جلسه سوم از دوره بیست و نهم کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان به استادی راهنما مسافر مهدی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه ((بنیان کنگره60)) روز یکشنبه 2 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، بسیار خوشحال و سپاسگزارم از ایجنت آقای غلامی و همه خدمتگزاران شعبه سهروردی اصفهان که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند. از آقای مهندس سپاسگزارم که این بستر را برای ما فراهم کرد و این توفیق به بنده داده شد که در خدمت شما عزیزان باشم .
دستور جلسه این هفته بنیان است، ولی قبل از اینکه بخواهم در مورد دستور جلسه صحبت کنم عرض تبریک دارم به مناسبت روز مادر و این روز را خدمت همه همسفران، مادران و بانوان عزیز به ویژه همسران کنگره ۶۰، به سرکار خانم آنی و سرکار خانم کماندار و همه همسفرانی که در کنگره ۶۰ هستند.
پیشاپیش هفته همسفر را به همه همسفران کنگره 60 تبریک میگویم و سفارش به جا آوردن حق مطلب را از دوستان مسافر نسبت به همسفرانشان را در هفته آتی دارم. من کلمه بنیان را ابتدا در کنگره ۶۰ با آن مواجه شدم، کلماتی مثل بنیانگذار و این مطالب را شنیدم، ولی کمتر مطلب یا عنوانی یا جایگاهی را به نام بنیان شنیده بودم. چرا بنیان؟
اگر خوب نگاه کنیم انسان از وقتی که وارد یک چرخه یا پروسه اجتماعی میشود، برای زندگی کردن به یک ایدئولوژی احتیاج پیدا میکند، یعنی هر موقع نگاه میکنید، انسانها وقتی وارد یک زندگی اجتماعی شدند باید یک راهکار و یک سری قوانینی را که تحت عنوان ایدئولوژی که از آن نام میبریم داشته باشند تا بتوانند زندگی بهتری را داشته باشند.
ایدئولوژیها چه چیزی هستند؟ مجموعه تفکراتی هستند که در آن جمعی توافق کردهاند و پیشنهاد شده است و همه طبق آن تفکرات و قوانین زندگی میکردند. اینها همه ایدئولوژی هستند که در هر کشوری و هر خطهای و هر جایی انسانها آن را پذیرفتهاند و در چهارچوب آن زندگی میکنند،
اینها برای به وجود آمدن از یک جایی باید به موجود آمده باشند، حضرت محمد مصطفی بنیان دین اسلام بودند، حضرت مسیح بنیان دین مسیح بودند، آقای مهندس دژاکام بنیان انجمن احیای انسانی کنگره ۶۰ هستند، چه فرقی بین بنیانگذار و بنیان هست؟ هر دو یک وجه مشترک دارند، یعنی توسط آن شخص این ایدئولوژی مطرح شد؛ آیا دست ساز بشر است؟
تفکراتی که توسط دست بشر به وجود آمده و اختراع شده است، شخص اول آن به عنوان بنیانگذار شناخته میشود. مثل حزب کمونیست، مثل بنیانگذار فلان ساختمان یا کسی که سازنده آن است، ولی یک سری مطالب و تفکرات و ایدئولوژی هستند که اصلاً دست ساز بشر نیستند، بشر که ادیان الهی را به وجود نیاورده است، بعضی مواقع نسبت به ادیان جبهه میگیریم، یعنی چه؟
ادیان دست ساز کسی نیست که بگوییم فلان ادیان یک سری ایدئولوژی هستند که سرچشمه الهی دارند، کنگره ۶۰ هم یک چیزی بود که توسط آقای مهندس طبق فرمان کشف شد، بنیانگذار کار ریشهای ندارد، ولی بنیان ریشه است، یعنی ریشه تمام سیستم و ایدئولوژی از آن بنیان سرچشمه میگیرند، پس بنیان یعنی یک ریشه، چیزی که وجود انسانی در آن کامل دخالت نداشته است؛ دین اسلام توسط حضرت محمد مصطفی پیغام داده شده است، ولی چیزی نبود که خودش بخواهد بلکه یک نیرویی بود که القا دهنده آن شد.
من یادم میآید سال ۹۰ آقای مهندس به شعبه کردگاری اصفهان آمدند، یک مسافر و همسفر با ایشان صحبت کرد که چه اتفاقی افتاد که شما روش (DST) یا کنگره ۶۰ را تاسیس و بنیان کنگره شدید. ایشان گفتند یک باز شاهی بود و روی دوش من نشست منظور از بازشاهی یعنی یک فرمانی به من داده شد تا این ایدئولوژی را که خارج از اراده انسانی است ارائه کنم.
این یک توفیق و افتخار است که ما درون این ایدئولوژی قرار داریم و اگر بخواهیم این تفکر و روش درمان را با سایر روشها مقایسه کنیم به یک انحراف کشیده میشویم. بچههای سفر اول، دوم و راهنماها کمی تفکر کنیم اگر این القاء و الهام که در رمضان سال ۷۶ به آقای مهندس شد و ایشان در این مسیر حرکت کردند و به رهایی رسیدند و در سال ۷۸ با شروع جلسات کنگره به این نقطه رسید، نبود ما الان کجا بودیم؟
همه ما که اینجا هستیم از یک جایی برنامهریزی و از یک بنیانی شروع شده است. تمام این دستور جلساتی که در قالب جشنها ما داریم مثل: هفته راهنما، همسفر، ایجنت، دیدهبان و بنیان این را یادآور میشود که ای انسان به عقب برگرد و گذشته را فراموش نکن و مقایسه کن با این بهشتی که در آن قرار گرفتی و چه جایگاهی داری، ما نباید این مسئله را فراموش کنیم که در گذشته چه اتفاقاتی برای ما افتاده است.
زندگی انسان مثل رانندگی با ماشین است که فقط باید به جلو نگاه کنیم، ولی گاهی هم باید به آینههای بغل و گاهی هم به پشت سر نگاه کنیم تا اتفاقی برای ما نیفتد. نباید فراموش کنیم که چه کسانی از گذشته تا به الان خدمت کردند، بر ما واجب و ضروری است که به آنها احترام بگذاریم.
اشخاصی که خدمات و تلاشهای زیادی انجام دادند تا ما الان از این خدمات استفاده میکنیم. من در پایان صحبتهای خودم لازم میدانم از کسانی که از تهران تشریف آوردند برای تاسیس شعبه اصفهان مثل: آقایان علی خدامی، جمال کبیر رضایی، سید مهدی حسینی و سرکار خانم سودابه کمال تشکر را نمایم.
همچنین عزیزانی که در کنار این افراد آمدند و حضور داشتند، مثل: آقایان محمد فنایی و رضا پروانه و... که آمدند و ماندند و شاگردانی را پرورش دادند و الان کسانی که اینجا راهنما هستند چند نسل از همین عزیزان هستند. کلام آخر پیشکسوت کسی است که خدمت کند، کسی که خدمت نمیکند قابل احترام است ولی پیشکسوت محسوب نمیشود.
دیتاشو: مسافر رضا ل۲
ضبط صدا : مسافر حمید ل۱۸
تایپ: مسافر محمدتقی ل12، مسافر جمال ل14
ویراستار: مسافر مرتضی ل۹، مسافر ابراهیم ل4
تنظیم و ارسال: مسافر ایمان
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
206