یاد داشته باشید آن فردی می‌تواند به آقای مهندس نزدیک شود که وظایف تعیین شده توسط ایشان را به‌درستی انجام بدهد و راهی که ایشان می‌روند را طی کند؛ به دیگر سخن بایستی راه‌گشای ایشان باشیم. در آخر، هفته بنیان را خدمت تمامی شما همسفران تبریک عرض می‌کنم و ان‌شاءالله که بهترین‌های خداوند نصیبتان شود.

تایپ: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مژگان (لژیون هشتم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر لیلا
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .