English Version
This Site Is Available In English

پدر تمام اعضای کنگره

پدر تمام اعضای کنگره

داشتم در مورد کنگره۶۰ و بنیان‌گذار آن فکر می‌کردم. به هزاران هزار انسانی که در کنگره۶۰ به درمان رسیدند، خانواده‌هایی که احیا شدند، مسافرانی که اعتماد از دست رفته را دوباره به دست آوردند، زنان و مردانی که نقش‌های فراموش‌شده در زندگی خودشان را اکنون به بهترین شکل ایفا می‌کنند، کودکانی که دوباره می‌خندند، مادران و پدرانی که شب‌ها آسوده سر بر بالین می‌گذارند.

با خود گفتم این شخص کیست؟ چطور می‌توانم این انسان را به دیگران معرفی کنم؟ آیا اصلا انسان است یا فرشته‌ای در قالب انسان است؟ اگر بخواهم چیزی در موردش بگویم، چطور و با چه کلماتی این کار را انجام دهم؟
گفتم شاید بهتر باشد او را تشبیه کنم.

مثلا به یک درخت. درختی تنومند با شاخه‌ها و برگ‌های عظیم، پربار و پر سایه. درختی کهن‌سال، قدیمی‌ترین درختی که هر انسانی می‌تواند به خاطر بیاورد. این درخت ریشه‌اش چگونه است؟ حتما عظیم‌تر از آنچه که در بیرون و در چشم همگان آشکار است. ریشه‌هایی قوی، در هم تنیده که در اعماق زمین فرو رفته است، این ریشه‌ها آقای مهندس هستند.

می‌توان ایشان را به پدر تشبیه کرد. پدری مهربان، دلسوز، از خود گذشته و جنگنده برای خانواده. پدری که با هر موفقیت تو سربلند می‌شود. پدری که با هر خوشحالی تو، بیشتر از خودت خوشحال می‌شود. پدری که هر لحظه برای آسایش و آرامش تو می‌جنگد. پدری که چه خوب و چه بد تو را دوست دارد. آقای مهندس، پدر تمام اعضای کنگره هستند.

حتی می‌توانم ایشان را به بیگ بنگ تشبیه کنم. لحظه‌ای که آقای مهندس تصمیم به درمان گرفتند، انفجار عظیمی رخ داد؛ بزرگ و بزرگ‌تر شد، پیشرفت کرد، گسترده شد و هنوز هم در حال گسترش است. این عظمت ستودنی است.

می‌توان ایشان را به خورشیدی تشبیه کرد که بدون هیچ چشم‌داشتی نورش، گرمایش، عشقش و حس خوبش را به همه ارزانی می‌دارد و هزاران هزار تشبیه دیگر.

من بنیان‌گذار کنگره۶۰ را این‌طور می‌بینم: نور امیدی در تاریکی مطلق، دستی که از غرق شدن نجاتت می‌دهد، امیدی در ناامیدی، لبخندی برای انگیزه، آغوشی امن. اصلا تمام حس و حال‌های خوب دنیا.

من می‌گویم قدمت این عشق برای دیروز و امروز نیست. حتما آقای مهندس این بذر عشق را روز ازل در قلب ما کاشتند، وگرنه مگر می‌شود این همه محبت؟

در نهایت باید خداوند را برای این نعمت بزرگ در هر لحظه و هر جا، تا همیشه و تا بی‌نهایت شکر کنیم.

نویسنده: همسفر عطیه لژیون راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نیلوفر لژیون راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .