بنیان کنگره؛ نماد ریشه، بخشندگی و محبت

جلسه اول  از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد با استادی دنور راهنما همسفرآسیه،نگهبانی پهلوان همسفر ریحانه و دبیری  دنور همسفر فهیمه با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز یکشنبه ٢ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام بر مردی که از قلب‌ها وارد می‌شود و با محبت نسخه می‌پیچد و دیگرانی که در دارالفنون حیات آموزش دیده‌اند و از برخورد و نسخه پیچی برای مسافران عاجزند.
                       «استاد رعد»

شکرگزار خداوند هستم که اجازه داد عضو کوچکی از این سیستم بزرگ باشم و آموزش بگیرم.خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که در شعبه عمان سامانی هم،  پهلوان داریم، به این عزیزان تبریک می‌گویم.این هفته ،هفته بنیان است که بسیاربسیار هفته‌ی زیبا و فرخنده‌ای برای من است، تبریک می‌گویم به خانم آنی بزرگ و آقای مهندس بوسه بر دستان آقای مهندس می‌زنم،بابت بخشش یا گذشتی که داشتند بعد از اینکه خودشان درمان شدند، برای کمک به بشریت ماندند،برای کمک به انسان‌های دردمندی مثل من که به آرامش برسم و درمان شوم.

بوسه بر دستان آقای کامران و خانم مرجان می‌زنم، بابت لطف خیلی بزرگی که در حق من کردند و شعبه کنگره را به استان ما آوردند. بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم؛ اگر شعبه کنگره به شهرکرد نمی‌آمد، شاید من آنقدر هنر نداشتم تا اصفهان این مسیر را بروم. خیلی ممنون هستم که این مسیر را برای من کوتاه کردند.

در مورد دستور جلسه‌؛ آقای امین بسیار زیبا بیان کردند: تفاوت بنیان و بنیان‌گذار چیست؟بنیان‌گذار؛ یک فردی است که یک ساختمان یا یک مؤسسه را ایجاد کرده است،اما خود آن ساختمان نیست و فقط بنیان‌گذار یا مؤسس آن ساختمان یا آن نهاد  است.

آقای مهندس؛ بنیان کنگره هستند،بنیان؛ به عنوان ریشه، بذر یا اصل است. تفاوت در این است که آقای مهندس خود آن بذر هستند. چرا ؟ چون آن مسیر را خودشان رفتند و به درمان رسیدند.در ادامه بقیه دنبال آقای مهندس حرکت کردند و مثل ریشه می‌مانند.
همان‌طور که ریشه آب و املاح و مواد مغذی را از خاک می‌گیرد؛آقای مهندس هم محبت، عشق و دانش را فرا می‌گیرند، مثل ریشه به تک‌تک اعضای کنگره که مثل یک درخت تنومند است می‌رسانند. خیلی از ایشان ممنونم و برایشان آرزوی سلامتی دارم.

مناسبت‌ها در کنگره همین‌طور که آقای امین می‌فرمایند؛  بی‌دلیل نیست و درپشت آن فلسفه‌ای نهفته است و من در این فلسفه یاد می‌گیرم که ببینم و قدردان خوبی‌های دیگران باشم و از آنها تشکر می‌کنم.مناسبت‌ها در کنگره کم و فقط چهارتا هستند ولی همین چهارتا به من یادآوری می‌کنند که من دچار فراموشی و نسیان نشوم  و آن مثلث تاریکی در من رشد نکند ویادم نرود با چه حالی به کنگره آمدم و الان چقدر راحت دارم آموزش می‌بینم،به من یاد می‌دهد که ببینم.

این دیدن خوبی‌های دیگران شرط دارد یکی از این شرط‌ها این است که من دوست داشته باشم،همه چیز را دوست داشته باشم قطعآ در ادامه اتفاقی که برای من می‌افتد این است که می‌توانم خوبی‌های دیگران را ببینم و وقتی خوبی‌های دیگران را ببینم شعاع اضافه می‌شود و در ادامه خوبی‌های دیگران هم به من منتقل می‌شود و من هم می‌توانم آن خوبی‌هایی که از دیگران به من رسیده برای خودم رشد بدهم.

به من کمک  و يادآوري می‌کند وقتی یادآوری می‌کنم برای خودم که چه کسانی کمک کردند که کنگره به این مرحله رسیده دچار فراموشی و پنهان‌کاری نمی‌شوم، همان کفری که آقای امین می‌گویند؛انسان باید سعی کند که پنهان‌کار نباشد، زحماتی که دیگران کشیدند تا من الان برداشت کنم و به حال خوش برسم و من هم باید تلاش کنم که بقیه هم بتوانند استفاده کنند.

در سی‌دی قلب آقای مهندس می‌فرمایند؛« این فرمان، فرمان خداوند است که مرض را بطور عمیق درمان بنماییم و این بسیار سخت است،تنها درمان مرض نیست ،زیراهمیشه سالم بودن،مهمترین است.» بابت این فرصت خیلی خدا را شکر می‌کنم.من فکر می‌کردم که لژیون سردار چه ارتباطی با هفته بنیان دارد.  لژیون سردار به من  بخشنده بودن را یاد داد اینکه دیگران را ببخشم، از مالم ببخشم،خودم را ببخشم با تمام کم و کاستی،دیگران را که در حقم اگر ظلمی به من کردند ببخشم.

من قبلاً بخشش رو یاد گرفته بودم ولی آنقدر به دلم نمی‌نشست، نمی‌توانستم عملی کنم و فکر می‌کردم اگر کسی چیزی از من گفت باید ببخشم نمی‌توانستم دیگران را ببخشم و آن نبخشیدن باعث می‌شد دلم پر از کینه شود و نمی‌توانستم محبتی دریافت کنم.

اما لژیون سردار این را به من آموزش داد و بعد متوجه شدم که بخششی که من از لژیون سردار دریافت کردم خود آقای مهندس بود. ایشان از وقت، زندگی، جان و مال خود گذشتند و وقت خودشان را گذاشتند که به بشریت کمک کنند. به انسان‌های دردمندی مثل من که حال خوبی ندارند کمک کردند  و این بخشش چرا به دل و جان می‌نشیند؛ چون آقای مهندس خودشان انجام دادند و عمل کردند و وقتی انجام دادند از زبان کسی می‌شنوم که خودش عالم است و قطعاً آن بخشش برای من شکل دیگری دارد.

خیلی ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید، این هفته را دوباره به همه تبریک عرض می‌کنم خیلی خدا  را شکر می‌کنم که اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم.

تایپ: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم) و عضو لژیون سردارو همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون چهارم) عضو لژیون سردار
عکاس: همسفر فاطمه مرزبان خبری و عضو لژیون سردار
ویراستار: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون یکم) و دبیر سایت، خزانه‌دار و عضو لژیون سردار
ارسال: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون چهارم) نگهبان سایت و عضو لژیون سردار (دنور)
نمایندگی عمان سامانی شهرکرد